اختلاف سلیقه در طبیعت انسانهاست. عدهای پیشتاز اختلاف سلیقه هستند و برخی دیگر، پیروی از این پیشتازان دارند؛ یعنی در صف پیادهنظام قرار میگیرند. و البته اگر اختلاف سلیقه، در موضوعات مرتبط به عالم سیاست باشد، چون پای قدرت در میان است، اختلاف سلیقه به رقابت تبدیل میشود و صد البته گاهی (شاید غالباً) این رقابت، کاملاً ناسالم و در راستای تخریب تمام عیار رقیبان و حامیان آنها تحقق مییابد. تا اینجای قصه را میتوان طبیعی قلمداد کرد.
نکته غیر طبیعی اینجاست که پیشتازان سیاسی در جناحهای مختلف، به فراوانی، در گعدههای رقبای خود شرکت دارند و میگویند و میخندند و البته در پشت تریبونها، مواضع شاخص رقیب را در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی به باد انتقاد میگیرند! مصداق برای این ادعا فراوان است. (یک نمونهاش حکم رئیس جمهور برای جناب آقای جاسبی است؛ پس از آن همه سیاهنمایی در تریبونها! اشارتی کافی است!)
اگر کسی از روابط غیر سیاسی این افراد با رقیبانشان اطلاع نداشته باشد، شاید خیال کند که اگر اینها به هم برسند، فوری دست به یقه خواهند شد! تا این بخش از قصه را هم میتوان توجیه کرد؛ اما این قصه، سوی سومی دارد که اصلاً قابل توجیه نیست.
و آن اینکه، در بسیاری از موارد، حامیان یک جناح سیاسی وقتی با حامی جناح مقابل مواجه میشوند، گویا به دشمن خونی خود رسیدهاند و گویا کسی را دیدهاند که چند نسل با هم پدر کشتگی دارند! و اینجاست که عنوانی جز «کاسه داغتر از آش» زیبنده نیست. باشد که حامی چشم و گوشبسته کسی نباشیم و اگر قرار است باشیم، از قبیل کاسه داغتر از آش نباشیم!
افشای فساد، مجاز است یا نه؟ آیا کسی از افشای فسادهای سیستمی، حمایت میکند؟! مقاله کوتاهی در این خصوص در سایت تابناک خواندم که برایم جالب بود.
این توضیح را اضافه میکنم که در اسلام، فساد اقسامی دارد؛ افشای برخی از آنها جایز، بلکه واجب است و افشای برخی دیگری غیرمجاز و حرام است. اگر کسی در حیطه مسائل فردی یا در خلوت، گناه یا فسادی مرتکب شود که ضرر و زیانی متوجه دیگران یا نظام اسلامی نکند، افشای آن مجاز نیست؛ بلکه اگر کسی مطلع شد، لازم است به خود آن فرد تذکر دهد و امر به معروف کند. البته تلاش برای کشف این گونه مفاسد و اصطلاحاً «مچگیری» در اسلام به نام تجسس مذموم، نهی شده است. موارد متعددی در روایات وجود دارد که شاهد این بخش است.
اما اگر فساد، به گونه دیگری بود (مثلاً ضرری متوجه دین یا دنیای دیگران کرد)، در گام اول امر به معروف لازم است و در گامهای بعدی، افشای فساد او برای مقابله با آن ضرورت دارد.
البته در اسلام یک شرط بسیار مهم وجود دارد و آن اینکه تا افراد از وجود فساد مطمئن نشده باشند، حق ندارند بیجهت و صرفاً بر اساس یک سوءظن، با آبروی دیگران بازی کنند. از موارد متعددی از احکام اسلام، استفاده میشود که حفظ آبرو همعرض حفظ جان بلکه گاهی مهمتر از آن است.
یکی از راههای مهم مدیریت منابع، شناخت نیازها و از آن مهمتر، اولویتگذاری نیازهاست. این ضرورتوقتی مهمتر میشود که منابع کفاف پرداختن به همه نیازها را ندهد.
این مسأله در عرصههای مختلف اقتصادی و فرهنگی، حتی در تدبیر اوقات زندگی صادق است. انسان مدبر کسی نیست که بتواند با وجود منابع مکفی و برابری نیازها با منابع، به اداره امور بپردازد. تدبیر، وقتی خود را نشان میدهد که با وجود محدودیت منابع، کارهای اولویتدار سامان یابند.
این مقدمه برای این بود که نگاهی به جاده آسفالته تهران مشهد بیندازم. بدون تردید، با هزینه سنگین مسافرت هوایی و کمبود ناوگان فعال و قابل اعتماد، همچنین با وجود محدودیت سرویسهای قطار مسیر تهران مشهد، و نیز با توجه به حجم انبوه زائران امام هشتم، اصلیترین مسیر تردد، مسیر زمینی و آسفالته تهران مشهد است. بر اساس برخی آمار حدود هفتاد درصد زائران امام هشتم، در مسیر رفت یا برگشت از این مسیر و با اتوبوس یا وسیله شخصی تردد میکنند!
با این اوصاف، لابد انتظار است که این مسیر آسفالته، از کیفیترین جادههای کشور باشد! اما چه خیال باطلی؟! آسفالت بخشی از مسیر، قابل نگهداری در موزههاست. مخصوصاً در مسیر برگشت، بعد از میامی تا حدود هفتاد کیلومتری شاهرود و همچنین پس از سرخه به سوی گرمسار. البته فقط مشکل آسفالت نیست؛ مسیر جاده، شاید همان جادههای مالرو قدیم است؛ با کلی بالا و پایین رفتن و پیچهای عجیب و غریب! که حتی جادههای روستایی امروزین، چنین شکلی ندارند؛ چه رسد به جادهای بین المللی و با این ترافیک سنگین در طول سال!
در طول جاده، به یاد جک معروف یکی از وزرای راه سابق افتادم که برای پیدا کردن چاله در جادههای کشور، جایزه تعیین کرده بود! (و البته تعیین این جایزه نشان داد که وزیر میانهای با تردد در جادههای زمینی کشور ندارد!)
و البته به نظرم رسید که شاید حدود پنجاه کیلومتر از جاده قدیم را برای ثبت به عنوان نمونه جاده ابریشم نگه داشتهاند! شاید هم برای این نگه داشتهاند که به مردم بفهمانند که جادههای قدیم چگونه بوده است تا قدردان جادههای جدید باشند!
اگر در طول بیست سال گذشته، یک مسئول ارشد سیاسی کشور با ماشین از این مسیر تردد کرده بود، شاید جاده به این وضع باقی نمانده بود! و در نهایت، تردد از این جاده، حاصلی جز تأسف به مدیریت راه و ترابری کشور در سی سال گذشته ندارد.
امروز به مناسبت سالروز ازدواج حضرت امیرمؤمنان و حضرت زهرا سلام الله علیهما در تقویم رسمی کشور، به نام «روز ازدواج» نامگذاری شده است. در همین موضوع نکتهای مینویسم که میتواند تأملبرانگیز باشد. اسفند سال گذشته، عقد ازدواج دختر و پسری از خانواده سیاسیون مشهور کشور، بسته میشود. تا اینجا مشکلی نیست! تعلق جناح سیاسی را هم نمینویسم تا متهم به سوگیری سیاسی در این یادداشت نشوم!
مهریه هم یک جلد قرآن و آینه شمعدان و چیزهای مختصر دیگری تعیین میشود. فضای مراسم عقد هم ساده و بیآلایش و طبیعی و با حضور جمعی محدود برگزار میشود. با این کار، تبلیغات شدیدی صورت میگیرد تا نمونه یک ازدواج ساده را به عنوان الگو بین مردم جا بیندازد و البته سیاسیون درگیر در این مراسم را محبوب مردم کند! تا اینجا نه تنها مشکلی نیست، بلکه خیلی خوب است. اما ...
اما شش، هفت ماه بعد تازه داماد و نوعروس، بی سر و صدا و آرام و البته دست در دست هم راهی دیار ژرمنها میشوند تا ده روزی ماه عسل خود را گرامی بدارند (و البته سختی روزه گرفتن در ماه رمضان را با سفر، بر خود هموار کنند!) و پس از آن راهی دیار برج ایفل میشوند تا به خاله محترم جناب داماد سری بزنند؛ بعدش کجا رفتند، را نمیدانم! شاید رفتند ایتالیا سری به همشیره داماد بزنند؛ شاید!
اما میدانم که کل این قسمتش غیر طبیعی است؛ اسمش را نفاق، دروغ یا هر چیز دیگری بگذارید، حق دارید. سفر آلمان و فرانسه به عنوان «ماه عسل رفتن» جرم نیست؛ اما این که این کار بیسر و صدا را در کنار سر و صدای ازدواج ساده بگذاریم، ظاهراً اسمش نفاق است یا مردم را ... کردن!
گلایههای خلبانی که هشتاد دانشمند و تکنسین هستهای روسی را به سلامت بر زمین نشاند، خواندنی است. بنا به خبر تابناک، کاپییتان شهبازی گفت: با وجود اینکه 9 سال از خدمتگزاری من باقی مانده است ایران ایر من را خانه نشین کرد اما من پیشنهادات مختلف را در کشورهای مختلف نپذیرفتم تا به عنوان سرباز ولایت از هواپیمایی کشورمان در برابر تحریم های ناجوانمردانه، حمایت کنم.
به گزارش ایلنا، 26 مهرماه سال 90 پرواز 742 مسکو به تهران با مشکل فنی مواجه شد. چرخهای جلوی هواپیما برای فرود باز نشدند اما با درایت خلبان هوشنگ شهبازی این هواپیما که80 نفر آن از مسافران آن دانشمندان هستهای بودند، به سلامت به زمین نشست تا بار دیگر ایران اسلامی به دنیا نشان دهد که نخبه پرور است. ادامه مطلب...
الف.راستگو طنزپرداز سایت عصر ایران نوشت:
در خبرگزاری ها می خوانیم: "مارکار آقاجانیان یکی از دستیاران کیروش به شوخی به احمدی نژاد گفت: پس از بازی ایران با کره جنوبی کابینه خود را آماده کنید تا با تیم ملی یک بازی انجام دهید. احمدی نژاد هم پاسخ داد: "اگر این بازی انجام شود، ما شما را خواهیم برد که این صحبت او با خنده جمع همراه بود."
در راستای اینکه احتمال دارد پس از دیدار ایران و کره جنوبی، تیم ایران با کابینه دولت هم مسابقه ای ترتیب دهد؛ مناسب دیدیم برخی توصیه ها را به دکتر احمدی نژاد داشته باشیم: ادامه مطلب...
سقراط به لشکریان یونان سفارش می کند که شما وقتی یک کشور یا نظامی هایشان را فتح کردید برای نگه داری آن لازم نیست که نیروی عظیم انسانی را در آن کشور نگه دارید، بلکه کافی است سر کارهای بزرگ، آدم های نامربوط بگذارید، این ها آن چنان به هم می ریزند که همیشه محتاج شما هستند. چافسکو رئیس جمهور سابق رومانی در خاطراتش می نویسد: ادامه مطلب...
انقلاب یمن، سرانجام خوبی نیافت و همچنان چون شعلهای زیر خاکستر باقی است. اکثر مردم یمن زیدی هستند، اما نسبت زیدیه با شیعه دوازده امامی چیست؟ در فرقههای زیدیه، فرقه «جارودیه» در تفکر اعتقادی به شیعه دوازده امامی نزدیکتر است. زیدیهای یمن در کدام فرقهاند؟ حوثیهای یمن چه دیدگاهی دارند؟
پاسخ به برخی از این سؤالات از مصاحبه آقای عصام العماد قابل استخراج است. عصام العماد اصالتی یمنی دارد و یک وهابی بوده که به گفته خودش با تحقیق و مطالعه به شیعه جعفری رویآورده است. او که فعلا ساکن قم است، از شاگردان رهبر جنبش، سیدحسین حوثی است، اما میگوید که او را تاکنون ندیده و تنها نوارها و ویدئوهای او را شنیده و تماشا کردهاست. ادامه مطلب...
شکی نیست که فرمایشات حضرت آقا در دوران رهبری مخصوصاٌ دهه اخیر، نقش بیبدیلی در گفتمانسازی اندیشههای علوم انسانی در راستای مدیریت جامعه و ایجاد تمدن اسلامی داشته است. موضوعات مختلف از نهضت تولید علم تا آزاداندیشی و الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، نمونههای شاخص آن است.
در خصوص الگوی پیشرفت، چند سالی است که در راستای فرمایشات آقا تیمهای مختلف تحقیقاتی، دست به کارند. اما به نظر بنده، صحبت حضرت آقا در جمع جوانان بجنورد، یکی از نکات اوج در ترسیم تمدن اسلامی و راهکارهای وصول به آن و سؤالات اصلی و چالشهای محوری شکلگیری تمدن اسلامی است. این جلسه سخنرانی، میتواند دستمایه تحقیقات فراوانی باشد تا در نهایت به فرهنگ جامعه تزریق شود.
به دوستانی که علاقمند مباحث اندیشهای در حوزه تمدن و فرهنگ اسلامی هستند، سفارش اکید میکنم این سخنرانی را با حوصله و سطر به سطر مطالعه کنند؛ مخصوصاٌ دوستان طلبه، که میتوانند در این حوزهها دست به مطالعات عمیق و تفصیلی بزنند.
روزگاری ادعا میشد که هنر را نسبتی با تعهد نیست! اما درود بر هنرمند متعهد! جناب مجید مجیدی در اجلاس بین المللی استانبول که شنبه 22 مهر ماه در کشور ترکیه برگزار شد و موضوع آن عدالت و برابری است درباره عدالت، هنر و رسانه در سینما سخنرانی کرد. حتما بخوانید و با شعر جناب شجریان مقایسه کنید که خواند «تفنگت را زمین بگذار». مقایسه کنید. قاضی هم وجدانتان. متن کامل سخنرانی آقای مجیدی چنین است: ادامه مطلب...