سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در یادداشت قبلی از نظر جناب حجاریان مبنی بر لزوم دیده شدن شرایط انحلال مجلس توسط دولت در قانون اساسی انتقاد کردم. یکی از خوانندگان محترم، در پاسخ نقد چنین نگاشته‌اند که در ادامه می‌آید:
باسلام.1 -این ایده توسط آقای حجاریان یک پیشنهاد است و صورت کلی گفته برای جلوگیری از تداوم تنش بین مجلس ودولت واختصاص به این دولت ندارد و احتیاج به محکومیت ندارد بلکه باید یا با آن موافقت کرد یا مخالفت. 2-به نظر من هم فکر خوبی است چون همیشه دولت ها در دوره اول با نمایندگانی مواجه بوده اند که ازجناح مخالف دولت بوده و هر عملی که از ایشان صورت بگیرد چه عدم رای به وزرا چه استیضاح چه سوال و...به مخالفت با دولت تعبیر و نمایندگان نمی توانند به نحو احسن وظایف خود را انجام دهند از طرفی دولت هم مدعی است که من برای مردم طرح و برنامه دارم ولی مجلس مخالف است و نمی گذارد من برنامه هایم را اجرا کنم و بدین صورت دو سال اول دولتها بصورت خنثی و با تنش بین دو قوه سپری میشود. . جنابعالی بهتر است بجای محکومیت مطلب بگذارید و برای حل این مشکل راهکار ارایه دهید. به نظر عقلائی است.
و بنده چنین پاسخ دادم :
سلام. ممنون از نظر شما؛ پاسخ‌های رئیس جمهور محترم به کسانی که سنگ دفاع از ایشان را به سینه می‌زنند، چنین است؛ خیلی این پاسخ را عالمانه و هوشمندانه دانستم در مقابل اظهارات سخیف و فاقد منطق علمی و اجتماعی آقای حجاریان.
آقای روحانی از سخنان حجاریان مبنی بر" اعطای اختیار انحلال مجلس به رئیس جمهور" عصبانی شده و چند نکته را به اطرافیان خود گفته است:1- این حرف ها از نوع دوستی خاله خرسه است و محبت این آقایان به ما لطمه می زند.2- من 5 دوره در مجلس بوده ام. جایگاه مجلس نباید خدشه دار شود. فردا در انتخابات مجلس چگونه می شود مردم را دعوت به رای دادن کرد؟ مردم می گویند اینها رای ما را می خواهند برای در اختیار گرفتن مجلس برای دولت.3- این نوع تفکرات مثل تفکر مصدق است که مجلس را منحل کرد و چند ماه بعد سرنگون شد.4- طرفداران دولت اعتدال به سخنان حجاریان پاسخ دهند.
جناب آقای منتقد به نظر می‌رسد این استدلال بسیار بهتر از استدلالی است که در دفاع از ایده آقای حجاریان مطرح است.
و البته اکنون اضافه می‌کنم که:
 چرا فقط شرط انحلال مجلس توسط دولت دیده شود؛ معقول‌تر آن است که انحلال دولت توسط مجلس دیده شود؛ چون در هر صورت، عقل و تدبیر 290 نماینده، بیش از عقل یک نفر است؛ تضمین دموکراسی هم در انحلال دولت توسط مجلس است، نه بالعکس که وقتی یک نفر به عنوان رئیس جمهور رأی آورد بتواند 290 نفر را وتو کند!
البته ظاهراً سرمستی تخیلی پیروزی سیاسی باعث چنین افاضات فاقد منطق موجهی است.
به نظر شخصی‌ام، نه باید مجلس بتواند دولت را منحل کند و نه بالعکس. این شیوه شاید بهتر باشد، چون وجود دو قطب مخالف و رقیب سیاسی در رأس مدیریت سیاسی کشور باعث می‌شود فساد و رانت کمتری صورت گیرد چنان که اکنون شده است؛ که هر کدام از افشاگری دیگری در هراس است!!!!!!

نوشته شده در  شنبه 92/9/30ساعت  11:17 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

جملات زیر از آقای حجاریان در خبرگزاری‌ها منتشر شده است؛ بخوانید و تعجب کنید:

سعید حجاریان از تئوریسن‌های اصلاحات گفته: باید شرایطی فراهم شود تا دولت بتواند مجلس را منحل کند!

بر اساس اخبار منتشره وی گفته: من معتقدم حتی اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم مجدداً رای دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند.

اکنون سؤال بزرگ این است که اگر یکی از افراد درجه سه اصولگرا چنین حرفی می‌زد، از دیدگاه برخی افراد جناح رقیب، لکه ننگی می‌شد که تا صد سال دستاویز تبلیغاتی کافی را برای آنها فراهم می‌کرد!

اما اکنون واکنش اطلاح‌طلبان و چسبندگان به اعتدالیون در برابر این سخنان سخیف و دیکتاتور مآبانه چیست؟! سکوت و سکوت و سکوت! باز هم خدا پدرشان را بیامرزد که حمایت نمی‌کنند؛ البته انتظار حمایت از این سخن، خیلی دور از تصور نیست! و ان شاء الله اگر تکذیب می‌شود، مثل تکذیبیه اخراج خانم راستگو نباشد!

و به تعبیر رایج، قربان برم خدا را، یک بام و دو هوا را؛ البته چه یک بام و دو هوای ضایعی!


نوشته شده در  سه شنبه 92/9/26ساعت  4:13 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

از وبلاگ نویسنده‌‌ای که مدعی روشنفکری است و ظاهرا از همشهریان محترم بنده است، خواندم که نوشته بود از یک روحانی محلی پس از مجلس روضه‌ای خانگی، درباره پلورالیزم و مکتب تفکیک پرسیده بود؛ و آن روحانی محترم، درباره این دو موضوع مرتبط با مباحث کلام جدید و فلسفه دین اطلاعی نداشته است.

و آن نویسنده‌ی محترمِ روشنفکر، مرثیه‌ای جان‌کاه و البته تا حدی توهین‌آمیز درباره بی‌سوادی منادیان دعوت به دین سروده و به تعبیر دقیق‌تر «سراییده بود» و در ادامه نتایجی در خور اهداف روشنفکری خویش گرفته بود!

اما حاشیه بنده به مطلب این برادر عزیز آن است که:

اولاً مراتب تحصیلی در حوزه، مثل دانشگاه‌هاست؛ برخی از طلاب به کاردانی و کارشناسی اکتفا می‌کنند و تحصیل را ادامه نمی‌دهند. نیز طلبه‌ها در درس‌خوانی و فهم با هم متفاوت‌اند! مگر از هر فارغ‌التحصیل دانشگاهی، هر سؤالی را می‌توان پرسید، یا این که باید سطح تحصیلی و میزان دانش فرد را در نظر گرفت؟ آیا برای اطلاع یا قضاوت از استحکام سازه برج میلاد، از دانشجوی سال اول مهندسی تحقیق می‌کنید!

ثانیاً رشته‌های تخصصی حوزه هم پس از چند سال اولیه تحصیل که عمومی است، از هم جدا می‌شود. و مگر شما سؤال زیست‌شناسی را از معلم ورزش می‌پرسیده‌اید!

ثالثاً مرحبا به این روحانی محترم که وقتی در موضوعی، اطلاع کافی نداشته یا اصلاً اطلاعی نداشته، با صراحت و شجاعت اعلام بی‌اطلاعی کرده و آسمان به ریسمان نبافته است! همان توصیه‌ای که دین به همگان دارد که آنچه نمی‌دانید از آشنایان به آن بپرسید؛ و اگر چیزی پرسیدند که نمی‌دانید، با شجاعت بگویید نمی‌دانم؛ لاأدری نصف العلم.

و البته کاش، همگان، اعم از روحانی و مدعیان روشنفکری، به این اصل مهم عمل می‌کردیم!

رابعاً اگر دنبال کشف حقیقت یا ارتقای دانش خود در این باره بوده‌اید، حتماً راه‌های علمی و افراد معتبر متعددی سراغ دارید که این هدف را تأمین کنند. در این جا سخن امام علی علیه السلام را یادآوری می‌کنم که فرمود: سل تفقهاً لا تعنتاً؛ سرور آزادگان امام علی علیه السلام تصریح می‌کند که برای فهمیدن بپرس، نه برای مچ‌گیری و آزمایش طرف!

خامساً اگر کسی دنبال زورآمایی و مباحثه و شکست دادن طرف باشد، قاعده عقلی و رسم مردانگی آن است که با هم‌وزن و هم‌رشته خود مبارزه کند؛ برنده مسابقه کشتی میان شطرنج‌باز و  قهرمان تازه برگشته از المپیک در رشته کشتی، از پیش معلوم است! این مسابقه، باعث سرافکندگی شطرنج‌باز نیست؛ بلکه پیروزی در رقابت نابرابر، مایه شرم برنده است!

به نظر می‌رسد همه آنچه نوشتم،‌ اقتضائات اولیه دانشجویی است و باید از ارکان روشنفکری حقیقی در مسیر یافتن حقیقت باشد؛ و آنچه خواندم، فاصله دهشتناکی با این مسیر داشت.


نوشته شده در  سه شنبه 92/9/26ساعت  1:1 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

اهل سنت برای اثبات صلاحیت ابوبکر برای خلافت چنین استدلال می‌کنند:

پیامبر در ایام بیماری که با آن بیماری از دنیا رفت، به ابوبکر دستور داد برای اقامه نماز جماعت به مسجد برود؛ و چون پیامبر به نماز او که مربوط به دین‌مان است، رضایت داد، پس چگونه ما به خلافت او که مربوط به دنیایمان است، رضایت ندهیم!

نقدهای این استدلال چنین است:

1. پیامبر همان زمان با احساس این تلقی از مردم، ابوبکر را از رفتن به مسجد بازداشت و امام علی علیه السلام را به مسجد فرستاد.

2. خلافت و امامت، امری مربوط به دنیا نیست؛ بلکه یکی از شئون بزرگتر و اساسی‌تر دین است و شروط صلاحیت افراد برای این منصب بسیار بالاتر از شروط امام جماعت است.

3. اغلب اهل سنت اقتدای به فاسق را در نماز جماعت جایز می‌دانند (در این باره در یکی از یادداشت‌های قبلی با ذکر سند، عقیده اهل سنت را شرح کردم) ؛ و فقط افراد معدودی به کراهت آن فتوا داده‌اند!

اکنون چگونه است که با استناد به مقامی از ابوبکر که برای فاسقان هم جایز است،‌ صلاحیت او را برای خلافت استنباط می‌کنند؛ در حالی که خود آنها هم یکی از شروط نصب فردی به خلافت را عدالت وی می‌دانند.


نوشته شده در  سه شنبه 92/9/26ساعت  11:48 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

دروغی دیگر از دروغ‌های بزرگان اهل سنت که خودشان هم توجیهی بر آن نیافته‌اند. در این حدیث جعلی که آن را به دروغ برای اثبات مدح عثمان از جانب پیامبر ساخته‌اند، حاکم نیشابوری از مؤلفین معتبر اهل سنت، روایتی را از ابو هریره نقل می­نماید که او روایت (!) کرده:

من به خانه عثمان رفته و رقیه دختر رسول خدا(ص) را در آنجا دیدم و ......

مؤلف کتاب بعد از پایان حدیث می‌نویسد که این روایت از لحاظ سند صحیح است (!!!)، ولی محتوای آن با واقعیات تاریخی هماهنگی ندارد، چون رقیه در سال سوم هجری رحلت نموده در حالی که ابوهریره، بعد از واقعه خیبر(سال هفتم هجری) اسلام آورده بود. (متن عربی و سند این حدیث جعلی در ادامه مطلب) ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 92/9/23ساعت  3:58 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

همه دنبال راحت‌ترین کار هستیم و البته، همگی، راحت‌طلب‌ها را مذمت می‌کنیم؛ چه طرفه داستانی است! غرض اینکه، استاد راهنمای پایان‌نامه‌ای هستم. چند ماه پس از تصویب طرح تفصیلی، دانشجوی محترم (که نماد نقد و آزاداندیشی است) فصل اول شسته و رفته‌ای برایم ایمیل کرد و منتظر جواب شد تا بقیه فصل‌ها را بنویسد. پس از مطالعه برایش نوشتم:
سلام. بخش عمده‌ای از فصل اول را خواندم و کل آن را به شرح زیر نادیده می‌گیرم و منتظر فصل یک دیگری خواهم بود:
اول این که ... (نکته‌ای فنی بود که ذکرش در این جا موضوع بحث نیست).

دوم این که نوشتن پایان نامه برای مهارت شما در امر تحقیق و تمرین مراجعه به منابع اصلی و تدارک محتوایی موضوع و نیز تمرین نگارش است. هیچ یک از این اهداف با رونویسی و کپی کردن سایر تحقیقات حاصل نمی‌شود. پس سعی کنید همه آنچه را نگارش می‌کنید دستاورد تحقیق خودتان باشد.

حداکثر ده درصد تحقیق شما می‌تواند نقل قول مستقیم باشد. همه نقل قولهای مستقیم هم باید در گیومه قرار گیرد و متمایز باشد. این بدان معناست که بقیه تماماً به قلم شماست.

با توجه به این نکته بخش زیادی از تحقیق شما با تتبع اندکی که داشتم، محصول کار و نگارش دیگران است. کل نوشته‌ها را کنار بگذارید و ثمره تحقیق و نگارش خودتان را ایمیل کنید. موفق باشید.

بیش از یک هفته از این مکاتبه گذشته و هنوز به این نقد پاسخی نداده یا توضیحی ننگاشته؛ لابد در حال تدارک پایان‌نامه‌ای به عنوان محصول تحقیق و پژوهش و نگارش خودش است؛ شاید هم در تدارک راهی برای تغییر استاد راهنما. در هر صورت ان شاء الله موفق باشد!


نوشته شده در  شنبه 92/9/23ساعت  12:50 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

قیمت خرید انار از کشاورز در یزد، 800 تومان ناقابل؛

قیمت فروش در تهران 3500 تا 4500 تومان! پیدا کنید پرتقال‌فروش را!


نوشته شده در  جمعه 92/9/22ساعت  12:24 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

امشب پسرم که کلاس دوم دبستانه، از من پرسید که "ها" در "درس‌ها" به آن می‌چسبد یا از آن جداست؟ گفتم: جداست. گفت پس چرا تلویزیون سرهم نوشته؟!

و اشاره کرد به زیرنویس شبکه یک از برنامه درس‌هایی از قرآن!

گفتم پسر جان! از این تناقض‌ها زیاد خواهی دید! گفت: مثلاً؟ گفتم: یک آقایی بود به اسم آقای ناطق. قبلاً یک عده‌ای دشمن خونی‌اش بودند و الان بحث سرلیستی اسمش در لیست همان‌ها زمزمه می‌شود! 

گفت: سرلیستی یعنی چی؟! گفتم: بزرگ‌تر که شدی می‌فهمی!

بعد خودش گفت که در کتاب فارسی ما (دوم دبستان) کلمه "خوش‌حال" با فاصله و نیز "خوشحال" بدون فاصله به هر دو شکل آمده! کدوم درسته؟ گفتم: أحسنت! تناقض یعنی همین! یعنی بعضی از ماها تکلیفمون با خودمون هم مشخص نیست! گفت: یعنی چه؟! گفتم ول کن باباجون!

موضوع را عوض کردم و گفتم تیم والیبال شهرمون در نیم‌فصل لیگ ظاهراً قهرمان شده! (البته کلی حرص می‌خورد که چرا امسال با قمی‌ها هم‌گروه نیستند تا برویم سالن و مسابقه را ببینیم)! و البته وعده کرده‌ام حداقل یک مسابقه او را به سالن تختی اردکان برسانم.

قبلاً کلی برایش توضیح داده بودم که اگر قهرمان شوند، مثل شما که هر کلاسی قبول شوی، به کلاس بالاتر می‌روی، آنها هم بالاتر می‌روند و اسمشان می‌شود لیگ برتری!

و بعدها که همچنان در لیگ دسته اول ماندند کلی توضیح دادم تا قانع شد! امشب پرسید ورزشگاه بزرگی که قرار بود بسازند، ساختند؟! گفتم زمین بزرگ می‌خواهد و هنوز زمین پیدا نکردند؟! گفت یه کمی بیایند بیرون ازاین راهی که ما قم می‌رویم و برمی‌گردیم این همه زمین هست!

گفتم آنها از راه یزد به فرودگاه می‌روند و مثل ما زمینی نمی‌آیند که زمین‌ها را ببینند! گفت خب با هلیکوپتر ببینند! گفتم: اولاً هلیکوپتر ندارند؛ دوماً بچه‌جان! اگر مشق‌هات تموم شده، برو مسواک بزن! می‌خواهی ما را به کشتن بدهی؟! گفت: یعنی چی؟ گفتم: یعنی نخودچی! و به این مکالمه سیاسی ـ اجتماعی پایان دادم!


نوشته شده در  پنج شنبه 92/9/21ساعت  11:48 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

در خبرهای امروز آمده است که آمریکا تعداد دیگری از شرکت‌ها و شخصیت‌های ایرانی و غیر ایرانی مرتبط با آنچه فعالیت‌های هسته‌ای ایران خوانده‌ است را در لیست تحریم‌های خود قرار داد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از رویترز،  مقامات وزارت خزانه داری و خارجه آمریکا مدعی شده‌اند این اقدام نشان می‌دهد توافق اخیری که در ژنو درباره برنامه هسته‌ای ایران به دست آمد در تلاش های مداوم ما برای افشا و مختل کردن اقدامات کسانی که از برنامه هسته ای ایران حمایت می کنند یا به دنبال دور زدن تحریم ها هستند، خللی ایجاد نمی‌کند و نخواهد کرد.
این بار اولین بار است که چنین اقداماتی پس از توافق ماه گذشته شش قدرت جهانی و ایران در ژنو بر سر برنامه هسته‌ای ایران صورت می‌گیرد.
مقامات آمریکایی گفته‌اند این تحریم‌های جدید کسانی و شرکت‌های را هدف قرار داده است که به جای شرکت‌ها و افرادی که قبلا در لیست تحریم‌های قبلی آمریکا قرار گرفته‌اند فعالیت می‌کنند.
از جمله این شرکت‌ها می‌توان به شرکت نفت مید آسیا، سینگا تانکرس، سیکیریا مارتیمت، فرلند و ویتالی سوکولنکو نام برد.

نگارنده وبلاگ: ان شاء الله این‌ها نقض توافق نیست؛ اگر هم هست، چشم‌هایمان را می‌بندیم؛ شنیدم که آقای لاریجانی هم آمریکایی‌ها تهدید کرده بود که توافق را نقض کنید تا عاقبتش را ببینید! لطفا این خبر را از دسترس آقای لاریجانی خارج کنید تا کاری به دست خود نداده است!


نوشته شده در  پنج شنبه 92/9/21ساعت  11:27 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار تفکر افراطی وهابیت است که در دوران خود و توسط معاصرانش در دنیای اهل سنت هم محکوم شده است.

در نقد شیعه دروغهای بسیاری به هم بافته و گاهی اشتباهات خنده‌داری مرتکب شده است که نشانه اوج عناد و کمی سواد و اطلاعش است. کتابی دارد به نام : "رسالة فی الرد علی الرافضه" که خواسته به برخی عقاید شیعه، نقد وارد کند.

در صفحه اول کتابش پس از حمد و در اولین پارگراف از شروع مطالبش، چنین نوشته: ان مفیدهم ابن المعلم قال فی کتابه روضة الواعظین!

در این جمله، کتاب روضة الواعظین را به شیخ مفید نسبت داده است؛ در حالی که این کتاب در هیچ سندی از شیعه و سنی به عنوان تألیفات شیخ مفید نیامده است.

و نکته بعدی آن که آنچه ایشان به عنوان روایت منبع شیعی به نقل از این کتاب آورده، بر اساس تتبع در نرم‌افزارهای حدیثی شیعه در هیچ یک از منابع معتبر و غیر معتبر شیعی وجود ندارد.

در میان مؤلفان شیعه پنج کتاب با این نام دیده می‌شود که هیچ کدام نسبتی با شیخ مفید ندارد:

1 - روضة الواعظین فی أحادیث الأئمة الطاهرین ، سید هاشم بن إسماعیل الکتکانی البحرانی .
2 - روضة الواعظین فی شرح الأحادیث الأربعین عن سید المرسلین ، مولى مسکین الفراهی (قرن دهم)
3 - روضة الواعظین وبصیرة المتعظین ، للشیخ السعید الشهید أبی علی محمد بن علی بن أحمد بن علی الحافظ الواعظ الفارسی أبو محمد بن أحمد بن علی الفتّال النیسابوری المعروف بابن الفارسی. (متوفی 508 ق)
4 - روضة الواعظین بالحق الیقین ، فارسی فی المواعظ وأحوال الأئمة مختصراً فی سبع وعشرین فصلاً و خاتمة .

و کتابی که یکی از معاصرین با این نام تحقیق و گردآوری کرده است.


نوشته شده در  پنج شنبه 92/9/21ساعت  7:51 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]