مذاکرات سیاسی مربوط به موضوع توان هستهای ایران، با بزرگنمایی دولتمردان و طرفدارانشان، قرار بود اصلیترین نقش در گرهگشایی برای اقتصاد و سیاست و جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران ایفا کند!
اما ظاهراً حتی آنهایی که خواب حل یکماهه موضوع را میدیدند، به این نتیجه رسیدهاند که خوابشان پریشان بوده و تعبیری ندارد.
اگر دولت محترم، توان و نیرویی که برای مذاکرات مصرف کرده، خرج مدیریت تولید و اقتصاد میکرد، شاید حداقل، امروز میتوانست مقداری از تأثیر تحریمها را کاهش دهد.
و شاید اگر بر شعار اقتصاد مقاومتی و اقتصاد بدون نفت تمرکز میکرد، امروزه میتوانست از موضع بالاتری سخن بگوید.
امیدوارم اشتباه کرده باشم، اما به نظر میرسد در طول بیش از یک سال گذشته، اولا نتوانستیم در مذاکرات پیشرفتی داشته باشیم، ثانیاً بسیاری از نقاط قوت برای چانهزنی را بدون هیچگونه دستاوردی، تقدیم طرف مقابل کردیم و در نهایت، امروز تهدید به افزایش تحریمها دارند!
در واقع، اگر اتلاف زمان و طول کشیدن مذاکرات در گذشته به نفع ما بود، امروز قطعاً فرسایشی شدن این روند با توجه به امتیازاتی که واگذار کردیم، به نفع ما نیست؛ بلکه به ضرر ماست. در نتیجه، خلاصه تلاش بیش از یک سال گذشته آن شده که: قبلا گذشت زمان برای ما شکست محسوب نمیشد و الان، گذشت بیشتر زمان، با توجه به امتیازاتی که بدون دستاورد واگذار شده، شکست ماست.
آقای عراقچی، معاون محترم وزیر امور خارجه هم از ادبیاتی سخن میگویند که توافق را بیش از گذشته سخت کرده است.