چند سال پیش، گویندگان خبر، پس از نام خدا، صلوات بر محمد و آل محمد را اضافه کردند؛ کاری است که همچنان ادامه دارد. صد رحمت بر مبتکر این سلیقه خوب!

و نیز به تازگی قبل از اخبار 19 و 21 شبکه اول (تا جایی که بیننده تلویزیون بوده‌ام فقط در شبکه یک دیدم) یک آیه با ترجمه تقدیم بینندگان می‌شود. و باز هم صد رحمت بر مبتکر این کار ارزشمند!

اما نمی‌دانم چرا قبل از افطار را برنامه‌های گفتگومحور پر کرده است؟! کاش مبتکری پیدا شود و طرحی دیگر در اندازد!


نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  9:1 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

اصرار بر اندیشه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خویش و افراط در حمایت از اندیشه و رفتار فرد و جناح خاص، نشان ناپختگی است؛ آن کسانی که دربست می‌توان دل در گرو آنها گذاشت، معصومین علیهم السلام هستند. طبق تصریح قرآن، آن چیزی که باید بر آن پای فشرد،‌ اعتقاد و ایمان به خدا و پیروی از مکتب است. چنین گروهی هیچ گاه خوف و حزنی نخواهند داشت. (سوره فصلت، آیه 30 و سوره احقاف، آیه 13)

و الا طرفدران افراطی اصلاح‌طلبی با سوالات و ابهاماتی در عملکرد جناحشان مواجه‌اند که جوابی ندارند؛ همچنان که طرفداران افراطی اصولگرایان با چنین سوالات و چالشهایی مواجه‌اند. باید بپذیریم که سران هر دو جریان انسانهایی هستند که آکنده از عواطف و تمایلات انسانی و شخصی و احتمالا خواسته‌ها و آرزوهای نفسانی!

حسرت و تأسف روزی بیشتر خواهد شد که تشت رسوایی‌ها بر زمین بخورد! پیش از آن روز،‌ اعتدال پیشه کنیم تا آن رسوایی گوشه قبای ما را نگیرد. امام عدالت امیرمؤمنان علی علیه السلام این اخطار را برای همیشه تاریخ بیان فرموده است که:

لو تکاشفتم ما تدافنتم (امالی،‌شیخ صدوق، ص 446) اگر پرده‌ها کنار رود و باطن‌ها روشن شود، حاضر نخواهید بود یکدیگر را دفن کنید!


نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  10:18 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

خبر زیر را در وبگردی پس از افطار خواندم. نکات عمیقی دارد. هر چند طولانی است، اما خواندن دقیق آن را توصیه می‌کنم:

الگو‌های غلط اقتصاد خانوار ایرانی

استاد اقتصاد دانشگاه تهران در تشریح الگوهای غلط اقتصاد خانوار ایرانی گفت: سبک زندگی ایرانی به حدی از تولید به مصرف تغییر کرد که خانوارها حتی اموری مثل پخت‌وپز و تربیت فرزندان را هم به خارج از خانه واگذار کردند و حاضر به انجام این امور در داخل خانواده نیستند. ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 91/4/31ساعت  10:56 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

به مناسبت تحقیقی،‌ متن مربوط به واژه «غرابیه» که نام فرقه‌‌ای است که علامه عسکری در کتاب عبدالله بن سبأ، آن را جعلی و ساخته و پرداخته گروههای ضد شیعه می‌داند، را از سایت ویکی‌پدیا می‌خواندم. اوج سواد و کینه نویسنده نسبت به شیعه وقتی معلوم می‌شود که در توضیح واژه «رافضه» می‌نویسد:

اما غرابیه که از رافضه [شیعه، برخی سنیان شیعه را رافضی خوانند، یعنی رفوضه شده] اند .... (عین متن سایت است).

در حالی که اولا رفوزه درست است نه رفوضه؛ و کلمه رافضی هیچ ربطی به رفوزه شدن ندارد!  ثانیا‌ رفض به معنای کنار زدن و کنار گذاشتن است؛ کنایه از اینکه شیعیان خلافت خلفای سه گانه اهل سنت را کنار زدند و نپذیرفتند. نظرات دیگری نیز در معنای رافضه وجود دارد. در هیچ منبعی ادعای نویسنده وجود ندارد؛ چه منابع شیعی و چه منابع معتبر اهل سنت.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%87


نوشته شده در  شنبه 91/4/31ساعت  11:57 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

رئیس جمهور یمن، ایران را به دست داشتن در تحولات کشورش متهم می‌‌کند. پادشاه بحرین از ایران می‌خواهد در کشورش دخالت نکند. عربستان، ایران را عامل تحریک شیعیان و حتی اهل سنت در ایجاد راهپیمایی علیه سلطنت می‌داند. در سوریه، حمایت ایران را عامل باقی ماندن بشار اسد در قدرت می‌دانند. مصری‌ها از دخالت ایرانی‌ها در کشورشان نگرانند و ورود ایرانی‌ها را ممنوع کرده‌اند. تنها دشمن اسرائیل در منطقه و جهان، ایران شمرده می‌شود که باید مهارش کرد. انفجار اتوبوس صهیونیستها ر بلغارستان به ایران نسبت داده می‌شود و....

راستی اگر همه اینها درست باشد، پس ایران ابرقدرت است؛ ابرقدرتی که ابرقدرتها را به چالشی کشانده که راهی برای رهایی از آن ندارند. و به راستی اگر ایران همه درآمد ارزی‌اش را خرج تبلیغات برای قوی‌نمایاندن خود می‌کرد،‌ آیا می‌توانست نتیجه‌ای بهتر از این بگیرد؟ به نظر می‌رسد اگر ایرانی‌ها خودشان این همه هزینه می‌کردند، باز هم به گرد این نتیجه نمی‌رسیدند. دشمن با هزینه خود،‌ ایرانی ترسیم کرده که در نهایت به نفع ایران است؛ ایرانی قوی که در اوج تحریمها در همه جای دنیا منشأ اثر و قدرت‌نمایی است! مشهور است و در روایتی نقل شده که ائمه فرمودند: سپاس خدایی که دشمنان ما را از کم‌خردان قرار داد! (سند حدیث را نیافتم؛ انشاء الله بیشتر جستجو خواهم کرد).


نوشته شده در  شنبه 91/4/31ساعت  10:20 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

عمر سلیمان رئیس دستگاه اطلاعاتی مصر در دوران مبارک و به تعبیر برخی سایتها «جعبه سیاه مبارک» در امریکا در دوره درمان بیماری فوت کرد. من که نمی‌توانم به راحتی قبول کنم که به مرگ طبیعی مرده باشد. شاید زنده ماندن جعبه سیاه مبارک،‌ در دوران پس از مبارک برای امریکا هزینه داشت و ... 

چنان که سالها پس از مرگ عرفات،‌ نظر ترور و مسموم کردن وی کاملا جدی است؛ در حالی که ادعا شد در دوره درمان فوت کرده است! استعمار، مهره‌های سوخته را نگه نمی‌دارد.


نوشته شده در  پنج شنبه 91/4/29ساعت  2:23 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

دوست عزیزی درباره استفاده از فیس‌بوک پرسیده بود. برایش جوابی نوشتم که به نظرم رسید آن را در وبلاگ هم بیاورم؛ شاید مفید باشد. آنچه در پاسخش نوشتم با اندکی تغییر، چنین است: 

تاکنون از این محیطها استفاده نکرده‌ام. اما جواب سوال را بر اساس فرضها مطرح می‌کنم؛ پاسخ شامل تویتر و انواع برنامه‌های عبور از فیلترینگ و ماهواره هم می‌شود. ادامه مطلب...

نوشته شده در  پنج شنبه 91/4/29ساعت  12:3 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

اونهایی که تو ترافیک و صف نانوایی و نوبت بانک و عابر بانک سعی می‌کنند به هر راهی شده از دیگران جلو بزنند، در مورد بقیه چی فکر می‌کنند؟! لابد فکر می‌کنند که بقیه بیکارند و عشقشان کشیده در ترافیک یا صف نون و نوبت بانک هوا بخورند؟! یا فکر می‌کنند بقیه متوجه حقه اونها نمی‌شوند؟! و یا فکر می‌کنند خون اونها رنگین‌تر از بقیه است؟! (البته الحمد لله در بسیاری از بانکها با سیستمهای نوبت‌دهی، این گونه افراد خلع سلاح شده‌اند). شاید هم بچه‌شون رو گازه؛ داره می‌سوزه!

نمی‌دانم این چه اخلاقی است که برخی دارند، اما می‌دانم این هم یکی از انواع جنونی است که بسیاری از ما درگیر آن هستیم. راه درمانش هم آن است که باور کنیم اگر حتی یک ثانیه از وقت دیگران را بیهوه تلف کنیم یا به خاطر رعایت نکردن حق تقدم دیگران،‌ وقت بیشتری از آنها در نوبت تلف شود، باید پاسخگوی قیامت باشیم؛‌ روزگاری که کسی از حقش حتی به اندازه سر سوزنی نمی‌گذرد؛‌ چون واقعاً محتاج است! پس به خودمان رحم کنیم!


نوشته شده در  چهارشنبه 91/4/28ساعت  10:20 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

دیروز کنار مغازه‌ای ایستاده بودم. چند نفر دیگر هم بودند. یک نفر از آدمهایی که شیشه ماشین را پایین می‌کنند و صدای پخش موسیقی را تا آخر بالا می‌برند و احتمالا بلندگوی تقویتی هم دارند، از کنار خیابان گذشت. توجه همه به او جلب شد.

من که هنوز هم علت بلند کردن صدای بلندگوهای ماشین تا ته را نفهمیده‌ام؛ قصدشان هم از این کار همچنان برایم نامعلوم است. نمی‌دانم چه احساسی دارند وقتی صداهای گوشخراش از ماشینشان پخش می‌شود!

اما نکته جالب جمله نغز مرد میان‌سالی بود که در جمع ما بود. گفت: هر کسی یک رقم جنونی دارد؛‌ جنون او هم همین است!‌

همه خندیدیم و من همچنان در نکته ناب جمله این مرد مانده‌ام. راستی هر یک از ما،‌ پیر و جوان، زن و مرد، در هر شغل و مدرک، با هر سلیقه و گرایشی، گرفتار جنونی هستیم که گاهی اوج  پیدا می‌کند! 

بر اساس فرمایش امام صادق علیه السلام، هر انسانی طبیب خویش است. بیماری و علامت سلامت و داروی درمان به او شناسانده شده است؛‌ باید دید هر کسی چقدر به درمان خود همت می‌گمارد! (اصول کافی، ج2، ص 454)


نوشته شده در  سه شنبه 91/4/27ساعت  8:46 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

سلیقه کج یا همان کج‌سلیقگی را هرجا می‌توان یافت؛ در دنیای سیاست تا دنیای صنایع غذایی و تنقلاتی که برای کودکان تولید می‌شود.

نمونه اولش، صحبتهای رئیس جمهور در اجلاس مدیران آموزش و پرورش است که تعریض بی‌ربطی به نیروی انتظامی درباره برخورد با منکرات فرهنگی ـ اجتماعی زده و نمونه دومش باستیلی است که برای کودکان تولید شده و به شکل دندان مصنوعی است که انسان را به یاد پدربزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها می‌اندازد!


نوشته شده در  دوشنبه 91/4/26ساعت  10:36 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

<   <<   91   92   93   94   95   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]