"املای نانوشته، خطا ندارد"! این ضرب المثل را همه، کم و بیش شنیده و به کار برده‌ایم. عمق محتوایی این ضرب المثل، در بسیاری از امور، می‌تواند تعیین کننده باشد.

به طور مشخص، در عرصه انتخابات، کاندیداها دو گروه‌اند؛ دسته‌ای دارای سوابق اجرایی متعدد و دسته دیگر بدون سابقه کار اجرایی مهم و فراگیر یا با سوابق اجرایی محدود یا سوابق اجرایی که اطلاعات روشنی از آن، برای ارزیابی در اختیار عموم نیست.

در گروه دوم، مشخصاً آقای روحانی، آقای جلیلی و تا حدودی آقای حداد عادل قرار دارد. عملکرد آقای عارف هم در سایه دولت اصلاحات است؛ و هر جا انتقادها جدی می‌شود، امکان فرار، فراهم است؛ چون معاون اول دولت اصلاحات بوده، نه رئیس آن!

نکته مهمی که از این جمع‌بندی به دست می‌آید آن است که قدرت تخریب کسانی که در عرصه اجرا سوابق متعددی دارند، برای طرفداران رقبایی که چنین سابقه‌ای ندارند، در اوج است!

و به عنوان مثال، عکس وانت شهرداری که در زمستان در حال پخش پلاکاردهایی راهپیمایی است، به عنوان سوء استفاده از اموال دولتی و عمومی، برای تبلیغ کاندیدای خاص معرفی می‌شود؛ آن هم از سوی کسانی که حامی کسی هستند که او را در اوج تقوا می‌دانند. جل الخالق!

به یاد داشته باشیم که املای نانوشته خطا ندارد؛ چنان که از املای دیروز، نمی‌توان نمره فردا را تثبیت کرد.

(این یادداشت هم انتخاباتی است؛ با پوزش، به نظرات خوانندگان محترم پاسخی نخواهم داد).


نوشته شده در  دوشنبه 92/3/20ساعت  11:52 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

سابقه فرماندهی نیروی هوایی سپاه؛ که بنا به نقل برخی معتمدین پس از آن، از نیرویی در آستانه انحلال، به اوج اقتدار رسید؛

سابقه فرماندهی نیروی انتظامی و تحول اساسی در این نیرو و بازیابی جایگاه و اقتدار آن؛

و در مجموع دوبار مورد اعتماد رهبری بودن در دو پست مهم و کلان مدیریتی؛

و در نهایت، عملکرد مؤثر در شهرداری تهران؛ و نیاز ضروری کشور به مرد عمل تا شعار،

من را به این نتیجه رسانده که به "آقای قالیباف" رأی بدهم و فعلاً در این تصمیم با همه مناظرات و انواع اطلاعات دریافتی، تغییری نداشته‌ام.

هنوز نتوانسته‌ام به خود جرأت بدهم کسی را انتخاب کنم که فقط بر اساس گفتمان، او را بر دیگران ترجیح داده باشم!

بخش نظرات این یادداشت برای هر نظری باز است؛ اما با پوزش، به هیچ کدام پاسخی نخواهم داد. هر کس مسئول همان رأی خود است!


نوشته شده در  شنبه 92/3/18ساعت  11:5 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

مستند سه کاندیدای ریاست جمهوری را تاکنون دیده‌ام؛ مستند آقایان جلیلی، ولایتی و روحانی. به نظرم از همه ضعیف‌تر، مستند دکتر جلیلی بود و حرفی برای گفتن در هنر مستندسازی نداشت.

و البته تا اینجای کار (فارغ از نظرات و دیدگاه سیاسی آقای روحانی؛ که با آن موافق نیستم) مستند آقای روحانی از همه قوی‌تر بود که اصول مستند سازی و تبلیغ مفید و مؤثر کاندیدا در آن رعایت شده بود.

این نظر، در عرصه حرفه‌ای ساخت فیلم است و ربطی به رد یا تأیید دیدگاه‌های فرد ندارد؛ فراموش نکنیم مستند ضعیف آقای هاشمی در سال 1384 چه نقش بزرگی در ریزش آرای ایشان داشت.


نوشته شده در  چهارشنبه 92/3/15ساعت  1:38 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


نوشته شده در  سه شنبه 92/3/14ساعت  12:7 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

از مناظره چه عرض کنم؟! تا جایی که در مباحث صناعات خمس منطق خواندیم و بر اساس آنچه در کلاسهای روش مناظره تدریس کردیم، نمره مناظره اول بر معیار فنون و شکل اجرای مناظره زیر صفر است!

مناظره‌هایی که به شکل صوری و آزمایشی در کلاس دبیرستان صدرا بین دانش‌آموزان ترتیب می‌دهیم از این مناظره‌ای که دیدیم،‌ جذاب‌تر و علمی‌تر است و من البته، شرمنده دانش‌آموزانی شدم که در کلاس درس، مهارتها و اصول مناظره را به آنها آموزش می‌دهم.

یعنی آنچه در میان کاندیداها گذشت و حتی دکور آن، اصلا ربطی با اسم مناظره نداشت، چه رسد به محتوا و اصول مناظره؛ در واقع مثل مثل این بود که به عنوان "شیشلیک یا چلوکباب سلطانی"، به شما "ماست و خیار" بخورانند! البته این نمره شدیداً منفی به برنامه‌ریزان در صدا و سیما تعلق دارد، نه کاندیداهای محترم.

اشکال اصلی این شکل مضحک مناظره، به آنجا بر می‌گردد که بر اساس تجربه تلخ گذشته، نمی‌خواستند مناظره برگزار کنند و از سوی دیگر، در مناظره ابعاد بیشتری از نظرات و سلایق، روشن می‌شود. و نیز اشتیاق زیادی برای برگزاری مناظره میان مردم وجود داشت، چنین شد که صدا و سیما اشتیاق چلوکباب را با "ماست و خیار" اجابت کرد و ذائقه همه، از کاندیداها و مردم و حتی خود مجریان آن را پس زد.

منتظر می‌مانیم تا جایگزین بعدی مناظره را هم ببینیم؛ شاید چیزی در همان حد؛ با اندکی غلظت بیشتر "ماست"!


نوشته شده در  دوشنبه 92/3/13ساعت  12:32 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

نماینده مردم تهران‌، ری‌، شمیرانات‌ و اسلام‌شهر در مجلس شورای اسلامی از "ناهار فله‌ای مجلس" انتقاد کرده است! ادامه حکایت، خواندنی است. ادامه مطلب...
نوشته شده در  دوشنبه 92/3/6ساعت  7:25 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

به گزارش جهان (لینک) به نقل از شبکه العالم ؛ "شارل ایوب" در مقاله ای در روزنامه لبنانی "الدیار" نوشت:

اگر عرب ها نیمی از تلاش خود را که امروز علیه سوریه برای منزوی کردن و ضربه زدن به آن و اعمال تحریم ها علیه این کشور با هماهنگی سازمان ملل متحد و کشورهای جهان به کار می گیرند، علیه (رژیم) "اسرائیل" به کار می بردند، دیگر چنین رژیمی وجود نداشت و دیگر ملت فلسطین آواره نبود و اسرائیل هم شهرک سازی نمی کرد و نمی توانست خواست خود را تحمیل کند.


نوشته شده در  دوشنبه 92/3/6ساعت  5:8 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

خوب به این خبر دقت فرمایید و سپس درباره ارزش کار شورای نگهبان تأمل فرمایید. (مگر این که امریکا را به جای دشمن خونی،‌ از دوستان گرمابه و گلستان ایران بدانید!)

پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان‌، آقای «جان کری» وزیر خارجه یهودی‌تبار آمریکا در حالی که به نوشته «یو.اس.ای. تودی» نمی‌تواند اضطراب خود را پنهان کند، به نگرانی شدید دولت آمریکا- توجه کنید، نگرانی دولت آمریکا- از عدم احراز صلاحیت آقای رفسنجانی اشاره کرده و ابراز تعجب می‌کند که چرا «شورای نگهبان فقط نامزدهایی را تایید کرده است که در راستای منافع نظام هستند»!

این خبر، ارزش یک کتاب هزار صفحه‌ای پر از اسندلال و تحلیل دارد. لابد انتظار داشتند شیمون پرز و اسحاق رابین هم با وجود ملیت ایرانی (!) تأیید صلاحیت شوند!


نوشته شده در  دوشنبه 92/3/6ساعت  8:21 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

وقتی پای صحبت داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری می‌نشینیم، گویا با رئیس جمهور بالفعل طرفیم.

وقتی سایت آنها یا طرفدارانشان را می‌خوانیم، آمار سایت یا اخبار آن می‌گوید همان فرد با فاصله زیاد نسبت به بقیه، پیشتاز نظرسنجی‌هاست!

وقتی میان مردم به بحث می‌نشینیم، تردیدها در انتخاب نهایی فرد هنوز خیلی زیاد است!

نمی‌دانم کدام یک قابل اعتمادند؟! ظاهرا تنها چاره‌اش بیست روز صبر است.


نوشته شده در  دوشنبه 92/3/6ساعت  12:22 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

یکی از مشکلات رئیسان جمهور در کشور ما (که در همین وبلاگ هم بارها به آن پردخته‌ام) آن است که فکر می‌کنند مجازند و شاید هم واجب می‌دانند که در هر عرصه‌ای اظهار نظر کنند!

اوج این مشکل را هم در رئیس جمهور فعلی دیدیم. امروز یکی از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری گفته (کار ندارم که چه کسی گفته) و خوب گفته که:

مردم از یک مدیر توقع ندارند که به وعظ، خطبه و نصیحت بپردازد. مردم از یک مدیر انتظار ندارند که نظریه‌پرداز باشد.


نوشته شده در  یکشنبه 92/3/5ساعت  12:31 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

<   <<   61   62   63   64   65   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]