آقای فرماندار پس از کلی چالش در فضای مجازی، نشست خبری برگزار کرد؛ و عملکرد خودش را از بهترین عملکردها و خودش را از بهترین فرماندارها معرفی کرد!
آقای چهرهآزاد هم به همان روال، پس از کلی چالش، بالاخره کنفرانس خبری برگزار کرد؛ و خودش را از بهترین مدیران آبفای در طول سالیان اخیر این شهرستان دانست!
چقدر مدیر خوب و موفق داریم و چقدر ما ناسپاس هستیم؛ خدا از همه قصور و تقصیرات ما در ناسپاسی از این مدیران کاملاً موفق بگذرد!
ان شاءالله این مدیران که کاملاً موفق هستند، سایه مدیریت خود را بر سایر شهرها همم بگسترانند؛ و به زودی از شر ناسپاسی مردم این شهر، خود را خلاص کنند!
https://t.me/poorroostaee
بالاخره با مطالبهگری رسانههای محلی، رئیس آبفای اردکان پای میز پاسخگویی آمد؛ سخنان و دفاعیاتی مطرح کرد؛ گرچه ارزیابی صحت و سقم بسیاری از این پاسخها نیازمند فرصت مفصل و بررسی اسناد و کسب اطلاعات بیشتر از افراد مطلع است!
اما آنچه جای خوشوقتی است این که باز هم مدیری، پس از چهار سال، و ظاهراً برای اولین بار مجبور شد پای پرسش خبرنگاران بنشیند.
بدون تردید حضور رسانههای فعال، شجاع و دلسوز، میتواند مطالبات مردم را عملیاتی کند؛ و مدیران را از عرش به فرش بکشاند؛ شخصاً صمیمانه از همه فعالین خبری فضای مجازی شهر تشکر میکنم.
https://t.me/poorroostaee
در هر کوچه و خیابانی که عبور میکنیم، مگر در موارد استثنایی، با دو نوع چالش در سطح جاده مواجه هستیم:
یکی انواع دستاندازهای ناشی از لگهگیری حفاریهای انشعابها؛ که شاید بیشترین آن، مربوط به آبفاست!
و دیگری، انواع دریچههای آب یا فاضلاب در خیابانهای اصلی و فرعی و احیاناً دریچههای مخابرات یا گاز!
سطح دریچهها، در بیشتر موارد همسطح جاده نیست و معولاً، یک دستانداز حسابی کنار هر دریچهای شکل گرفته است!
نمیدانم که مسئول کنترل کیفیت کار کیست؟ شهرداری یا شرکتهای آبفا و گاز و مخابرات؟!
شاید هم به لطف نورچشمی بودن پیمانکاران، همه اینها نادیده گرفته میشود؟!
شاید اگر نیمی از هزینه گزافی که بایت ترمیم آسفالت از مشترکان گرفته میشود، به درستی خرج میشد، این همه چاله در کوچهها وجود نداشت؟!
و شاید اگر یک کارگر ساده و با وجدان، ناظر نصب دریچهها بود، این همه ناهماهنگی و دستانداز در کوچهها و خیابانها نبود!
شاید هم فنآوری همسطح کردن دریچهها با آسفالت کوچه و خیابان، آن چنان نایاب و پیشرفته و محرمانه است، که تکنولوژی آن محتاج واردات است و به این زودی وصال نمیدهد؟!
و شاید هم ما خیلی پرتوقع هستیم و انتظارات نامعقول داریم! ان شاء الله اسباب شکایت جدید به دست چهرههای آزاد مدیریت نداده باشیم. توکل بر خدا.
https://t.me/poorroostaee
در قانون ابلاغی وزیر راه و شهرسازی به تاریخ 5 بهمن 1396 دستورالعمل زیر ابلاغ شده و اجرای آن از تاریخ اول فروردین 1397اعلام شده است:
بخشی از قانون به شرح زیر است:
×××××
کلیه دارندگان پروانه اشتغال به کار در هر رشته اعم از اصلی یا مرتبط و در هر پایه که همزمان تحت هر عنوان در دستگاهها و نهادهای نامبرده در جدول پیوست این دستورالعمل مطابق قانون مدیریت خدمات کشوری هرگونه رابطه استخدامی دارند و یا محل خدمت آنان در این دستگاههاست تا زمانی که رابطه استخدامی آنان پابرجاست نباید از پروانه اشتغال به کار در هیچ یک از صلاحیتهای مندرج در ظهر پروانه خود و امتیازهای ناشی از آن استفاده کنند.
کلیه اشخاص مشمول این دستورالعمل باید حداکثر تا تاریخ 1397.1.1 نسبت به تودیع پروانه اشتغال به کار خویش با سازمان نظام مهندسی یا کاردانی ساختمان استان محل عضویت خود اقدام نمایند.
در جدول پیوست این ابلاغ ، مثلاً کارکنان شهرداری و اعضای شورای شهر، باید بین انتخاب علمیات نظارت و .. یا بقای عضویت شورا و اشتغال در شهرداری، یکی را انتخاب کنند!
××××
تا اول فروردین راهی نمانده است؛ قابل توجه اعضای شورای شهر؛ مخصوصاً جناب مهندس شهرام گل.
و بسیاری از کارکنان شهرداری اردکان
یک آقایی چند صباحی در جایی، مثلاً در شهرداری (تأکید میکنم به عنوان نمونه در شهرداری)، سرپرست بوده است.
متخصصان (و مثلاً اعضای شورای بالادستی) آن اداره به اتفاق، تأکید داشتند که آن اداره بیش از 40 نفر نیروی مازاد از پاکدست قبلی دارد و باید فکری بشود.
آن وقت، آن آقای سرپرست در دو ماه سرپرستی خود، باز هم چند نفر دیگر به جمع این کارکنان مازاد اضافه کرده است!
و از آن بدتر، این که روال اداری جذب نیرو و حداقل استعلامهای گزینشی را طی نکرده، و همینطور کیلویی نیرو جذب کرده است! احتمالاً اقوام و دوستان جا مانده از این سفره بودهاند!
جالب و غمناک این که همان سرپرست، در جلسهای اعتراض کرده که چرا فلانی، به مفاسد این اداره میپردازد؛ گفته این کار، خلاف شئون روحانیت است!!!
اعتراض میشود و این جوری، قوانین، کشک هم حساب نمیشود؛ اگر نمینوشتیم، چه غوغایی بود؟! خدا داند!
(لینک کانال تریبون در تلگرام https://t.me/poorroostaee )
شنیده شده در یکی از کوچههای خیابان امام صادق علیه السلام در محله دیلم، عدهای از متخصصین عرصه ساخت و ساز و مهندسی، زمین بزرگی خریداری کردند.
نیز شنیده شده تعدادی از کارمندان شهرداری در همان عرصه تخصصی، در این ملک شریک هستند.
و نیز شنیده شده که حدود یک ماه پیش در زمان شهردار بودن جناب آقای کمالی، این زمین، موقتاً توسط مالکان قطعهبندی و دیوارکشی شده است.
اگر از ما شکایت نمیشود، چند سوال ساده بپرسیم؛ با اجازه:
یک. آیا این اعضای متخصص و کاملاً آگاه نسبت به قوانین، مجوز دیوارکشی از شهرداری گرفتهاند؟
دو. کاربری زمین فوق چیست؟ (به احتمال بسیار زیاد، کاربری زمین فوق، زراعی یا باغ است).
سه. آقای شهردار این جرأت و جسارت را دارند که موضوع فوق را به قید فوریت بررسی کنند؟
چهار. آیا انگیزه کافی برای مبارزه با فساد در مدیریت جدید شهرداری وجود دارد؟
پنج. آیا اگر مجوز دیوارکشی وجود نداشت، تخریب حصار، یکی از گزینهها خواهد بود؟
منتظر اطلاعرسانی عمومی یا خصوصی شهرداری هستیم؛ و البته توقع داریم این اطلاعرسانی از طریق احضاریه دادگاه به دست ما نرسد!
یک آقایی، این قدر خودش و عملکردش را تحویل گرفته که مرزهای ادبیات کلاسیک و فرهنگ عامه جابجا شده است!
دیگر کسی نگوید: مشک آن است که خود ببوید؛ نه آنکه عطار بگوید!
دیگر کسی به طعنه نگوید: هیچ ماست بندی نمیگه ماست من ترشه!
و راستی؛ اگر یک صدم (فقط یک صدم) این همه گلهای تشریفاتی برای خود را، مردم شهر هم لمس کرده بودند، شاید امروزه، مجسمه طلای آن آقا در سر هر کوی و برزن هم نصب شده بود!
و البته آن آقا هم یادش باشد که هر روز به این دسته گلهایی که برای خودش فرستاده، آب بپاشد؛ مباد که پژمرده شود!
https://t.me/poorroostaee
در یادداشت قبلی درباره پولهای سرگردان خیریه در فرمانداری شهر نوشتم.
قبلاً تدبیر خرج این پولها در جمع سه نفری فرماندار، امام جمعه و نفر سومی بود که بعداً درباره آن صحبت خواهد شد.
محل انباشت این پولها، در حسابی بود که به نام «حساب مشترک» و با نظر سه نفر فوق، اداره و خرج می شد.
از این حساب، امام جمعه کنار گذاشته است؛ چرا؟! از خود فرمانداران دولت اعتدال باید پرسید. اما در هر صورت، امام جمعه فعلی اردکان، در مدیریت این پولهای سرگردان کنار گذاشته شده است.
امام جمعه محترم در پاسخ بنده چنین نوشتند: (عین جملات ایشان است):
«سلام. در زمان ما هیچ پولی از حساب مشترک چه از جانب آقای اسماعیلی و چه آقای مقیمی در اختیار امام جمعه و دفترش قرار نگرفته»
حال، باید قضاوت کرد عملکرد چه کسی بیشتر قابل دفاع است؛ عملکرد کسی که در این مصارف، نظر امام جمعه را هم جویا می شده؟ یا عملکرد کسی که امام جمعه را کنار زده و به تنهایی یا با اعوان، این سرمایه را به کام موسسه خیریه خصوصی برده است؟!
کدام به منفعت جویی شخصی نزدیک تر است؟! و کدام ریل، زودتر به فساد مالی و سوءاستفاده منتهی می شود؟!
ان شاء الله توضیحات آینده، اندکی از ابهامات را برطرف کند!
https://t.me/poorroostaee
در خصوص اموال میلیاردی سرازیر به فرمانداری، به اسم کمک به کار خیر و نیک، چندین سال است در اردکان سوالات زیادی وجود دارد؛ سوالاتی که تاکنون، حتی به اشاره و کنایه و اجمال هم جوابی نداشته است!
اخیراً فرماندار اردکان، و احتمالاً در آخرین روزهای کاری خود در این سمت، اشارتی کرده و وعده تفصیل بیشتر هم داده است.
در این خصوص، نکاتی به تفکیک عرض می کنم: (نکات فراوان دیگری هم هست که در آینده نزدیک به آن خواهم پرداخت)!
??یک. آیا اطلاع رسانی اخیر، خیرخواهانه و در راستای شفافیت مالی، و مبارزه به هرگونه رانت و فساد اداری است؟! شخصاً در صورتی می توانم این ادعا را باور کنم که صد در صد عقل خود را از دست داده باشم؛ حتی اگر یک درصد از نعمت عقل برایم باقی مانده باشد، ادعای خیرخواهی در این بازی را باور نخواهم کرد.
??دو. این که انگیزه این افشاگری چیست، اصلاً اهمیت ندارد؛ آن چه مهم است این که بالاخره، یک نفر، به هر دلیلی جرأت کرد این فایل را باز کند؛ بستن این فایل، قطعاً دیگر به دست بازکننده آن نیست. بدون تردید برنده نهایی و قطعی این افشاگری، مردم شهر هستند که از حوادث پشت پرده بسیاری خبردار خواهند شد.
??سه. چرا فرماندار اردکان، در روزهای آخر بازی، بلکه پس از پایان بازی، قصد به هم زدن میز بازی را دارد؟! از نظر بنده، این که احتمالاً چون دیگر قرار نیست در این میز، بازی جدیدی به سود او و موسسه خیریه مورد ادعا صورت گیرد، ایشان ترجیح داده که کل بازی را به هم زند؛ و به تعبیر عامیانه، دیگی که قرار نیست برای برخی بجوشد، بگذار «کله سگ» در آن بجوشد!
??چهار. به نظر می رسد اموال «سرگردان خیریه فرمانداری» را جناب فرماندار فعلی، در این چند سال به خیر و خوشی، سامان داده و آن چنان مالکیت آن را در دست افرادی خاص، به شکل و صورت موسسه خیریه، سفت و محکم کرده اند که دیگر نگران پس گرفتن آن نیستند! از این سفره، هم بهره خود برده اند و هم بهره های قبلی ها را مصادره کرده اند؛ و اکنون می خواهند سفره ای برای آیندگان نباشد!
??پنج. طبق شنیده ها، فرمانداران قبلی، با مشاوره شهردار و امام جمعه، این اموال سرگردان(!) را مدیریت می کردند؛ در دوران اخیر، این روال، برقرار بوده یا این که فرماندار اردکان، به تنهایی مشغول مدیریت آن بودند؟! به زودی ابعاد قضیه روشن تر خواهد شد. اما نکته مهم این است که مدیریت این اموال با شکل شورایی سابق، قطعاً فساد و رانت و حیف و میل کمتری داشته است! جناب فرماندار در این مصارف همکارانی هم داشتند یا در دوره اخیر، به تنهایی آن را مدیریت کردند؟!
??شش. شنیده شده مبالغی که به اسم کمک به کارهای خیر در شهر، به فرمانداری سرازیر بوده، رقمهای کلانی در حد چندین میلیارد تومان «در هر سال» بوده است! امیدوارم در توضیحات بعدی فرماندار، مبالغ و مصارف این اموال هم مشخص شود. هزینه یک خانه و یک بیل مکانیکی و یک ماشین، شاید رقم بسیار ناچیزی از این مبالغ کلان باشد. اگر رقمها درست باشد، بقیه این اموال، کجا و در چه مخارجی مصرف شده است؟!
??هفت. نکته بسیار مهم و مغفول این ماجرا، آن است که این اموال از کجا می آید؟! و به چه نیتی می آید؟! به تعبیر شفاف تر، در این ادعا، گیرندگان اموال مشخص هستند؛ اما پرداخت کنندگان یعنی «شهرام جزایری» های اردکان چه کسانی هستند؟! انگیزه آنها از این کمکهای خیرخواهانه چیست؟! و به ازای این کمکها، چه چیزهای خورده و برده اند و اکنون کجای کار ایستاده اند؟!
??هشت. خدای را شاکرم که پای این اموال مشکوک و شبهه ناک، به سفره نیازمندان شهرم باز نشد! شخصاً، این اموال را نه تنها مشکوک، بلکه پولهای کثیف و پلیدی می دانم که اهدافی غیر از نیات خیرخواهانه و خداخواهانه دارد؛ آن کسی که قصد کمک داوطلبانه دارد، چرا از میان این همه کار خیر و انسان نیکوکار، از مجرای بزرگترین منصب دولتی شهر اقدام کرده است؟! اسم این کار «رشوه» نیست؟! و اگر این کمکها، پول زوری است که از عده ای گرفته می شود، اسمش «حق السکوت» نخواهد بود؟!
و به هر روی، برای نگارنده تردیدی در مشکوک یا کثیف بودن این اموال باقی نمی ماند؛ و همان بهتر که نمک سفره نیازمندان نشد!
https://t.me/poorroostaee
گزارش ساعت 11 روز چهارشنبه 29 آذرماه شاخص آلودگی هوای اردکان عدد 116 را نشان می داد که همچنان پرخطر برای گروههای حساس است!
(طنز)
با توجه به این که بخار خاص و قابل توجهی در زمینه اخطارهای لازم برای عموم مردم از مدیران مسئول در این شهر متصاعد نشده و هرگونه تصاعد انواع بخارات، در آینده نزدیک، تصور نمی شود، اطلاعیه فوق صادر می شود:
1. خرید هر نوع کله قند ممنوع بوده و سفارش اکید می شود از قندهای حبه یا شکسته استفاده شود. همشهریان محترم! (توضیح واضحات: هیچ یک از دو تعبیر «همشهری» و «محترم» را لطفاً جدی نگیرید!) مستحضر هستند در فرآیند تبدیل «کله قند» به «حبه قند» حجم زیادی از «خاک قند» تولید می شود که استنشاق این دزات معلق در کوتاه مدت هم بسیار خطرناک است!
2. استفاده از شربت «خاکشیر» برای انواع استفاده های درمانی و تفننی تا اطلاع ثانوی ممنوع می شود؛ در صورتی که فرآیند تجزیه خاکشیر به «خاک» و «شیر» بدون استفاده از آب شیرین (که مستحضرید حق صنعت است) صورت گیرد، تنها استفاده از جزء «شیر» در این فرآیند، مجاز است.
3. هر گونه مراسم «خاک بر سر کردن» از دست مسئولان، فقط با خاک مرطوب مجاز است. با توجه به این که «گل (با کسره گاف) بر سر کردن» باعث تغییر سنت چند ساله اخیر مردم شهر در خاک بر سرکردن است، و نیز احتمال افزایش مصرب آب شیرین صنعت را در پی دارد (توضیح واضحات: اصل، دومی است؛ اولی، بهانه است!)، اجازه هیچ گونه مراسمی با این عنوان داده نخواهد شد.
هشدارهای ضروری بعدی، متعاقباً به اطلاع خواهد رسید. مواد ابلاغی این هشدار تا اطلاع ثانوی لازم الاجراست.
https://t.me/poorroostaee