سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در حال تورق روزنامه‌های سال 1382 بودم. در دی‌ ماه آن سال، دو حادثه مهم وجود دارد که یکی سیاسی و دیگری طبیعی است. حادثه سیاسی عبارت بود از تحصن نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم که اکثریت را داشتند و موج استعفای ایشان در اعتراض به نتایج بررسی صلاحیتها، جریان شدیدی در فضای مناسبات سیاسی در کشور ایجاد کرده بود.

حادثه طبیعی هم عبارت بود از زلزله مرگبار بم که در 5 دی ماه اتفاق افتاد و از روز ششم در مطبوعات کشور انعکاس یافت؛ حادثه‌ای که به ویرانی کامل چند شهر و روستاهای بسیاری منجر شد و نزدیک به چهل‌هزار انسان جان خود را از دست دادند. خدا آنها را رحمت کند.

در هنگام مطالعه روزنامه‌های آن روز به نکته جالبی رسیدم و آن اینکه فضاسازی و خبر رسانی روزنامه‌های اصلاح‌طلب آن روز درباره زلزله بم و کمک به آسیب‌دیدگان، بسیار کم‌رنگ بود و همچنان قضایای مجلس در صدر تیترها و اخبار آنها قرار داشت. جدای از این که اکثریت اصلاح‌طلب مجلس بدون توجه به این فاجعه بزرگ،‌  تا حدود دو ماه بعد همچنان به بازیهای سیاسی خود مشغول بودند تا اینکه سرشان به سنگ خورد!

وقتی آن خبر رسانی را با خبررسانی و غوغای همفکران همانها در حوادثی که اخیراً برای دانش‌آموزان بروجنی راهیان نور و مدرسه شین‌آباد مقایسه می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که گویا جان انسانها گاهی و فقط گاهی، برای برخی محترم است!


نوشته شده در  شنبه 91/10/2ساعت  7:22 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]