در مباحث تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری در بین برخی تفکرات، با دیدگاهی مواجه بودیم که بر این نکته تأکید داشت که "باید ببینیم تکلیف چیست و به نتیجه کار نداریم". این سخن برگرفته از پیام معروف حضرت امام خمینی در نامه پذیرش قطعنامه است.
اما سؤال مهم این است که آیا این اصل کلی، در همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی یک مسلمان وارد است؟!
به عنوان مثال امر به معروف و نهی از منکر هم یک تکلیف است و البته در ضمن این تکلیف، احتمال تأثیر (=نتیجه) و رعایت شیوههای تأثیر بیشتر هم دیده شده است. پس در این مصداق، نتیجه هم اهمیت دارد و نمیتوان به صرف تکلیف بودن امر به معروف و نهی از منکر بسنده کرد.
در نمونه دیگر، آیا امام علی علیه السلام در دوران حکومت کوتاه خود برای رفع همه انحرافات اقدام کرد؛ یا اینکه فرمود برخی از انحرافات، فعلاً قابل درمان نیست؟ امام علی علیه السلام هم در این رویکرد، در کنار تکلیف به امکان و کیفیت نتایج حاصل از آن توجه جدی دارد.
بله، در عرصه دفاع از کیان اسلامی در برابر تجاوز و اشغال خارجی، حضور لازم است؛ اعم از اینکه پیروزی حاصل شود یا نشود.
در مجموع به نظرم میرسد استناد به این جمله در همه فعالیتهای سیاسی، راهی برای فرار از تبعات و نتایج اقدامات سیاسی و در واقع یک مغالطه آشکار سیاسی با الفاظ مکتبی است. تا نظر شما چه باشد؟
برخی از نمایندگان مجلس در طرحی، خواهان مجوز مادام العمر حمل سلاح، داشتن پاسپورت مادام العمر سیاسی و مجوز مادام العمر طرح ترافیک شدهاند!!!! (خندهدارتر از همه مجوز مادام العمر طرح ترافیک است)!!
نمیدانم چه عرض کنم؟! جناب قزوه در مجموعه " از نخلستان تا خیابان" در شعری با نام "مولا ویلا نداشت" تکهای دارد که برخی اعتقاد کامل دارند که از دماغ فیل افتادهاند! بدون مناسبت به یاد آن محتوا و شعر افتادم. امیدوارم توهین تلقی نشود!
شورای شهری در همین عالم خاکی، 9 نفر عضو در دوره جدید دارد. سه نفر که از قضا رأی اول تا سوم مردم هستند در یک جناح سیاسی و شش نفر بعدی در جناحی دیگر. و جالب اینکه رأی نفر اول بیش از دو برابر و نیم نفرات انتهایی جدول است.
بگذریم؛ اکثریت پایانی لیست، دیداری سیاسی را که ربطی به وظایفی شورای شهر ندارد، سامان میدهند. سه نفر اول به هر دلیل در این دیدار شرکت نمیکنند! طرفداران دوآتشه جناح شش نفری به سه نفریها میتازند که چرا در این جلسه شرکت نداشتند!!
چه آزادی بیانی و چه آزادی عملکردی؟! حتی اگر با همه مواضع روشنی که داری و همه تخریبها، رأی بالاتر از همه (و البته با فاصله بسیار زیاد حتی نسبت به نفر دوم لیست) هم داشته باشی، باز هم چون مثل ما فکر نمیکنی، پس آدم بسیار بدی هستی و مردم اشتباه کردند که به تو رأی دادند!!!
بنازم به احترام به رأی مردم؛ و بنازم به استبداد فکری و بنازم به این همه خودشیفتگی سیاسی!
ظریفی میگفت: از وقتی قرار شده که منصب ریاست جمهوری به آقای روحانی برسد، از دید بسیاری از مردم، گویا تکههای میوه قوطیهای رانی هم راحتتر بیرون میآید. (کنایه از اینکه همه چیز سر آشتی دارد!)
گفتم: به فال نیک میگیریم و چهار سال (و به احتمال زیاد هشت سال) خوبی برای مردم آرزو میکنیم.
جناب دکتر محمود سریع القلم درباره ویژگیهای لازم برای یک سیاستمدار، چند نکته مهم را آوردهاند. اولین این نکات "دانش" است؛ با تفسیری که از آن ارائه کرده است: (متن کامل یادداشت در سایت تابناک آمده است)
مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفهای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بینالمللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفهای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمیآید و با مطالعه روزنامهها، بولتنها و شبکههای خبری دستیافتنی نیست.
یکی از دلایلی که در کشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تکهتکه و بدون دقت و تمرکز افراد، پس از سالها کار اجرایی است. شمار کسانی که اول درست درس خوانده و سپس کار اجرایی را پذیرفتهاند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یک کشور و محیط بینالمللی کار آسانی نیست. ادامه مطلب...
حلول ماه مبارک رمضان، ماه فرصتهای ناب بندگی؛ ماه بازگشت از غفلت مستمر، مبارک باد.
بازخوانی ابیات زیر و درنگی در محتوای عمیق آن، مرا به یاد دوران اقامت در حجره طلبگی و پخش هر روزه این مناجات در دقایق قبل از اذان مغرب روزهای رمضان المبارک از گلدستههای حرم نورانی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام میاندازد:
این دهان بستی دهانی باز شد / تا خورنده لقمههای راز شد
لب فرو بند از طعام و از شراب / سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی / پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن / بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام / امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر / یک شبی بیدار شو دولت بگیر
مسافرم و ان شاء الله پس از بازگشت، از ابتدای ماه مبارک رمضان، مجددا وبلاگ به روز خواهد شد.
نامه خداحافظی آقای فرزدا جمشیدی از اجرا و گویندگی در صدا و سیما، خواندنی است. متن را با همان لهجه اجرای سحرهای ماه مبارک رمضانش بخوانید و تأمل فرمایید! (لینک کامل مطلب) بخشی از آن:
آنچه در حق فرزاد جمشیدی گفتند و نوشتند و پراکندند، نزد خدا، گم نمیشود. با این خداحافظی نیز چیزی بیشتر از آنچه رخ داده، از آبروی فرزاد جمشیدی، کم نمیشود! فقط میماند یک تسویه حساب ساده که موعدش روز جزا و قضاوتش به عهده علی بن موسیالرضا (ع) است. بالا بلند نجیبی که از روز اول کارم در سازمان صدا و سیما، آبروی خودم را با آبروی رضای آل مرتضا (ع) گره زدهام. آن تسویه حساب، این است:
- اگر آنچه درباره فرزاد جمشیدی گفتهاند، حقیقت دارد، چه وقیحم من که باز هم رو به روی چشم سیاه دوربین بنشینم و از بخت سپید سحرگاهی رمضان، با مردم و روزهداران سخن بگویم!
اما اگر آنچه نوشیدند و نوشتند و نشر دادند، حقیقت نداشته باشد چه کم توانم من که بخواهم تمامی ذهنهای مخدوش را ترمیم کنم و چه کمتوانتر و نحیفترند آنهایی که باید رو به روی همین یک آینه از آیههای قرآن بایستند و خدای خویش را پاسخ گویند. کدام آیه؟
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر فاسقی برایتان خبری آورد، تحقیق کنید. مباد که از روی نادانی، به مردمی آسیب برسانید. آنگاه از کاری که کردهاید، پشیمان شوید. (سوره مبارکه حجرات - آیه نورانی ششم)
پس بگذار میان من و دروغ پردازان و مُمَهدین و باعثین این خدعه خصمانه، قرآن و امامان معصوم (ع) قرار گیرد. اینک که خود دروغ میسازند و سپس آبروی ایمانی و قرآنی و انقلابی صدا و سیما و همه کارکنانش را با همان متر و مقیاس دروغ، اندازه میگیرند، من بروم بهتر است تا دامان این همه مجری، گوینده، تهیه کننده، کارگردان و هنرمندان شریف و تحصیل کرده صدا و سیما، آلوده شود.
در شماره 69 (پنجشنبه 16 خرداد 1392) مجله "حریم امام" وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، ص 14 و 15 به مناسبت شهادت آیت الله سعیدی با فرزند ایشان حجت الاسلام سید حسن سعیدی مصاحبهای انجام شده است. (تذکر: ایشان، امام جمعه قم نیستند؛ بلکه برادر بزرگترشان "سید محمد" امام جمعه قم است).
در ص 15 ستون دوم، به نقل ایشان از آیت الله فاضل لنکرانی آمده که آیت الله لنکرانی به من گفت: اولین کسی که به امام راحل لقب "امام" داد، مرحوم آیت الله شهید سعیدی بود.
ایشان (فرزند شهید سعیدی) در جای دیگری از مصاحبه (ستون سوم همان صفحه) میگوید: وقتی امام را تبعید کرده بودند، (پدرم) به من و برادرم یاد داده بود که بعد از نماز آقای اراکی در مدرسه فیضیه بایستیم و بگوییم: برای یگانه مرجع تقلید، انقلابی بزرگ، احیاگر شیعهی ناب و ... آیت الله العظمی امام خمینی صلوات بفرستید.
در ادامه نیز ایشان میگوید قبل از سخنرانی پدرم در شهریار همین جملات و عنوان امام خمینی را برای صلوات گفتم و آیت الله مشکینی سه بار به من فرمود: احسنت!
در تبلیغات انتخاباتی جناب آقای دکتر حسن روحانی بارها شنیدم که گفته شد لقب "امام" را اولین بار ایشان در سخنرانی مراسمی که به مناسبت شهادت آقا مصطفی گرفته بودند، به کار گرفته است.
با توجه به اینکه آیت الله شهید سعیدی در تاریخ 20 خرداد 1349 به شهادت رسیدهاند و شهادت آقا مصطفی در تاریخ اول آبان 1356 بوده است، اولین کسی که لقب امام را به کار گرفت، با استناد به مجله مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، شهید سعیدی هستند، نه رئیس جمهور منتخب ملت ایران؛ جناب آقای روحانی.
یعنی حدود هفت سال قبل از به کاربردن این عنوان جاودان توسط جناب آقای روحانی در توصیف امام خمینی رضوان الله علیه، شهید سعیدی این لقب را بر سر زبانها انداختند. امیدوارم این تبلیغ نادرست، در جایی اصلاح شود و تاریخ، تحریف نشود.
بر اساس نتایج انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، حتی یک نفر از لیست مورد حمایت دولت ذر میان اسامی نتیجه نهایی دیده نمیشود.
شاید این نتیجه، بتواند نقطه پایانی برای یک توهم بزرگ باشد؛ گرچه ظاهراً توهم امثال جناب شریف زاده که میگوید رأی مشایی از همه اصولگرایان بالاتر بود، عمیقتر از این است که با مشاهده این نتایج، درمان شود!