با وجود اینکه مخالفان جمهوری اسلامی ادعا می کردند، نظام دید مثبتی به آقای روحانی ندارد اما خلاف این ادعای کذب، نظام پای آرای مردم و این 261 هزار نفر ایستاد و بار دیگر نشان داد که "جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست". تا روسیاهی به زغال بماند.
در تحسین این امانتداری و بی طرفی نظام بود که روز گذشته آقای روحانی عنوان کرد: "نظام مظلومی که 4سال پیش به اتهام جابجایی 11میلیون رای زخم فتنه را چشید، پای 250 هزار رای بیشتر از 50درصد نامزد پیروز ایستاد." این خبر را خبرگزاری نسیم منتشر کرد و نوشت که آقای روحانی آن را به یکی از کارشناسان سیاسی گفته است.
درود بر ملت ایران با این حضور پرشکوه و حماسی؛
روسیاهی برای آنان که گفتند سبابه رنگی نمیکنیم!
××××
در یکی از یادداشتهای اخیر که همچنان در صفحه اول وبلاگ موجود است، با عنوان "خیلی پرته" به تحلیل یکی از جریانات فکری حاضر در انتخابات طعنه زدم. یکی از طرفدارانشان با پیامک به شمارهای که در کنار وبلاگ است، پس از توهین نوشت، خودت نه تنها پرتی، بلکه فریب خوردهای!
در جوابش نوشتم فعلاً حرفی ندارم تا شنبه بعد از انتخابات. الان هم طبق وعده در جوابش مینویسم:
نتیجه آرا نشان داد که چه کسی خیلی پرت است و چه کسی فریب خورده است!
برایم عادی شده که همواره نظرم را صریح بیان کنم؛ درست یا اشتباه، در مقابل هم انواع توهینها را بشنوم!
برایم عجیب است که اخیراً از کسانی توهین را بشنوم و بخوانم که مدعی حمایت از اخلاقیترین کاندیدای این دوره هستند و بنده هم او را انسان صالحی میدانم؛ اما نه مناسب و در حد ریاست جمهوری.
ظاهرا در نگاه این عده، همراهی با آنها یا همرنگ جماعت بودن، راه حق و بقیه بر باطلاند. اشکالی ندارد. این نیز بگذرد!
اما با همه این احوال، هیچگاه اظهار نظر صریح را کنار نخواهم گذاشت؛ هر چه بادا، باد!
(یادداشت بعدی، بعد از اعلام نتایج اولیه انتخابات)
خبر جهان نیوز برای پیگرفتن از کاندیدای دولت (لینک)
در جواب "بیشماری یا بیشمارانگاری" برخی نوشتند کاش آقای هاشمی تأیید صلاحیت میشد تا معلوم شود!
جالبه که هاشمی را هم اطلاحطلب فرض کردهاند! و جالبتر آن که با این جواب ناخواسته بر این نکته تأکید کردهاند که مردم ایران به فرد رأی میدهند نه نمایندگان سیاسی احزاب!
این همان چیزی است که بارها در وبلاگ به آن تصریح کردهام. به نظر من حتی رأی به شخص آقای خاتمی و آقای موسوی هم رأی به تفکرات اصلاحطلبان در عرصههای مختلف مخصوصاٌ در عرصه فرهنگی نیست.
اگر درصد مهمی از مردم را اصلاحطلب میدانید، به این سؤال مهم پاسخ دهید که چرا بر اساس نظرسنجیها، درصد مهمی از رأی آقای عارف اصلاحطلب که با فشار حذفش کردند، به سبد کاندیداهای اصولگرای حاضر ریخته شده است؟!
و البته نتیجه انتخابات، حقایق را بیشتر روشن خواهد کرد. وزن تفکرات سیاسی را در جلب آرای مردم، در نهایت، در چند روز آینده خواهیم دید. خستگی مردم از بحثهای بیهوده سیاسی، در آرای حماسه روز جمعه معلوم خواهد شد.
جالب است؛ کاندیدای نهایی اصلاحطلبان از متن جناح رقیب! و جالبتر آن که نامزد اختصاصی اصلاحطلبان، در بیانیه انصرافش، به نفع دیگری کنار نمیرود و نام او را صریحاً ذکر نمیکند!
نتیجه این که اصلاحطلبان با جمع رأی کارگزاران و مجاهدین و مشارکتیها آن هم به نفع کاندیدایی از جناح راست سنتی که درصدی از آرای آنها را نیز همراه دارد و نیز جلب رأی طرفداران جناب هاشمی، در حال وزنآزمایی در انتخابات هستند.
پس رأی نهایی آقای روحانی، تمام ظرفیت اصلاحطلبان با درصدی قرض اضافه از سبد دیگران است. منتظر نتیجه انتخابات میمانیم؛ تا وزن معلوم شود که بیشمارند یا مهارتی خاص در بیشمارانگاری دارند!
جمعه گذشته فرصت مسافرتی کمتر از 24 ساعت به شهرم یافتم. در مرکز شهر نکتهای جالب توجه دیدم. مناسب است به مناسبت انتخابات شوراها بنویسم؛ شاید چراغی برای آینده باشد.
با هزینه میلیاردی و تبلیغات فراوان و همه گونه بهرهبرداری سیاسی، زیرگذری در مرکز شهر در سالهای گذشته به بهرهبرداری رسید؛ و هر کسی از راه رسید، خود را همه کاره احداث زیرگذر دانست و به آن افتخار کرد!
در سفر اخیر دقت کردم و دیدم که عوامل محترم شهرداری و راهداری، انواع دستکاری در تابلوهای راهنمای مسیر را انجام دادهاند تا در نتیجه و در نهایت، رانندگان عبوری را از تردد در زیرگذر برحذر دارند و به تردد در مسیر سابق که امروزه تنگتر هم شده، دعوت کتند!!!!!
نمیدانم آن تبلیغات سابق را درباره کارآیی زیرگذر باور کنم یا این تابلوهای راهنما را؟! در عقل خودمان شک کنیم یا درایت مسئولانمان؟! میوهاش که در هر صورت، به کام برخی، شیرین بوده است!
افرادی به تبعیت از کسی دعوت کردهاند که قبل از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان، فردی را أصلح مطلق میدانست که شورای نگهبان حتی حداقل صلاحیت لازم او را برای ورود به عرصه انتخابات احراز نکرد!
نمیدانم این گروه، رأی شورای نگهبان را تخطئه میکنند یا نظر آن شخص محترم را؟ هر گاه این سؤال اساسی، پاسخی در خور یافت، درباره دعوت تبعیت از نظرات سیاسی آن آقای محترم، میتوان تأمل جدی کرد. (البته فارغ از همه احترامی که نسبت به جایگاه علمی ایشان دارم).
این سؤال را از چندین نفر پرسیدهام؛ اما جوابی قانع کننده نشنیدهام. باز هم منتظر جوابهای محتمل هستم.