برخی برای آمدن جناب هاشمی در عرصه انتخابات، یقه چاک کردند و برای نیامدنش، مرثیه سرودند!
سؤال این است که در نگاه این گروه، آقای هاشمی ناجی اقتصاد کشور است یا ناجی سیاست؟ (از فرهنگ میگذرم که هیچ رئیس جمهوری خودش هم ادعای اولویت مسائل فرهنگی، و حتی اهمیت آن در دوره ریاستش نداشته است!)
اگر ادعای طرح ایشان به عنوان ناجی اقتصادی مطرح باشد، باید به یادشان آورد که اگر تورم امسال و پارسال کشور 35 درصد است، در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی دوبار رکورد تورم بیش ار 50 در صد زده شد.
در عرصه سیاسی، ناجی بودن جناب هاشمی به معنای نجات اصلاحطلبان از آشی است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری 88 پختند! یعنی بسیاری، آقای هاشمی را برای نجات خودشان میخواهند و نه نجات کشور!
و البته باز هم به یادشان میآورم که همانها که امروز جناب هاشمی را در نقش منجی به اتفاق آراء پذیرفتهاند، در روزگار حاکمیت خود، چنان بلایی بر سر جناب هاشمی آوردند که امروز از تکرار تاریخ و جزئیات آن حوادث شرم دارند؛ استفاده ابزاری یا همان سیاست بر اساس اصول ماکیاولی، جز این، معنی دیگری ندارد!
تاریخ، عجب درسهایی دارد و البته، برخی، عجب مهارتی دارند در به کوچه "علی چپ"زدن؟! و البته خوش آمدید جناب هاشمی!