سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این روزها، عملیات عمرانی در بلوار غدیر به نحو مرموزی با سرعت در حال تکمیل است! سرعتی که شاید کیفیت را هم تحت تأثیر قرار دهد.

بخشهای مختلف این بلوار هر چند روز یک بار، چند متری آسفالت ریزی می شود؛ یعنی از هم اکنون، توجه داشته باشید که انتظار آسفالت یک دست نداشته باشید! بگذریم که قیر یک ماه قبل پاشیده شده و آسفالت چند روز قبل!

قطعاً شما هم معلوم الحال هستید اگر باور نکنید که هنوز گرمی و چسبندگی قیر، ذره ای مشکل پیدا نکرده بوده است!

بگذریم از این که حتی در تقاطع بلوار غدیر و بلوار آیت الله خاتمی، ظاهراً نه تنها آسفالت یک دست نداریم، بلکه به احتمال زیاد آسفالت یک سطح هم نخواهیم داشت!

بازدیدش مجانی است!

از همه اینها مفتضح تر، این قدر کار بدون برنامه و اولویت گذاری مشخص در عملیات عمرانی است، که میتوان آن را در ردیف افتضاحات مهندسی قرار داد!

بدون تردید حاشیه و میانه میدان در دو طرف مسیل از ابتدای طرح، فضای سبز پیش بینی شده بوده است؛ اما حالا که بخش عمده این بلوار آسفالت شده، تازه به یادشان آمده است که فضای سبز نیاز به آبیاری هم دارد! آب هم از راه لوله باید منتقل شود و نمیتوان با دکل برق، آب را منتقل کرد!

و افتادند به جان آسفالت نو و در چندین نقطه عرض بلوار و آسفالت تازه را دریدند و چاکیدند تا بتوانند لوله های آبیاری فضای سبز را از عرض بلوار عبور دهند!

البته این کار در نوع خودش، ابتکاری است؛ چرا که این بلوار حداقل در چند سال آینده نیاز به سرعتگیر ندارد.

ابتکار دیگر آن است که این سرعتگیرها بدون هزینه اضافی برای شهرداری، به رایگان توسط پیمانکار بلوار احداث شده است؛ یعنی اشانتیون پیمانکار محترم به شهرداری!

با این مزایا، باید از این ایراد چشم پوشی کرد که چرا اول کار می کنند؛ بعداً کمی هم فکر می کنند؟!


نوشته شده در  شنبه 96/3/20ساعت  2:27 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

محدوده مرزی اردکان و میبد همچنان حل‌نشده است؛ بگذریم از تبلیغات نماینده و شوراها که بارها ادعا کردند ما حل کردیم؛ و به تعبیر دیگر، گاوی را بارها دوشیدند و از ماستش کره گرفتند، اما این گاو همچنان نر است!

اسناد بسیاری معطل‌مانده و هرگونه تفکیک و جواز ساخت هم تعطیل است؛ مگر کسانی که بتوانند و بخواهند از شهرداری میبد اقدام کنند؛ که ظاهراً مشکلی ندارند.

شهرداری اردکان، کسانی که بخواهند در این محدوده مجوز تفکیک یا پروانه ساختمان از میبد بگیرند، تهدید می‌کند که هزینه را مجدداً باید پرداخت کنید؛ کار شمارا هم تعطیل می‌کنیم!

همین امروز، یکی زنگ زده و پرسیده بود که چه کارکنم؟ بنده عرض کردم از قمپز درکردن‌های شهرداری اردکان نترس!به آن‌ها بگو اگر هنر و قدرت دارند و برای ادعایشان درباره محدوده، مدرکی دارند، بسم‌الله!

و اگر هم چنین چیزی در آستین ندارند، بروند بنشینند کنار و خلق‌الله را تهدید نکنند!

جابجایی و حل اختلاف محدوده را با توجه به هنر مدیریت مسئولان محلی در این مدت طولانی، کاملاً بعید و دور از انتظار و چیزی شبیه معجزه می‌دانم؛ از دیگ فرمانداران بومی، آبی گرم نشد؛ جفاست که از فرماندار غیربومی چنین انتظاری داشته باشیم!

 حتی اگر به فرض محال، چنین اتفاقی بیفتد و مشکل حل شود، بعید می‌دانم هزینه‌های تفکیک و پروانه در شهر جدید، از صفر محاسبه شود؛ تا جایی که گشتم هیچ قانونی در این خصوص پیدا نکردم.

درواقع تحلیل بنده از تهدیدهای شهرداری اردکان نسبت به ارباب‌رجوع در محدوده محل اختلاف، آن است که از طریق فشار بر مردم، می‌خواهد سوء مدیریت و بی‌هنری مسئولان شهری را در رفع این مشکل مردم، مخفی کند!


نوشته شده در  پنج شنبه 96/3/18ساعت  1:46 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

آن‌چنان‌که در شهر پیچیده، شهرداری اردکان، باوجود بودجه چند ده‌میلیاردی، که باعث تعجب و حیرت شهرداران و شورای شهر سایر شهرهای استان شده، و باوجوداینکه طرح شاخص و ماندگار و عظیمی هم در این مدت در شهر اردکان صورت نگرفته، مع‌الأسف، بدهی سنگینی هم به پیمانکاران به‌جای گذاشته است!

شنیده‌های موثق گزارش می‌دهند که شهرداری اردکان برای کاهش از حجم این بدهی عجیب و لاپوشانی سوءمدیریت مالی خود، قصد دارد چوب حراج به برخی از املاک شهرداری بزند!

و برخی شنیده‌ها حاکی است برخی از املاکی که در چند سال گذشته به اسم طرح‌های شهری خریداری‌شده، در لیست این حراج قرار دارد!

 کسی نیست که بپرسد اگر قرار نبود طرح اجرا شود، چرا این املاک خریداری شد؟! و اگر خرید آن‌ها ضرورت داشته، چرا در روزهای واپسین شهردار و شورای چهارم، در حال حراج است؟!

در طرح این شنیده‌ها، هدف اصلی، هشدار و توجه دادن مردم و منتخبان مردم در شورای پنجم است.

و تذکر مهم این‌که همه این شنیده‌ها به‌اندازه کافی موثق هست و شواهد کافی در اختیار نگارنده قرار دارد؛ چراکه می‌دانم اگر شهردار محترم اردکان، بویی از انتشار اکاذیب و افترا در این نوشته‌ها احساس کند، اندک تردیدی در شکایت از نویسنده به خود راه نخواهد داد! همچنان که این مسیر را قبلاً هم پیمود؛ و البته، به نتیجه‌ای برای محکوم کردن نویسنده نرسید!


نوشته شده در  دوشنبه 96/3/15ساعت  5:39 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

شنیده‌های کاملاً موثق، خبر می‌دهد که گزارش استقرار یک‌ماهه تیم بازرسی سازمان بازرسی کل کشور در شهرداری اردکان منتشر شده است و به شورای اسلامی شهر اردکان و احتمالاً شخص شهردار هم ابلاغ شده است.

شنیده موثق دیگر حاکی است که متن گزارش مفصل است؛ و چنین برداشت می‌شود که موارد تخلف یا سوءجریان در شهرداری اردکان زیاد بوده است؛ چراکه اگر خلاف و تخلفی دیده نشده باشد، طبعاً مفصل شدن گزارش معنایی نخواهد داشت!

امیدوارم اعضای محترم شورای چهارم در مدت باقیمانده مسئولیتشان، به بخش مهمی از وظیفه خود در نظارت بر عملکرد شهردار عمل کنند.

و بیش از امید و خوش‌بینی افراطی به شورای چهارم، امیدوارم منتخبان شایسته مردم در شورای پنجم، این گزارش را به‌دقت مطالعه کرده و وظایف قانونی خود را به نحو احسن انجام دهند.

و نکته پایانی این‌که نمی‌دانم سخنگوی فعلی شورای چهارم کیست؛ و البته آن‌چنان‌که بارها تصریح کردم به شفافیت و اطلاع‌رسانی مناسب شورای چهارم شخصاً امیدی نداشته و ندارم؛ اما امیدوارم در مدت باقیمانده، پیام انتخاب مردم را درک کرده و اندکی از کوتاهی گذشته را جبران نمایند!


نوشته شده در  دوشنبه 96/3/15ساعت  5:18 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

شنیدم که شایعه شده به عنوان نویسنده یادداشتهای متعدد علیه عملکرد شهردار فعلی و شورای شهر دوره چهارم، محکوم شده ام!ا

این یادداشت را برای کسانی می نویسم که دنبال حقیقت هستند؛ به آنهایی که اسیر توهم خویش هستند، کاری ندارم!

حدود یکصد یادداشت درباره شهردار و شورای شهر فعلی نوشتم. شهردار و نماینده حقوقی ایشان، همه یادداشتهای وبلاگ و کانال "تریبون" را زیر و رو کردند؛ و در پرونده ای قطور، هر آنچه می توانستند اندک دستاویزی برای توهین، افترا یا نشر اکاذیب علیه خودشان یا شهرداری و شورای شهر بیابند، جمع آوری کرده و طی شکایتی به دادگاه تحویل نمودند!

و عجیب آن که حتی پس از تاریخ شکایت، در چند مرحله، یادداشتهای جدیدتر را هم ضمیمه کردند و تحویل دادگاه نمودند!

اما نتیجه، این که در تاریخ 17 اردیبهشت 1396 اینجانب جواد پورروستایی در رأی بدوی دادگاه ویژه روحانیت، از  تمام اتهامات شهردار و شهرداری تبرئه شدم؛

 یعنی تمام آنچه نوشتم، به تشخیص دادگاه، نه دروغ و تهمت و افترا بود؛ و نه توهین! واقعیتهایی بود که خیلیها، از فاش شدن آن، ناخوش بودند!

 ان شاء الله به زودی تمام یادداشتهای تریبون در قالب کتابی منتشر خواهد شد تا در حافظه تاریخی این شهر و مردمان و مخصوصاً مسئولان شهری، ماندگار شود! و البته کتاب را حتماً تقدیم خواهم کرد به جناب شهردار شهابی زاد!


نوشته شده در  پنج شنبه 96/3/4ساعت  7:24 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]