در اینکه تحریم دشمن اثراتی در نظام اقتصادی کشور داشته تردیدی نیست؛ اما این که سوء تدبیر مسئولان اقتصادی کشور را هم گردن تحریمها بگذاریم، بیانصافی در حق دشمن است!
در چند ماه اخیر قیمت ماشین، به طور متوسط حدود بیست درصد رشد کرده است.؛ به ماشینهای وارداتی کار نداریم. همان ماشینهای تولید داخل چنین قیمتهایی به خود دیدهاند. وقتی که دنبال دلیل افزایش قیمت میگردیم، افزایش قیمت ارز را بهانه میکنند. اما سؤال مهم اینجاست که مگر ادعا نمیکنند که این ماشیها بیش از نود درصد تولید داخلاند و ارزبری خیلی کمی دارند؟! نتیجه این که یا دلیل گرانی دروغ بزرگی است یا میزان ارزبری و درصد وابستگی آنها به قطعات وارداتی! بگذریم از بیتدبیریهایی که منجر به افزایش نرخ ارز شده است.
قیمت مرغ هم همین تناقض را دارد. اصلاً در کل بازار حتی تولیدات صد در صد ایرانی هم همین وضع حاکم است؛ قیمتها نه سالانه و فصلانه و ماهانه و هفتگی، بلکه روزانه است. در حالی که به نظر میرسد مشکل اصلی این لجام گسیختگی قیمتها بیتدبیری مسئولان اقتصادی کشور است یا بهتر است بگوییم سوء تدبیر آنها. شاید اگر آقایان لطف کنند و سکوت کنند، شاید آشفتگی کمتری در بازار دیده شود.
راستی بمب ارزی معاون اول رئیس جمهور ترکید یا هنوز نترکیده؟! آقای رئیس جمهور! اگر اکنون یک سال مانده به انتخاباتی بود که باز هم میتوانستید کاندید شود، آیا همین گونه رفتار و مدیریت میکردید؟! دعواهای سیاسی شما و سایر سیاسیون و لجبازیها، کمر مردم را خم کرده است!
و البته آقایان مسئول باید خدا را شکر کنند که تحریم، برقرار است تا بهانه کافی برای توجیه بیکفایتیها داشته باشند. از نکات جالب اینکه وزیر محترم اقتصاد در پاسخ به سؤال مجلس، میگوید طبق قانون بنده مسئول ارز و نوسانات آن نیستم و همان شب در گفتگوی ویژه خبری مفصلاً درباره ارز و تدابیر و راهکارها صحبت میکند. قربان برم خدا را، یک بام و دو هوا را! لینک مطلب
روزنامه کیهان امروز پنجشنبه نوشت: همکار خارج نشین نشریات زنجیره ای از رسانه های وابسته به اپوزیسیون خواست نه به جریان «ماست مالیون» بپیوندد و نه کار فواحش رسانه ای را بکنند!
نیک آهنگ کوثر با اشاره به اینکه رسانه های اپوزیسیون و شبه اصلاح طلبان هرکاری و لو جعل خبر برای مقابله با حاکمیت میکنند، نوشت: باز به انتخابات نزدیک می شویم و حافظه تاریخی بسیاری از ما دچار نقص فنی می شود. البته زحمت یادآوری برخی نکات درباره دولت فعلی را رسانه های وابسته به اصلاح طلبان و اعضای سابق ستادهای خاتمی و موسوی و هاشمی و معین در رسانه های بزرگتر لندن و غیره می کشند! ادامه مطلب...
حکایتی از زندگی ما. آمبولانس آمده بود و ازدحام جمعیت نمیگذاشت صحنه به خوبی دیده شود. کسانی که دور از صحنه بودند با سرک کشیدن سعی در فهم اصل ماجرا داشتند. ولی وقتی ناامید میشدند از اولین عابری که تازه به جمعیت پیوسته بود میپرسیدند: «آقا زنده است؟»
عابر در حالی که هنوز نتوانسته بود از بین جمعیت اورژانس را ببیند با قاطعیت گفت: «فکر نمیکنم، ضربه خیلی کاری بوده.»
مرد میانسالی که او نیز تازه به جمعیت پیوسته بود با شنیدن این خبر سری تکان داد و با لبخند تلخی آهی کشید و گفت: «خدا بیامرزدش.» صدای ترمز ناگهانی اتومبیلی همه را ترساند.
راننده اتومبیل با هیجان پرسید: «جوان بود؟» مرد میانسال که هنوز در حال آه کشیدن بود با صدایی که نشان از ناامیدی داشت پاسخ داد: «آره چند دقیقهای هست که تموم کرده.»
موتورسواری که با دیدن جمعیت از دور سرعت موتور را کم کرده بود، با موتور به سمت مرد میانسال آمد و با دیدن چهره مات و مبهوت او بدون این که بداند چه خبر است گفت: «بیکاری آقا! بیکاری! حق داشت خودکشی کنه خدا بیامرزدش!»
یکی از اهالی محل که با عجله خاصی دوان دوان به طرف جمعیت میآمد، در حالی که دکمههای پیراهنش را میبست، با اضطرابی که معلوم نبود برای چیست آخرین نفری بود که به جمعیت اضافه شد. رو پنجه پا ایستاد و همان طور که سعی داشت از لابهلای مردم ببیند چه خبر است، گفت: «عجب، خدا رحمتش کنه! از بس تند رانندگی میکنن.» چند دقیقهای گذشت و جمعیت پراکنده شد. پیرمردی که قلبش گرفته بود پس از به هوش آمدن به آرامی بلند شد و از ماموران اورژانس تشکر کرد و به راه خود ادامه داد!
بسیاری از نویسندگان اهل سنت به شیعه نسبت دادهاند که شیعه قائل به تحریف قرآن است. یکی از دلائل آنها این است که شیعه مصحف امام علی علیه السلام را قرآن کامل میداند. در حالی که وجود مصحف خاص برای برخی اصحاب پیامبر (ص) از جمله امام علی (ع) بنا به روایات موجود در منابع شیعه و سنی امری ثابت است و تردید در اسانید و یا منابع آن، ناشی از عدم تتبع کامل و دقت کافی در آنهاست.
اگر جمعی از نویسندگان سنی که بیشتر گرایش سلفیه دارند مصحف امام علی(ع) را بهانهای بر تحریف قرآن موجود در باورهای شیعه قرار میدهند از این نکته غافلند که اولاً: مدارک این مصحف در منابع اهل سنت بیشتر از منابع اهل تشیع است؛ ثانیا: محتوای این مصحف بنابر اسانید و مدارک فریقین با قرآن موجود هیچ تفاوتی ندارد جز در ترتیب سورهها، بیان شأن نزولها و تفسیر و تأویل آیات که در آن مصحف نگاشته شده و این شیوهای متداول در بین صحابه بوده که این امور را در مصاحف خود مینگاشتند. از این رو اگر آن مصحف در دسترس ما بود با توجه به شخصیت عظیم و بیمانند گردآورنده آن، شناخت ما از تنزیل و تأویل آیات و معارف بیکران قرآن، بسیار ژرفتر از وضع کنونی میبود.
به مناسبت ولادت حضرت معصومه علیها السلام و آغاز دهه کرامت خاطرهای از مرجع عظیمالشأن مرحوم آیتالله العظمی نجفی مرعشی رحمهالله نقل میکنم. ایشان فرمود: پدرم مرحوم آیتالله علامه سیدمحمود مرعشی که در نجف اشرف میزیست علاقهمند بود که به طریقی، محل قبر جدهاش حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب نمود و چهل شب به آن مداومت نمود.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر علیهالسلام رسید، امام به او فرمود: «علیک بکریمة اهل البیت» به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان تصور کرد منظور امام علیهالسلام حضرت زهرا علیهاالسلام است، عرض کرد: آری قربانت گردم من نیز ختم را برای همین امر گرفتم.
امام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است سپس افزود: بخاطر مصالحی خداوند اراده نموده که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام مخفی باشد از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلیگاه قبر حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است.
××××
به اقتضای طلبگی، چند ماه مانده به آغاز سال تحصیلی، زمزمههای کوچ اجباری از قم برایم سنگین و دلهرهآور است؛ از یک طرف تن به وظیفه سپردهایم و از طرف دیگر، هیچ جا برایم قم نمیشود. به لطف کریمه اهل بیت علیهم السلام و با توسل به کرامت آن حضرت، امسال هم موفق به تمدید جواز ماندن در سایهاش شدم. خدا را هزاران بار شکر. السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر علیهما السلام. امروز به نیابت از همه خوانندگان وبلاگ که دلهایشان هوای حرمش کرده، آستانبوس حرم حضرت خواهم بود.
برخی تلاششان بر آن است که نشان دهند طلبه و روحانی موفق کسی است که همرنگ مواضع سیاسی و اجتماعی مخاطبانش باشد؛ یا این که حداقل در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی، سکوت پیشه کند! یعنی در محراب بایستد و نماز جماعتش را اقامه کند و بر منبر بنشیند و سخنرانی اخلاقی و بیان مسائل شرعی در حوزه احکام فردی داشته باشد و برود.
در راستای این سیاست نانوشته، گاهی، چنان افرادی را که بوی سخن سیاسی از چند فرسنگی سخنانشان نمیآید تحویل میگیرند که بیا و ببین! گاهی، در قالب توصیه حفظ موقعیت فرد برای آینده و تأثیرگذاریهای بزرگتر، دعوت به همراهی یا سکوت میکنند و گاهی، از طریق تردید در تشخیص جبهه حق و باطل! و نمیدانم تأثیر این وسوسهها، به خاطر ضعف توکل در ماست یا برخاسته از خلل در اخلاص؟!
متأسفانه، بسیاری از هملباسهای ما مقهور این تبلیغ تحمیلی و سکولاریزم خزنده شدهاند! یعنی، کمشدن مأمومان و مستمعان را در پی اعلام مواضع سیاسی، دلیلی بر ناموفق بودن خود دانستهاند؛ البته در مورد برخی، شاید این تحلیل صادق باشد که تاب تحمل زخمزبانها و اهانتها و جسارتها را نداشتهاند!
یکی از وبلاگنویسان همشهری (و ظاهراً به نقل از دیگران) در حاشیه نامه رئیس جمهور سابق به سازمان کنفرانس اسلامی، چند سؤال انتقادی با برخی توضیحات آورده که خواندنش، خالی از تأمل نیست. (لینک یادداشت)
تذکر این نکته نیز ضروری است که آقای خاتمی نامه خود را به احسان اوغلو به عنوان دبیر کل محترم «سازمان کنفرانس اسلامی» نوشتهاند؛ (لینک خبر) در حالی که از سال 1390 نام سازمان کنفرانس اسلامی به «سازمان همکاری اسلامی» تغییر نام پیدا کرده است. (لینک خبر) اگر این خبر درست باشد ،شاید مشغله شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مجلس گذشته و ریاست جمهوری آینده فرصت دقت را گرفته است!
چند روزی است فضای سیاسی کشورهای مسلمان، مخصوصاً کشورهایی که بیداری اسلامی در آنها به پیروزی رسیده، به شدت تحت تأثیر توهینی است که به ساحت پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله انجام گرفته است.
در این خصوص دو نکته یادآوری میشود. اول این که دشمنان اسلام در خیال خود بر این قصد هستند که با ساخت چنین فیلمهایی، ارادت مسلمانان را نسبت به اعتقادات خود کمرنگ سازند؛ غافل از این که این گونه حرکات، بر خلاف قصد آنها، تعلق به اعتقادات اسلامی و هوشیاری مسلمانان را دو چندان میکند و از سوی دیگر، کینه مسلمانان را نسبت به امریکا و اسرائیل بیشتر میکند.
نکته دوم این که دولت امریکا اعلام کرده، در فضای آزادی عقیده و بیان، نمیتواند مانع ساخت چنین فیلمهایی شود! حال اگر کسی بپرسد که چرا در همان فضای آزادی عقیده و بیان، کسی حق ساخت فیلمی علیه هولوکاست ندارد، چه پاسخی خواهند داد؟!
به نظر میرسد نظام حاکم بر امریکا مخصوصاً در قضیه هولوکاست و حمایت از اسرائیل به بنبست عجیبی رسیده است که راهی برای خروج از این بنبست نمیتواند ترسیم کند.
به مناسبت شهادت امام صادق علیه و علی آبائه السلام و با تسلیت این روز، حدیثی که حاکی از عظمت امام صادق علیه السلام است نقل میکنم.
سالم بن ابی حفصه میگوید پس از شهادت امام باقر علیه السلام و در آستانه منزل امام صادق علیه السلام، به دوستانم گفتم بیرون منتظر باشید تا به محضر امام صادق علیه السلام مشرف شوم و به او تسلیت گویم. خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و به او تسلیت عرض کردم و گفتم:
انا لله و انا الیه راجعون. سوگند به خداوند که ما کسی را از دست دادیم که هر وقت میفرمود «پیغمبر خدا چنین فرموده»، کسی نمیگفت شما که محضر سول خدا را درک نکردید! (کنایه از این که مقام و علم و اعتماد به صداقت او، تردیدی در صحت انتساب به پیامبر باقی نمیگذاشت). سالم بن ابی حفصه میگوید ادامه دادم که کسی را از دست دادیم که هرگز نظیر او را نخواهیم یافت!
به نقل سالم، پس از این جملات، امام صادق علیه السلام، سر به زیر انداختند و اندکی مکث کردند و سپس فرمودند: خداوند میفرماید که هر گاه یکی از شما به نصف خرمایی صدقه بدهد، من آن را پرورش میدهم چنان که حیوانات خود را پروار میکنید؛ تا آن که آن صدقه نیمه خرما را برای صاحبش (در قیامت) همچون کوه احد، بزرگ خواهد بود!
سالم بن ابیحفصه میگوید از محضر امام خارج شدم و به جمع دوستانم پیوستم و به آنها گفتم عجیبتر از این سراغ ندارم! ما نقل مستقیم امام باقر علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله را بزرگ میشمردیم ( و افسوس میخوردیم که کسی را از دست دادیم که بدون واسطه از پیامبر نقل میکند) در حالی که امام صادق علیه السلام مستقیم و بلاواسطه از خداند نقل میکند! (امالی، شیخ مفید،ص 354؛ متن اصلی حدیث در ادامه مطلب) ادامه مطلب...
در خبرهای چند روز گذشته پیشنهادی به مفتی سوریه و جواب وی درج شده بود که خیلی جالب است. بر اساس این خبر«یوسف قرضاوی» رئیس سابق یا اسبق الازهر مصر، در یک پیغام محرمانه خطاب به شیخ «أحمد حسون» مفتی سوریه (رئیس علمای دینی سوریه) نوشته بود: اگر از سوریه خارج شوی و به جمع مخالفان حکومت بپیوندی، به عنوان "أمیرالمؤمنین" با تو بیعت خواهیم کرد!
گفته می شود، مفتی سوریه ضمن رد کردن این پیشنهاد، پاسخ داده که بنده در حال حاضر در سوریه "أمیرالمؤمنین" هستم، اگر خارج شوم به "مزدور" و "جاسوس" تبدیل خواهم شد.
قابل ذکر است تروریست های مسلح سوریه چندی پیش "احمد" فرزند شیخ «أحمد حسون» را ترور کردند. او یکی از وفادار ترین افراد نزدیک به «بشار أسد» به شمار می رود.