بعد از اعلام نتایج انتخابات، اکثریت فعالان سیاسی از چپ و راست به آقای روحانی خوشبین هستند (یا خوشبین شدهاند)! برخی که او را اصلاً در حداقلهای اصلاحطلبی نمیدیدند، پیروز انتخابات را اصلاحطلبان میدانند و دیگرانی که تا دیروز، آقای روحانی را نماینده جناح اصلاحطلبی میدانستند، امروز از عضویتش در جامعه روحانیت مبارز تهران و سخنان و مواضعش در فتنه 78 و 88 با افتخار یاد میکنند!
برخی از کسانی که تا دیروز حتی آقای قالیباف را هم در جناح فتنه میدانستند، امروز آقای روحانی را از پیشتازان موضعگیری علیه فتنه میدانند؛ جل الخالق از این همه تلون! بگذریم از کسانی که کفنها را اتو زده و آماده کارند!
اما یک سؤال ساده: آیا نمیشد قبل از برگزاری انتخابات و اعلام نتایج هم این قدر خوشبین بود؟! نمیدانم سیاهنمایی مطلق افراد و مواضع و عملکردهای جناح مقابل، در فضای سیاسی ما چه موقع رنگ خواهد باخت؟! اما ای کاش به عمر ما برسد و آن روز را هم ببینیم.
لطفا این یادداشت (که متأسفانه و با عرض پوزش، کمی طولانی شد) را با حوصله مطالعه فرمایید و اگر آن را مفید دانستید محتوایش را به دیگران هم انتقال دهید؛ نیز اگر نقدی وجود داشت، استقبال میکنم.
بر اساس احکام شرعی، وقتی سایه شاخص به آخرین درجه کمی رسید، موقع شرعی ظهر است. این وقت را با استفاده از شاخص و با حوصله میتوان به دقت تعیین کرد. با این توضیح ضروری که اندک جابجایی در عرض و طول جغرافیایی، وقت ظهر شرعی را چند ثانیه و دقیقه کاهش یا افزایش میدهد.
نکته مهم این که سادهترین و دقیقترین وقت شرعی در ظهر قابل محاسبه است که اتفاقا (از برخی جهات)کمترین اهمیت را (چنان که در ادامه میآید) دارد.
وقت اذان مغرب (و مهمتر، وقت جواز افطار در ماه مبارک رمضان) وقتی است که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا میشود از بین برود یا از بالای سر بگذرد (یا از وسط آسمان به سمت مغرب برود) (بنا بر اختلاف جزیی در فتاوای مراجع)
وقت اذان صبح و زمان شروع روزه هم پیدا شدن سفیدی دوم (فجر صادق) مشرق پس از گذشت سپیدی اول (فجر اول = فجر کاذب) است.
محاسبه این دو وقت بسیار سخت است و حتی در آسمان کاملا صاف کویر و در صحراهای کاملا صاف و بدون پستی و بلندی نمیتوان با شجاعت و شهامت ساعت دقیق مغرب و صبح را محاسبه کرد؛ چه رسد به شهرهایی با هوای آلوده که دید شفاف امکان ندارد و نیز چه سخت است تعیین وقت در مکانهایی با پستی و بلندیهای جغرافیایی؛ و البته تعیین وقت صبح شرعی از مغرب، سختتر است. (نگارنده بارها در مکانهای مختلف، امتحان کرده و کمتر نتیجه گرفته است!)
تجربه شخصی مرا به این نتیجه رسانده که در اذان صبح، احتیاط بیشتری لازم است؛ نه برای پایان خوردن سحری؛ بلکه برای خواندن نماز صبح. یعنی فکر میکنم حداقل یک ربع گذشتن از اذان برای خواندن نماز صبح احتیاط لازم است.
لذا چارهای نیست جز این که به محاسبه افراد خبره در تعیین وقت، اعتماد کنیم؛ همچنان که در بسیاری از امور فردی و اجتماعی زندگی روزمره خود به تخصص دیگران اعتماد میکنیم.
اما نکته بسیار مهمی که مورد غفلت برخی از ما قرار میگیرد این است که با اندک تغییری در طول و عرض جغرافیایی، اوقات شرعی تغییر میکند؛ حتی در شهری مثل تهران، شاید اختلاف بیش از یک دقیقهای در شرق تا غربش قابل اثبات باشد؛ چه رسد به استانهای پهناوری چون یزد و کرمان و سیستان و فارس که گاهی اختلاف بیش از ده دقیقهای، شهرهای استان با مراکز استان وجود دارد.
لذا نتیجه اول اینکه نمیدانم چگونه برخی متخصصان، افق شرعی را حتی با ثانیه استخراج میکنند؛ ظاهرا این ساعت مخصوص همان نقطهای است (همان چند ده متر مربعی) که محاسبهگر هنگام محاسبه در آن مکان رصد میکرده است.
نتیجه دوم اینکه احتیاط شدیدی مخصوصاً برای خواندن نماز صبح لازم است؛ مخصوصاً در شهرهایی که مردم به اذان صدا و سیمای استانی توجه دارند و دارای فاصله (مخصوصاً بیش از سی کیلومتر) با مرکز استان هستند.
نکته آخر هم اینکه این یادداشت در همین فاصله احتیاطی پس از اذان صبح تا خواندن نماز صبح نوشته شد. ان شاء الله این احتیاط، مصداق وسواس نباشد! از مهمانان ضیافت الهی، دعاخواهم.
امروز فرصت بیشتری داشتم که به وبلاگها و سایتهای همشهریانم سر بزنم؛ اما نمیدانم چه شده که بسیاری از آنها تعطیل یا شبه تعطیلاند؟! شاید خواستهاند از فضای معنوی ماه مبارک رمضان بهره بیشتری بگیرند و از خیر یا شر فضای مجازی گذشتهاند!
حتی وبلاگ و بعدها سایتی که کار خبری را پیشه خود ساخته بود، چندین روز است به روزرسانی نشده است! کسی اگر اطلاعی از اوضاع نانوشته دارد، ما را هم در جریان قرار دهد.
ایستادم یک جعبه خرما بخرم؛ تابلوی بزرگی زده بود: خرمای امسال بم!
اول یک بسته خرما خریدم؛ بعد به فروشنده گفتم: فکر نمیکنی هنوز خرمای بم نرسیده؟ گفت: چکار کنیم؛ میخواهیم یک لقمه نون حلال در بیاریم!
گفتم: خرما در ماه رمضان، تبلیغ "بم" و "امسالی" نمیخواهد. جنس خوب و قیمت مناسب مشتری را به همراه میآورد.
تابلو کاغذیاش را پایین آورد و فقط کلمه "خرما" را باقی گذاشت. گفتم: هر لقمه نونت این جوری حلالتره! خندید و خندیدیم و قرار شد فردا هم ببینمش تا از نتیجه فروشش بپرسم.
در مباحث تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری در بین برخی تفکرات، با دیدگاهی مواجه بودیم که بر این نکته تأکید داشت که "باید ببینیم تکلیف چیست و به نتیجه کار نداریم". این سخن برگرفته از پیام معروف حضرت امام خمینی در نامه پذیرش قطعنامه است.
اما سؤال مهم این است که آیا این اصل کلی، در همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی یک مسلمان وارد است؟!
به عنوان مثال امر به معروف و نهی از منکر هم یک تکلیف است و البته در ضمن این تکلیف، احتمال تأثیر (=نتیجه) و رعایت شیوههای تأثیر بیشتر هم دیده شده است. پس در این مصداق، نتیجه هم اهمیت دارد و نمیتوان به صرف تکلیف بودن امر به معروف و نهی از منکر بسنده کرد.
در نمونه دیگر، آیا امام علی علیه السلام در دوران حکومت کوتاه خود برای رفع همه انحرافات اقدام کرد؛ یا اینکه فرمود برخی از انحرافات، فعلاً قابل درمان نیست؟ امام علی علیه السلام هم در این رویکرد، در کنار تکلیف به امکان و کیفیت نتایج حاصل از آن توجه جدی دارد.
بله، در عرصه دفاع از کیان اسلامی در برابر تجاوز و اشغال خارجی، حضور لازم است؛ اعم از اینکه پیروزی حاصل شود یا نشود.
در مجموع به نظرم میرسد استناد به این جمله در همه فعالیتهای سیاسی، راهی برای فرار از تبعات و نتایج اقدامات سیاسی و در واقع یک مغالطه آشکار سیاسی با الفاظ مکتبی است. تا نظر شما چه باشد؟
برخی از نمایندگان مجلس در طرحی، خواهان مجوز مادام العمر حمل سلاح، داشتن پاسپورت مادام العمر سیاسی و مجوز مادام العمر طرح ترافیک شدهاند!!!! (خندهدارتر از همه مجوز مادام العمر طرح ترافیک است)!!
نمیدانم چه عرض کنم؟! جناب قزوه در مجموعه " از نخلستان تا خیابان" در شعری با نام "مولا ویلا نداشت" تکهای دارد که برخی اعتقاد کامل دارند که از دماغ فیل افتادهاند! بدون مناسبت به یاد آن محتوا و شعر افتادم. امیدوارم توهین تلقی نشود!
شورای شهری در همین عالم خاکی، 9 نفر عضو در دوره جدید دارد. سه نفر که از قضا رأی اول تا سوم مردم هستند در یک جناح سیاسی و شش نفر بعدی در جناحی دیگر. و جالب اینکه رأی نفر اول بیش از دو برابر و نیم نفرات انتهایی جدول است.
بگذریم؛ اکثریت پایانی لیست، دیداری سیاسی را که ربطی به وظایفی شورای شهر ندارد، سامان میدهند. سه نفر اول به هر دلیل در این دیدار شرکت نمیکنند! طرفداران دوآتشه جناح شش نفری به سه نفریها میتازند که چرا در این جلسه شرکت نداشتند!!
چه آزادی بیانی و چه آزادی عملکردی؟! حتی اگر با همه مواضع روشنی که داری و همه تخریبها، رأی بالاتر از همه (و البته با فاصله بسیار زیاد حتی نسبت به نفر دوم لیست) هم داشته باشی، باز هم چون مثل ما فکر نمیکنی، پس آدم بسیار بدی هستی و مردم اشتباه کردند که به تو رأی دادند!!!
بنازم به احترام به رأی مردم؛ و بنازم به استبداد فکری و بنازم به این همه خودشیفتگی سیاسی!
ظریفی میگفت: از وقتی قرار شده که منصب ریاست جمهوری به آقای روحانی برسد، از دید بسیاری از مردم، گویا تکههای میوه قوطیهای رانی هم راحتتر بیرون میآید. (کنایه از اینکه همه چیز سر آشتی دارد!)
گفتم: به فال نیک میگیریم و چهار سال (و به احتمال زیاد هشت سال) خوبی برای مردم آرزو میکنیم.
جناب دکتر محمود سریع القلم درباره ویژگیهای لازم برای یک سیاستمدار، چند نکته مهم را آوردهاند. اولین این نکات "دانش" است؛ با تفسیری که از آن ارائه کرده است: (متن کامل یادداشت در سایت تابناک آمده است)
مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفهای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بینالمللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفهای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمیآید و با مطالعه روزنامهها، بولتنها و شبکههای خبری دستیافتنی نیست.
یکی از دلایلی که در کشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تکهتکه و بدون دقت و تمرکز افراد، پس از سالها کار اجرایی است. شمار کسانی که اول درست درس خوانده و سپس کار اجرایی را پذیرفتهاند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یک کشور و محیط بینالمللی کار آسانی نیست. ادامه مطلب...
حلول ماه مبارک رمضان، ماه فرصتهای ناب بندگی؛ ماه بازگشت از غفلت مستمر، مبارک باد.
بازخوانی ابیات زیر و درنگی در محتوای عمیق آن، مرا به یاد دوران اقامت در حجره طلبگی و پخش هر روزه این مناجات در دقایق قبل از اذان مغرب روزهای رمضان المبارک از گلدستههای حرم نورانی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام میاندازد:
این دهان بستی دهانی باز شد / تا خورنده لقمههای راز شد
لب فرو بند از طعام و از شراب / سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی / پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن / بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام / امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر / یک شبی بیدار شو دولت بگیر