چندی بود که کتاب «سودای سکولاریسم» با موضوع رمزگشایی از زندگی و کارنامه سید محمد خاتمی تألیف سید یاسر جبرئیلی به لطف یکی از دوستان در اختیارم بود. در تعطیلات عید فطر، مطالعه آن را شروع کردم. زحمات نویسنده محترم قابل تقدیر است.
این کتاب خاطرات تلخ گذشته را زنده میکند و مخصوصاً برای کسانی که در دوران اصلاحات در متن قضایای سیاسی مخصوصاً فعالیتهای مبتنی بر اندیشه دینی و سیاسی خاص آنها بودند، این یادآوری، تلخی دوچندان دارد!
پیشنهاد میکنم اکنون که غبار فتنه خوابیده است و در آستانه دور جدیدی از انتخابات ریاست جمهوری هستیم، این کتاب برای آشنایی بیشتر با فضای فکری (اندیشه سیاسی و اندیشه دینی) اصحاب فتنه و اصلاحات مطالعه شود.
در این یادداشت، دو توصیف از حسین حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) به نقل از این کتاب میآورم. آقای خاتمی رئیس جمهور دوران اصلاحات، او را «ملاصدرای زمان» نامید! (سودای سکولاریزم، ص 177؛ به نقل از روزنامه وطن امروز، 27/6/1389) مجید تهرانیان از همکاران سازمان سیا و استاد ارتباطات در دانشگاه هاوایی در توصیف دکتر سروش به صدای امریکا میگوید:
عبدالکریم سروش یکی از چهرههای درخشان واژگونی تفکر در ایران است. ما به او بسیار دل بستهایم. او کاملاً حرفهای ما را میزند. دقیقاً راه ما را میرود. از همه ما جلوتر است. حتی مخاطب بسیاری در مسئولان نظام دارد. اگر ما ضد انقلاب هستیم، او از ما ضدیتش بیشتر است. (همان کتاب، ص 174؛ به نقل از جنگ در پناه صلح)
دوباره این جملات را بخوانید و توصیفات را با هم مقایسه کنید؛ امروزه هضم این سخنان خیلی آسان است؛ که سروش در دامن کسانی است که به او دلبسته بودند. اکنون که غبار فتنه خوابیده، باور حقیقت آسان است؛ اما در هیجان دوران فتنه، و در اوج گرد و خاک اصلاحطلبان، شناخت حقیقت به این آسانی فراهم نبود. باشد که گذشته، چراغی برای آینده باشد! باز هم تأکید میکنم که کتاب «سودای سکولاریسم» ارزش خواندن دارد.