مذاکرات سیاسی مربوط به موضوع توان هستهای ایران، با بزرگنمایی دولتمردان و طرفدارانشان، قرار بود اصلیترین نقش در گرهگشایی برای اقتصاد و سیاست و جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران ایفا کند!
اما ظاهراً حتی آنهایی که خواب حل یکماهه موضوع را میدیدند، به این نتیجه رسیدهاند که خوابشان پریشان بوده و تعبیری ندارد.
اگر دولت محترم، توان و نیرویی که برای مذاکرات مصرف کرده، خرج مدیریت تولید و اقتصاد میکرد، شاید حداقل، امروز میتوانست مقداری از تأثیر تحریمها را کاهش دهد.
و شاید اگر بر شعار اقتصاد مقاومتی و اقتصاد بدون نفت تمرکز میکرد، امروزه میتوانست از موضع بالاتری سخن بگوید.
امیدوارم اشتباه کرده باشم، اما به نظر میرسد در طول بیش از یک سال گذشته، اولا نتوانستیم در مذاکرات پیشرفتی داشته باشیم، ثانیاً بسیاری از نقاط قوت برای چانهزنی را بدون هیچگونه دستاوردی، تقدیم طرف مقابل کردیم و در نهایت، امروز تهدید به افزایش تحریمها دارند!
در واقع، اگر اتلاف زمان و طول کشیدن مذاکرات در گذشته به نفع ما بود، امروز قطعاً فرسایشی شدن این روند با توجه به امتیازاتی که واگذار کردیم، به نفع ما نیست؛ بلکه به ضرر ماست. در نتیجه، خلاصه تلاش بیش از یک سال گذشته آن شده که: قبلا گذشت زمان برای ما شکست محسوب نمیشد و الان، گذشت بیشتر زمان، با توجه به امتیازاتی که بدون دستاورد واگذار شده، شکست ماست.
آقای عراقچی، معاون محترم وزیر امور خارجه هم از ادبیاتی سخن میگویند که توافق را بیش از گذشته سخت کرده است.
برخی افراد و جناحها تا از قدرت دورند و به تعبیری، خرما بر نخیل و دستشان کوتاه است، داعیه اخلاق و تقوای سیاسی و پرهیز از رانت و شایستهسالاری و هزار کمال و ایدهآل اخلاقی و سیاسی دارند؛ اما ...
این سخنان همه خوب، اما آیا اینها هم راست میگویند و دغدغه اخلاق و تقوا و سیاست و نفع مردم و شایسته سالاری دارند؟!
منافقان هم شهادت میدادند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، رسول خداست اما خداوند میفرماید: خدا میداند که تو رسول خدایی و نیز، خدا شهادت میدهد که منافقان در این ادعا، دروغگویند و اعتقادی به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ندارند:
إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون (آیه اول سوره مبارکه منافقون)
در نتیجه، برای ارزیابی این ادعاها راهی نیست جز این که منتظر وقتی باشیم که به پستی و ریاستی رسیدند. آنگاه میتوان صحت این ادعاها را ارزیابی کرد.
این رویه ریز و درشت هر دو طرف جریانهای سیاسی را کم و بیش ر برمیگیرد. ادبیات ریاست محترم جمهور حاضر را در مواجهه با مخالفان فکری و سیاسی و منتقدان، مرور کنید!
... و اکنون درباره یکی از افراد تازه به دوران رسیده شهرم، حرفهایی بر سر زبانهاست که امیدوارم واقعیت نداشته باشد؛ چند سال پیش، دو مورد گفتگوی تلفنی با ایشان داشتم که به لطف امکانات برخی گوشیها، ضبط شدهاش موجود است! شاهدی که نشان میدهد همان موقع هم، این گونه ادعاها، مصرف سیاسی برای عوامفریبی داشت و در عمل، خودشان هم پایبند نبودند.
اما امروز که به نوا و ریاستی رسیدهاند، انتظار بود، اندکی آهستهتر و شاید اخلاقیتر گام بردارند! یقیناً اگر پستهای دنیوی ماندگار بود، به آنها هم نمیرسید. (تلک الایام نداولها... آلعمران / 140)
آقای دوربینی که مستحضر حضور مبارکتان هست؟ آقایی که طی سالهای گذشته، و بر اساس تجربه، زوم و چرخش دوربینها را حدس میزند و نقاطی برای استقرار پیدا میکند که تصویربردار، راهی برای حذف آن ندارد و طبعاً در کادر قرار میگیرد و در نتیجه، تصویرش روی آنتن همواره وجود دارد!
مصاحبههایی هم با او صورت گرفته است. اما بقیه چه احساسی نسبت به این کار آقا دارند؟!
در شهر ما هم مسئول یا مسئولانی وجود دارند که نظیر همان آقا هستند؛ هر چند متعلق عشقشان متفاوت است و آن هم چیزی نیست جز "جلسه"!
هر چند توقع نام بردن از نمونه این عاشقان از نگارنده، توقع بیجایی است، اما اگر در تصاویر خبری شهرستان جستجو کنید، مواردی خواهید یافت؛ و راهنمایی این که این گونه افراد، ربط حضورشان با موضوع جلسه، غالباٌ نیافتنی است یا چنان ربط بیربطی است که اگر نباشند، هیچ اتفاقی نمیافتد و برخی امور شهر، شاید با عدم حضورشان در این جلسات نمایشی، سرعت و کیفیت بهتری خواهد یافت!
شاید هم به چنین برداشتی رسیدهاند که اگر نباشند، و در جلسه باشند، امور شهر بدون حضورشان پیشرفت بهتری دارد؛ شاید!
نمیدانم چقدر از این سخن و حواشی آن درست است، اما یاد رابین هود و سخن نگهبانان زندادن و قصر افتادم که " همه جا، امن و امان است."
استاندار یزد در سخنانی که به صورت گسترده در رسانههای محلی و کشوری بازتاب داده شد درباره انتقادات خود از مراسم تدفین شهدا میگوید: «انتظار این بود که از همان ابتدا از سوی متولیان امر، ورود و حضور این عزیزان در یزد با اطلاعرسانی مناسب و شکوه فراوان همراه باشد و مردم نیز بتوانند در مراسم استقبال از این شهدای والامقام حضور چشمگیر داشته و مشارکت کنند، اما متاسفانه در این خصوص دوستان دستاندرکار در کمیته جستجوی مفقودین، اطلاعرسانی مناسبی انجام ندادند و تنها به ارسال پیامکهایی به برخی افراد خاص بسنده شد، بنابراین مردم یزد از فیض استقبال از این شهدا محروم شدند در صورتی که اگر هماهنگی با مسئولین استان و اطلاعرسانی مناسب صورت گرفته بود، شهدا از فرودگاه مورد استقبال باشکوه مردم قرار میگرفتند و همه تمهیدات لازم از سوی مدیریت استان در این امر به کار گرفته میشد منتهی به دلیل ضعف در اطلاعرسانی، حضور این شهدا از ابتدا در یزد غریبانه بود و استقبالی که میتوانست در کشور نمونه و سرآمد باشد، به این دلیل شکل نگرفت و این امر به هیچوجه مورد قبول و پسند ما نبود.»
رجانیوز نوشت: این اظهارات استاندار یزد نشان میدهد که آنقدر خود را از جریان تدفین و تشییع شهدا دور نگه داشته که حتی در جریان نبوده است که شهدا نه به وسیله هواپیما و از فرودگاه که توسط خودرو و از طریق مسیر زمینی به استان یزد منتقل شدهاند!
تذکر ویژه و محض احتیاط: دوستان طرفدار آقای احمدینژاد، این یادداشت را نخوانند!
در خبرها خواندم که آقای احمدینژاد، خواسته حضور بدون مشایی را پر رنگ کند تا زمینه بهتری برای انتخابات آینده ریاست جمهوری و احیاناً مجلس داشته باشد.
اول این که باور این ادعا و پذیرش احمدی نژاد بدون مشایی خیلی سخت است.
دوم این که از کجا معلوم این هم بازی نباشد.
سوم این که معنای این سخن آن است که با قبول این ادعا، به طور ضمنی بپذیریم که اشتباه احمدی نژاد در همین مورد خلاصه شده است که با این فرض، آن هم رفع شد! چه تغافل بزرگی و چه توهم دهشتناکی؟!
چهارم این که وقتی سوار خر شیطان بودیم و با زبان خوش، پایین آمدیم، ارزش دارد؛ والا وقتی با لگدپرانی همان خر شیطان و با زور و بیرغبت، پایین انداخته شدیم، آن وقت مذمت خر شیطان پشیزی ارزش ندارد!
فارسیتر بنویسم: در قیامت، وفتی عاقبت انسان معلوم شد، خیلیها آرزوی برگشت و اصلاح امور دارند، اما گفته میشود: هرگز این آرزو محقق نخواهد شد.
خلاصه سخن آنکه میل به اصلاح وقتی ارزش دارد که فرصت اصلاح باقی باشد، نه اکنون که شائبه فریب و فراهم کردن ابزار برای رسیدن مجدد به قبای ریاست، مطرح است!
و پنجم آن که در هوش سیاسی فردی که تازه پس از شش، هفت سال به این نتیجه رسیده که آقای ایکس مضر است، باید تردید کرد!
و ششم آن که این تحلیلها وقتی خواندنی است که اصل خبر، شایعه نباشد و الا که فاتحهای با فاتحه قبل و صلواتی بلندتر از گذشته، نثار اموات مرحمت فرمایید!
شهدای گمنام، با شکوه، و با حضور حماسی مردم دارالعباده، زینت میرچخماق یزد شدند؛ اما سؤال:
کسانی که در این چند روز به خاطر قوانین یونسکو، گریبان دریدند و یقه چاک زدند و شیون کردند و ناله سر دادند، کاش مروری به قانونشکنیها فتنه 88 و مواضع خودشان و همفکرانشان داشته باشند.
کلاه خودشان هم قاضی باشد!
گفته بودند که بنزینهای تولید داخل باعث آلودگی هوای تهران است. بعدها معلوم شد که اوضاع وارداتیها خرابتر است.
و تکذیب کردند. پس یکی امروز بگوید اثر مصرف این بنزینهای پاک وارداتی در جنگلهای آمازون خود را نشان میدهد یا تهران؟!