سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جناب فرماندار محترم اردکان!

اگر شورای شهر بر عملکرد شهردار و شهرداری نظارت نداشته باشد، یا به وظایف نظارتی خود به درستی عمل نکند، چه باید کرد؟

نقش فرماندار به عنوان نماینده دولت و حافظ منافع مردم در این میانه چیست؟

شهرداری اردکان، اواخر سال گذشته، با کلی هزینه، جدولهای سیمانی کنار و وسط کل بلوار طولانی آیت الله خاتمی را سیمانکاری و رنگ آمیزی کرد!

و در نهایت تعجب، به فاصله بسیار کوتاهی اقدام به روکش آسفالت بخشی از این بلوار کرد و ظاهراً روکش آسفالت کل بلوار در دستور کار است.

در واقع با تصمیم جدید، تمام هزینه قبلی سیمانکاری و رنگ آمیزی بلوار حیف و میل شده است؛ چون نه رنگی می ماند و نه سیمان جدولها!

اگر باور ندارید، در پایان ساعت اداری، وقتی که در حال برگشت به محل سکونت خود در یزد یا هر جای دیگری هستید، سری به بلوار آیت الله خاتمی بزنید و جدولها و رنگ جدول بخشی را که روکش آسفالت کردند، ببینید!

کسی نیست که از این همه مسئول ظاهراً متخصص شهرداری بپرسد که اگر قصد روکش آسفالت بود، چرا برای سیمانکاری و رنگ آمیزی بلوکهای سیمانی هزینه شد؟

شخصاً چون حوصله دادگاه رفتن و برگشتن نداریم، این سؤال را از ساحت مقدس شهردار نمی پرسیم!

چرا این سوءتدبیر و حیف و میل اموال مردم، مورد توجه شورای شهر نیست؟! و آیا فرماندار و دیگر نهادهای نظارتی نباید در مقابل این حیف و میل و نظایر آن، واکنشی داشته باشند؟!

جناب فرماندار! نمی دانم می توان به بررسی شما امیدوار بود یا نه؛ و البته نمی دانم که پس از شما، شکایت به چه کسی باید برد؟!


نوشته شده در  جمعه 96/4/16ساعت  5:59 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

به نظر می رسد در این شهر آفت زده، دو گروه محترم هستند؛ یکی گروهی که به هیچ کسی و هیچ کاری نقد و اعتراض ندارند؛ و دیگری، گروهی که همواره دست به سینه، دستمال به دست، آماده تعریف و تمجیدند!

محتوای نقد، اداره و فرد محل نقد، شخصیت و تحصیل و تخصص ناقد و هر چیز دیگری، ذره ای در این اصل اساسی خلیی وارد نمی کند!

و اگر جزء دو گروه اول نباشی، فاتحه ات خوانده است!

و به جای آن که محترم باشم، همواره ترجیح می دهم برایم فاتحه ای بخوانند!


نوشته شده در  جمعه 96/4/16ساعت  5:35 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

(این گزارش کاملاً واقعی است.)

استادی در یکی از مراکز دانشگاهی شهر اردکان، در یک ترم مثلاً برای شش درس دو واحدی دعوت می شود.

کم کم و طی سه چهار هفته، آموزش مرکز آموزشی، درسهای این استاد را به دو درس کاهش می دهد. چرا؟ به خاطر ضعف علمی استاد؟ پاسخ منفی است.

دلیل این است: " خیلی با آدمهای مختلف رودربایستی دارن...مثلا فلانی میگه منم میخوام تدریس کنم. یهو یکی از کلاسای منو مثلا کم میکنن که هفته ای دوساعتم او درس بده و بی دماغ نشه!"

عجیب است؛ اما در اردکان سیاست زده، کاملاً واقعی!

از آن عجیب تر این که در هفته هشتم و نهم ترم، کلاسها منحل شده و دانشجویان وسط ترم بر می گردند به کلاس همان استاد اول!

"بعد از هشت هفته یک کلاس منحل شده و همه ریختن توی کلاس من! با 50 تا دانشجو چکار کنم من؟! تازه بعد از هشت جلسه تدریس از کجای مطلب باید شروع کنم باز؟!"

با این اوضاع، وضعیت علمی مراکز دانشگاهی اردکان را با شهر همجوار مقایسه کنید! وقتی، میدان علم و دانش و مناصب علمی هم این چنین آفت زده سیاسی می شود، باید فاتحه علم را خواند! الفاتحه!

(متنهای داخل گیومه، به قلم یکی از اساتید است که عین آن نقل شده است؛ محتوا کاملاًً موثق است.)


نوشته شده در  یکشنبه 96/4/11ساعت  12:19 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

در منت عجیب دیگری، با افتخار بر ما و مردم اردکان چنین فخر تراشیدند که:

پروژه های نیروگاه پانصد مگاواتی و فولاد چادرملو با اعتباری بالغ بر 2500 میلیارد تومان در مرحله راه اندازی آزمایشی می باشد!

بله؛ فولادچادرملو و شرکتهای وابسته برای کاهش هزینه تولید، به جای استفاده از برق سراسری به فکر نیروگاه تولید برق برای کارخانجات خود افتادند! تا اینجای قصه، کاملاً طبیعی است!

اما نکته مهم این است که این نیروگاه هم یک بسته آلودگی جدید به آلودگی هوای منطقه اضافه خواهد کرد که جای افتخار ندارد!

و نکته مهم دیگر این که این نیروگاه در راستای منافع کارخانه و سهامداران آن است و چیزی به مردم شهر نمی رسد!

و نکته افتضاح قضیه آن است که من و شما و دیگران باید در نماز عید فطر به انتظار بنشینیم و بار منت این افتضاح را بکشیم و نانش را بقیه بخورند و ببرند و به ریش کوتاه ما بخندند!

راستی! تصمیمات و اقدامات یک شرکت خصوصی، چه ارتباطی با نماینده دارد؟! ما هر چه فکر کردیم، جز جاهای بد، فکرمان به جای دیگری قد نداد!


نوشته شده در  سه شنبه 96/4/6ساعت  10:36 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

در نماز عید فطر بر سر ما و مردم اردکان منت گذاشتند که:

همچنین دو خطه شدن راه آهن بافق-یزد-اردکان با اعتبار 700 میلیارد تومان با پیشرفت 85 درصد در دست اجرا است.

اکنون سوال مهم این است که چه چیزی از این منت به مردم شهرم می رسد؟! یعنی مردم اردکان چه بهره ای از این منت می برند؟!

غیر از این است که منتش برای ما؛ سودش برای کارخانجات!

اگر از این منظر نگاه کنیم، منت که ندارد، هیچ؛ سیاه بختی بیشتر مردم شهرم را رقم خواهد زد؛ آلودگی هوای بیشتر، مصرف آب بیشتر و دیگر هیچ!


نوشته شده در  سه شنبه 96/4/6ساعت  10:19 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

ساختمان بانک انصار، جلوی سینما هویزه (یا همان بسیج سابق) شاهکار تبعیض اداری در شهرداری است! یعنی باید این افتخار را هم به افتخارات شهردار اردکان اضافه کرد.

و چون شاید، بانک بوده و پولدار، به راحتی قوانین اصلی که سختگیری بیشتری داشته، کنار گذاشته شده و به مدد پول و جریمه و با مقدار بیشتری هم انعطاف شهرداری، قوانین جایگزین اجرا شده است؛ البته شاید در بخشهایی هم خلاف قانون عمل شده باشد!

اول این که این ساختمان بانک، با این که تجاری و نوساز هست، دستورالعمل پارکینگ بر معبر را اجرا نکرده است؛ و به احتمال زیاد، با پرداخت جریمه و با استناد به مفرهای قانونی، این پارکینگ حذف شده است!

سؤال مهم این است که آیا تغییر کاربری پارکینگ به تجاری، روال قانونی خود را طی کرده؟ یا این که با یک دستور ساده شهردار، سر و ته قضیه به هم آمده است؟! و آیا این اغماض شهرداری در همه املاک تجاری شهر به کار گرفته می شود؟!

نکته مهم دیگری که در خصوص ساختمان این بانک وجود دارد و به احتمال بسیار زیاد، غیرقانونی و تعرض به حقوق شهروندان است این که، ظاهراً با دست و دلبازی تمام، شهرداری باغچه کنار خیابان را به بانک تقدیم کرده و به پارکینگ بانک تبدیل شده است!

و اگر شهرداری موافق این کار نبوده، چرا جلوی این کار غیرقانونی را نگرفته است؟!

و اگر این کار برای بانک مجاز است، برای بقیه شهروندان هم مجاز است؟! یعنی همه مالکان تجاری کنار همان خیابان و سایر خیابانهای شهر، حق دارند باغچه کنار خیابان را حذف کنند و به پارکینگ ملک تجاری خود تبدیل کنند؟!

گرچه سابقه نشان می دهد از شهرداری اردکان توقع شفاف سازی، توقع کاملاً نابجایی است، اما انتظار شکایت به جرم توهین و افترا و نشر اکاذیب، کاملاً موجه و معقول و عادی است!

پس با شما خواننده محترم، به انتظار می نشینیم؛ یا انتظار عجیب و نامعقول شفاف سازی از شهرداری، و یا انتظار شکایت از نویسنده به اتهام جرایم پیش گفته!

شاید هم بانک انصار، آبروداری کرد و توضیحی نگاشت با این محتوا که مثلاً مالک نیست و مستأجر است؛ هر چند در اصل این انتقاد به شهرداری، تغییری ایجاد نمی کند!


نوشته شده در  جمعه 96/4/2ساعت  2:12 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

خبرهای موثق حاکی است که با وجود نهایی شدن گزارش مفصل سازمان بازرسی از تحقیق و تفحص عملکرد شهرداری اردکان و با وجود ارسال آن به مراجع ذی ربط شهر، همچنان برخی از اعضای شورای شهر، نامحرم تلقی شده و گزارش به دست آنها نرسیده است!

و به تعبیر بهتر، با وجود اصرار آنها برای دریافت و مطالعه گزارش، هنوز گزارش سازمان بازرسی به آنها تحویل نشده است!

با این روال، دو نکته مهم باقی است؛ اول این که اگر عملکرد شهرداری اردکان این قدر پاک و سالم بوده، چرا گزارش پاکی و شفافیت و سلامت شهرداری، در اختیار این افراد، که از مهم ترین مخاطبان گزارش سازمان بازرسی هستند، قرار نمی گیرد؟!

و نکته دوم این که چرا بین اعضای شورا، برخی محرم و برخی نامحرم هستند؟! چه زد و بندی وجود دارد که حتی اطلاعات ضروری هم این چنین با تبعیض پخش می شود؟!


نوشته شده در  جمعه 96/4/2ساعت  1:47 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

پیشنهاد میکنم شورای شهر آینده هم خودش متعهد باشد و هم شهردار آینده را ملزم کند که:

منتقدان را معلوم الحال و دارای غرض و مرض شخصی ندانند!

افشاکنندگان سوء استفاده از اموال عمومی را زیاده خواه نخوانند!

گزارش کنندگان سوء مدیریت را دارای منافع شخصی ندانند!

و خلاصه این که چون کافر نباشند که هر منتقدی را به کیش خود پندارد!

پیشنهاد می کنم اعضای شورای شهر، اگر شخصاً فرصت ندارند، گروهی را مأمور رصد نقدهای عملکرد شورا و شهردار کنند!

و در نهایت، پیشنهاد می کنم جایزه ارزشمندی، سالیانه به برترین نقد و بهترین چالش انتقادی در عرصه فعالیت شورا و شهرداری اختصاص دهند.

شاید تعبیر تندی باشد؛ اما عملکرد فعلی نشان داد که بدون تردید، با ندیدن نقدها، گور خود را خواهیم کند و نه، گور منتقدان را!

بدانیم که دوران کر و کور دانستن منتقدان، و دسته گل خودشیفتگی فرستادن، سالیانی است که گذشته است...


نوشته شده در  پنج شنبه 96/4/1ساعت  4:55 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

این روزها، عملیات عمرانی در بلوار غدیر به نحو مرموزی با سرعت در حال تکمیل است! سرعتی که شاید کیفیت را هم تحت تأثیر قرار دهد.

بخشهای مختلف این بلوار هر چند روز یک بار، چند متری آسفالت ریزی می شود؛ یعنی از هم اکنون، توجه داشته باشید که انتظار آسفالت یک دست نداشته باشید! بگذریم که قیر یک ماه قبل پاشیده شده و آسفالت چند روز قبل!

قطعاً شما هم معلوم الحال هستید اگر باور نکنید که هنوز گرمی و چسبندگی قیر، ذره ای مشکل پیدا نکرده بوده است!

بگذریم از این که حتی در تقاطع بلوار غدیر و بلوار آیت الله خاتمی، ظاهراً نه تنها آسفالت یک دست نداریم، بلکه به احتمال زیاد آسفالت یک سطح هم نخواهیم داشت!

بازدیدش مجانی است!

از همه اینها مفتضح تر، این قدر کار بدون برنامه و اولویت گذاری مشخص در عملیات عمرانی است، که میتوان آن را در ردیف افتضاحات مهندسی قرار داد!

بدون تردید حاشیه و میانه میدان در دو طرف مسیل از ابتدای طرح، فضای سبز پیش بینی شده بوده است؛ اما حالا که بخش عمده این بلوار آسفالت شده، تازه به یادشان آمده است که فضای سبز نیاز به آبیاری هم دارد! آب هم از راه لوله باید منتقل شود و نمیتوان با دکل برق، آب را منتقل کرد!

و افتادند به جان آسفالت نو و در چندین نقطه عرض بلوار و آسفالت تازه را دریدند و چاکیدند تا بتوانند لوله های آبیاری فضای سبز را از عرض بلوار عبور دهند!

البته این کار در نوع خودش، ابتکاری است؛ چرا که این بلوار حداقل در چند سال آینده نیاز به سرعتگیر ندارد.

ابتکار دیگر آن است که این سرعتگیرها بدون هزینه اضافی برای شهرداری، به رایگان توسط پیمانکار بلوار احداث شده است؛ یعنی اشانتیون پیمانکار محترم به شهرداری!

با این مزایا، باید از این ایراد چشم پوشی کرد که چرا اول کار می کنند؛ بعداً کمی هم فکر می کنند؟!


نوشته شده در  شنبه 96/3/20ساعت  2:27 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

محدوده مرزی اردکان و میبد همچنان حل‌نشده است؛ بگذریم از تبلیغات نماینده و شوراها که بارها ادعا کردند ما حل کردیم؛ و به تعبیر دیگر، گاوی را بارها دوشیدند و از ماستش کره گرفتند، اما این گاو همچنان نر است!

اسناد بسیاری معطل‌مانده و هرگونه تفکیک و جواز ساخت هم تعطیل است؛ مگر کسانی که بتوانند و بخواهند از شهرداری میبد اقدام کنند؛ که ظاهراً مشکلی ندارند.

شهرداری اردکان، کسانی که بخواهند در این محدوده مجوز تفکیک یا پروانه ساختمان از میبد بگیرند، تهدید می‌کند که هزینه را مجدداً باید پرداخت کنید؛ کار شمارا هم تعطیل می‌کنیم!

همین امروز، یکی زنگ زده و پرسیده بود که چه کارکنم؟ بنده عرض کردم از قمپز درکردن‌های شهرداری اردکان نترس!به آن‌ها بگو اگر هنر و قدرت دارند و برای ادعایشان درباره محدوده، مدرکی دارند، بسم‌الله!

و اگر هم چنین چیزی در آستین ندارند، بروند بنشینند کنار و خلق‌الله را تهدید نکنند!

جابجایی و حل اختلاف محدوده را با توجه به هنر مدیریت مسئولان محلی در این مدت طولانی، کاملاً بعید و دور از انتظار و چیزی شبیه معجزه می‌دانم؛ از دیگ فرمانداران بومی، آبی گرم نشد؛ جفاست که از فرماندار غیربومی چنین انتظاری داشته باشیم!

 حتی اگر به فرض محال، چنین اتفاقی بیفتد و مشکل حل شود، بعید می‌دانم هزینه‌های تفکیک و پروانه در شهر جدید، از صفر محاسبه شود؛ تا جایی که گشتم هیچ قانونی در این خصوص پیدا نکردم.

درواقع تحلیل بنده از تهدیدهای شهرداری اردکان نسبت به ارباب‌رجوع در محدوده محل اختلاف، آن است که از طریق فشار بر مردم، می‌خواهد سوء مدیریت و بی‌هنری مسئولان شهری را در رفع این مشکل مردم، مخفی کند!


نوشته شده در  پنج شنبه 96/3/18ساعت  1:46 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]