چندی است سیم کارتهای نسل سوم یا همان سیمکارتهای با قابلیت مکالمه تصویری، که در ایران شرکت رایتل ارائه کننده آن است، محل بحث و گفتگوی فرهنگی شدیدی شده است.
کمسیون فرهنگی مجلس به این موضوع پرداخته و برخی از مراجع معظم تقلید هم به نوعی، به حرمت خرید و فروش و استفاده از آن فتوا دادهاند. (لینک؛ کلیک کنید).
این مسأله هم همانند ابزارهای جدید نظیر فیس بوک (که در یادداشتی حکم فقهی آن را مطرح کردم / لینک؛ کلیک کنید)، موضوع فتوا قرار گرفته است.
در حاشیه این موضوع دو مسأله نیازمند تأمل بیشتری است:
یک نکته این که تربیت دینی و فرهنگ اسلامی، اگر آن چنان مدیریت شود که در اعماق جانها نفوذ کند، طبعاً بسیاری از نگرانیها از آثار سوء فرهنگی ابزارهای جدید از بین خواهد رفت؛ کاری که متأسفانه در فضای به شدت سیاستزده کشور ما از پیروزی انقلاب تاکنون، هیچگاه در کانون توجه سیاستمداران و مسئولان فرهنگی نبوده است.
والدین هم دغدغه کمتری در این باره داشتهاند. تذکرات مستمر رهبری هم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تذکرات صریح و مستمر و مؤکد آقا در موضوع تهاجم و شبیخون فرهنگی را به یاد شما میآورم.
نکته دیگر این که قبل از سرمایهگذاری یک شرکت، لازم بود بحثهای اصولی انجام شود و تبعات فرهنگی آن بررسی شود و آن گاه قرارداد عملیاتی شدن آن منعقد شود؛ نه این که پس از این همه سرمایهگذاری، تازه به نقطهای برسیم که"نقطه صفر" برای هر حرکت اقتصادی و اجتماعی با تبعات فرهنگی است.
بیچاره سرمایهگذاران رایتل که باید چوب سوء مدیریت دیگران را بخورند!
در یکی از یادداشتهای قبلی درباره سنت مداوله نوشتم و وعده کردم درباره اهداف و آثار این سنت مهم بنویسم.
آمد که مداوله یعنی شکست و پیروزى دست به دست میگردد و هر جمعى طعم تلخ شکست را میچشد، منتهى بعضى از جوامع در مقابل شکست خودشان را میبازند و از بین میروند و بعضى دیگر بر مقاومت خود میافزایند و نه تنها از بین نمىروند، بلکه آن شکست را سکّوى پرش خود قرار مىیدهند و با تجربه جدیدى وارد میدان میشوند.
در ادامه آیه 140 و آیه 141 سوره آلعمران، منافع و آثار «مداوله» بیان مىیشود؛ چرا هر قومى باید روزى طعم تلخ شکست را بچشد؟
آیه چنین است: وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِین (140) وَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرِینَ (141)
قرآن براى این موضوع چهار هدف را ذکر میکند:
1. لیعلم الله الذین آمنوا / آشکار شدن ایمان مؤمنان: این شکست باعث میشود که افراد با ایمان شناخته شوند و از آنها که ایمان ندارند متمایز گردند.
2. و یتخذ منکم شهداء / گرفتن گواهان: یکى دیگر از هدفهاى مورد نظر، تربیت افرادى نخبه و نمونه و الگو براى دیگران است که چگونه در هنگام سختیها تا سرحدّ بذل جان مقاومت نشان میدهند تا ارزشهایى را که به آن اعتقاد دارند حفظ کنند. چنین افرادى چه کشته شوند و چه در حال حیات باشند، گواهان و حجّتهایى براى سایر مردم هستند.
3. و لیمحص الله الذین آمنوا / از بین بردن ناخالصیهاى مؤمنان: هدف دیگرى که قرآن براى «مداوله» مطرح میکند ریختن ناخالصیها است، به این معنى که مؤمنان با این شکستها پختهتر و در کوره ناکامیها و تلخیها ذوب شوند و طلاى وجودشان از آلودگیها و شائبهها جدا گردد و با بصیرتى بیشتر و تجربهاى جدیدتر به میدان بیایند.
این نکته غیر از آشکار شدن ایمان مؤمنان و ظهور گروه با ایمان است. منظور این است که همان مؤمنانى که ایمانشان به مرحله ظهور رسید، از نظر مراحل ایمان به جایگاه والایى برسند و آنچنان باشند که خدا میخواهد.
4. و یمحق الکافرین / نابودى تدریجى کافران: یکى دیگر از آثار و خواصّ مداوله این است که در اثر همین شکستها و پیروزیها و در طول حرکت مداوم تاریخ، به تدریج کافران از بین میروند و بساط کفر برچیده میشود. این، نتیجه نهایى مداوله و شکستها و پیروزیهاى متناوب است؛ زیرا مداوله سبب قویتر شدن جبهه ایمان و ریختن ناخالصیهاى مؤمنان میشود و این مساوى است با ضعیفتر شدن جبهه کفر و از بین رفتن تدریجى آن.
بر اساس آیات قرآن، مسلّم و حتمى است، اگر چه هزاران سال طول بکشد، سرانجام کفر و ظلم نابود خواهد شد و حکومت زمین به دست صالحان خواهد افتاد.
ضمن پوزش شدید اللحن از سوء برداشت آقایان و ضمن حفظ احترام کوبنده به رانندگی خانمها!
نکتهای به بهانه قیمتهای جدید خودور و البته لوازم خانگی و البتهتر، همه اقلام مصرفی؛ همزمان با منت و ناز و عشوه خودروسازان و بقیه!
نمیدانم مسئولان اقتصادی توجه ندارند یا نمیخواهند توجه داشته باشند که اگر قرار است همه چیز را به دلار آزاد و ارز رقابتی و قیمت فوب خلیج فارس حساب کنند، چرا حقوقها به آن قیمتها محاسبه نمیشود؟!
چرا کارگر کارخانه باید حقوق به نرخ وطنی بگیرد، اما صاحب کارخانه میتواند جنسش را به نرخ بین المللی بفروشد؟!
چرا باید با وضع عوارض کمرگی چند برابر برای واردات، از شرکتهای وطنی حمایت شود، اما از آن سو، نرخهای بین المللی به خورد مردم داده شود؟!
اگر نرخهای بین المللی پایه کار و لازمه اقتصاد آزاد است، پس موانع ورود اجناس به نرخ بین المللی هم باید برداشته شود یا کاهش یابد!
راستی چرا باید خسارت سوء مدیریت بنگاههای اقتصادی همزمان با تضمین سود کلان سرمایهداران و نیز خسارت بیتدبیری سیستم دولتی در مدیریت کلان اقتصادی را ملت بپردازند؟!
اینگونه سیاست اقتصادی، یعنی تثبیت حکایت "یک بام و دو هوا" و البته قربان برم خدا را! لطفاً سرکوب فوب خلیج فارس را از سر ملت بردارید!
یکی از سنتهای مهم الهی در تدبیر جوامع که در قرآن به آن تصریح شده، "سنت مداوله" است. از این سنت الهی، کمتر گفته و نوشته میشود. در این یادداشت، معنای این سنت و در یادداشت بعدی، آثار آن بر اساس آیات قرآن خواهد آمد.
در سوره آلعمران، آیه 140 میخوانیم: تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین آمنوا
این آیه و چند آیه قبل و بعد آن، درباره جنگ احد نازل شده است و در واقع تحلیل آموزندهاى است بر نتایجى که از جنگ احد به دست آمد.
در این جنگ پیروزى اولیه نصیب مسلمانان گشت، ولى در اثر سرپیچی جمعى از مسلمانان از دستور مقام فرماندهى، سرنوشت جنگ عوض شد و مسلمانان شکست خوردند و جمعى از شخصیتهاى برجسته آنها از جمله حمزه عموى پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شدند و روحیه مسلمانان تضعیف شد.
در این آیات براى تسلّاى خاطر و تقویت روحیه مسلمانان چندین مطلب اساسى گفته شده، از جمله اینکه:
1. مسلمانان نباید سست یا غمگین شوند چون اگر ایمان داشته باشند همواره برترى و پیروزى از آنِ آنها خواهد بود و این یکى از سنتهاى خدا در تاریخ است که ملتى را که به آرمانهاى خود باور داشته باشند و قاطعانه و بدون نشان دادن سستى در راه آن مبارزه کنند، پیروز مىگرداند. بنابراین مسلمانان هم به شرط داشتن ایمانى محکم، همواره ملتى برتر و فاتح خواهند بود.
2. آنگاه در مقام دلدارى مسلمانان، به آنها گوشزد مىکند که درست است شما در این جنگ آسیبها دیدید و کسانى از شما شهید و کسانى زخمى شدند ولى باید بدانید که دشمنان شما نیز به اندازه شما آسیب دیدهاند؛ آنها نیز کشته و زخمى دارند.
3. پس از این دلدارى، به یکى دیگر از سنتهاى الهى در کل تاریخ بشرى اشاره میکند تا مسلمانان به خود مغرور نباشند و خود را تافتهاى جدا بافته از دیگران ندانند و بدانند که براى رسیدن به پیروزى و ایجاد جامعهاى برتر، باید تلاش کنند و ایمان داشته باشند.
آن سنت مهم الهى همان «مداوله» است که در این آیه آمده است.
منظور از «مداوله» این است که شکست و پیروزى دست به دست میگردد و هر جمعى طعم تلخ شکست را میچشد، منتهى بعضى از جوامع در مقابل شکست خودشان را میبازند و از بین میروند و بعضى دیگر بر مقاومت خود میافزایند و نه تنها از بین نمىروند، بلکه آن شکست را سکّوى پرش خود قرار مىیدهند و با تجربه جدیدى وارد میدان میشوند.
قرآن کریم با یادآورى این مطلب، به جامعه اسلامی امید و حرکت میبخشد و مقرّر میدارد که پیروزى در ملک هیچ کس نیست؛ بنابراین دلیلى بر یأس وجود ندارد.
متأسفانه سخنرانی امروز رئیس مجلس در جمع راهپیمایان قم توسط عدهای که به نظرم کاملاً برنامهریزی شده و با ساماندهی خاص بود، به هم خورد و در واقع نیمه تمام، رها شد.
این افراد در دوران انتخابات مجلس شورای اسلامی در قم، سنگینترین هجمه را علیه آقای لاریجانی به کار گرفتند. و البته مردم با تودهنی محکمی به این افراد، آقای لاریجانی را به عنوان منتخب اول خود و با فاصله رأی بسیار زیاد نسبت به دیگران، به نمایندگی از خود به مجلس فرستادند.
با این وجود، این افراد معدود از رفتار ناصواب خود دست برنداشتند. قبلاً و احتمالاً آیت الله جوادی و در ادامه آیت الله استادی در اعتراض به این گونه برخوردها از اقامه نماز جمعه در قم انصراف دادند.
نمیدانم چرا مسئولان امنیتی با این گونه افراد برخورد نمیکنند؟!
در قضیه 22 بهمن، بر فرض که همه حرفهای این جمع معدود درست باشد، آیا صحیح است که شیرینی حضور باشکوه مردم را با این زشتی، تلخ کرد؟! آیا این افراد خود را مشمول این صحبت حضرت آقا نمیدانند که فرمود هر کس اختلاف افکنی کند، قطعاً خیانتکار است؟!
این افراد ادعای بصیرت سیاسی دارند؛ قبلاً نظرم این بود که این گروه، بصیرت را با خودخواهی سیاسی اشتباه گرفتهاند. امروز به اشتباه خود پی بردم و مطمئن هستم این رفتار، ادامه رفتار سیاسی شعبان بیمخها است!
چه خوب است بزرگانی که این افراد خود را منتسب به آنها میدانند، از این برخوردها و رفتارهای ناصواب، اعلام برائت کنند.
با وجود اعتراض شدید به عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت،
اصل نظام را از رفتار سیاسیون همواره جدا دانستهایم.
میماند 22 بهمن و راهپیمایی؛ که حتماً شرکت خواهیم کرد.
در لینک پیوست، (کلیک کنید) ماجرای نامهای به بحث گذاشته شده که
ابتدا با قاطعیت تکذیب شد؛ اما بعدها،
اصل نامه قبول شد و محتوای ادعایی نامه، تکذیب گشت.
در میان تکذیب و تأییدها بالاخره معلوم نشد واقعیت قضیه چیست!
خبری در فارس درج شد که ارزش خواندن دارد؛ این خبر را در کنار شعار برخی از افراد این جریان با نام "انتخابات آزاد" قرار دهید. لازم نیست نتیجه خاصی بگیرید؛ فقط لطفاً پس از اتمام خبر، آرامش خود را حفظ کنید. (لینک و متن کامل گفتگو)
غلامرضا خواجهسروی معاون فرهنگی وزارت علوم در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس در مورد عدم سعهصدر اصلاحطلبان گفت:
برای مثال آنان در دوره خودشان تحمل یک تشکل دانشگاهی منتقد نسبت به خود را نداشتند. آنان دم از فضای آزاد و بیان آزاد میزدند. اما هیچگاه به آن اعتقاد نداشته و ندارند.
معاون فرهنگی وزیر علوم ادامه داد:
اصلاحطلبان در دوره خودشان اجازه نمیدادند که منتقدانشان دوره تحصیلات عالی را بگذرانند. اجاره نمیدادند افراد منتقد حتی عضو هیئت علمی شوند.