سلام. بنده آرشيو روزنامه نيستم. اما حداقل به ستون «الو سلام» روزنامه سلام مراجعه فرماييد. حتي خطبه‌هاي آخرين آقاي هاشمي در سال 76 قبل از انتخابات درباره هشدار درباره سلامت انتخابات که واکنش صريح مقام معظم رهبري را در پي داشت، به نوعي در صدد القاي همين نکته بود. ابزارهاي تبليغي و تخريبي قبل از انتخابات 1388 خيلي شبيه انتخابات 1376 بود.

سلام. ممنون از اظهار نظرتان. کتابهاي آقاي سروش را با دقت و حوصله خوانده‌ام. در مناظرات شفاهي و مکتوب بسياري در مقابل همفکران ايشان مشارکت داشته‌ام. و اگر آماده باشيد از هر موضوعي که مربوط به مباحث انديشه‌اي ايشان است حاضرم مباحثه کنم. در ضمن کتاب آيات شيطاني را اگر نخوانده‌ايد بخوانيد. به نظرتان فحش‌نامه، نياز به پاسخ دارد؟ در حوزه هم پاسخ داده شد. حتي پاسخ آقاي مهاجراني که بر اساس سليقه فکري خاص خود او بود و با برخي از مسلمات شيعه همخواني نداشت، توسط برخي از حوزويان نقد و کتابش هم منتشر شد.

سلام. ممنون از توجه شما. 1. با بند يک کاملا موافقم. اما نبايد باعث شود که خطر فتنه‌اي که خواص به دنبال آن بودند فراموش شود؛ هر چند بدنه اجتماعي از آن اطلاع نداشت و به محض روشن شدن حقيقت، از آن فاصله گرفت. 2. در مجلس هفتم، هشتم و نهم با وجود حضور بسياري از چهره‌ةاي اصلاح‌طلب، نتيجه به کام آنها نبود. 3. و مگر در انتخابات رياست جمهوري 76 رئيس جمهور وقت به صراحت به نفع آقاي خاتميي موضع نگرفت و مگر آقاي خاتمي در سال 84به صراحت به نفع آقاي هاشمي موضع نگرفت؟ همه از رات قدرت استفاده کرده‌اند اما آقاي احمدي نژاد با هزينه کمتر به گونه‌اي موضع گرفت که به سودش تمام شد. من هر دو کار را نادرست مي‌دانم. 3. مگر آقاي سروش زنداني شده بود که فرار کرد؟! از بيرون نمي‌گويم لنگش کن. بارها انواع فشارها و تهديدهاي اصلاح‌طلبان عليه مقالاتم را به چشم ديده‌ام! ممنون از حوصله شما.

سلام. از اينکه مرا از نظرات خود بهره‌مند مي‌کنيد خوشحالم. اين نکته را از صميم قلب عرض مي‌کنم. اما حاشيه‌اي بر نکاتي که فرموديد. 1. جهت خوشحالي شما عرض مي‌کنم که اين کتاب را خبرگزاري فارس منتشر کرده! اما جناب آقاي پيري. مطالب کتاب دو دسته است. يک دسته تحليلهاي نويسنده است و دسته ديگر، نقل‌قولهايي که تماماً بر اسناد مبتني است؛ و اتفاقا غالب اسناد هم از روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب دروان اصلاحات است. من و شما مي‌توانيم تحليلها را سليقه‌اي بدانيم. و به همين جهت هم با برخي از تحليلهاي نويسنده موافق نيستم اما اخبار و اسناد که جاي انکار ندارد. پيشنهاد مي‌کنم شما نيز هر چند با نگاهي انتقادي اين کتاب را بخوانيد و به جاي نقد نويسنده، مطالب را نقد کنيد. 2. نمي‌دانم چرا در دوراني که اصلاحات حاکم بود و اين همه بلا بر سر اصولگرايان از بدنه تا متفکران در آوردند، هيچکدامشان فراري به دامن غرب نشدند؟! سؤال ديگر، اگر يک نفر از اصولگرايان به غرب پناهنده شده بود، فکر مي‌کنيد خوراک تبليغاتي چند سال اصلاح‌طلبان فراهم مي‌شد؟! 3. جالباست که فاجعه کهريزک فتنه است اما به آتش کشيدن مسجد لولاگر و حمله به نمازگزاران روز عاشورا و حمله به پايگاه بسيج و کتک زدن هرکسي که ريش دارد و ... فتنه نيست! درباره حادثه کوي دانشگاه، حتما نگاهي به کتاب محل بحث بيندازيد. 4. جناب آقاي پيري انتخابات مجلسي که جناب آقاي تابش با رأي بالا انتخاب شد، امثال عليخاني و کواکبيان و خباز و ... رأي نياوردند. آقاي ناطق که رأي نياورد شجاعانه به رقيبش تبريک گفت. جر زني در انتخابات کار خوبي نيست. اينکه هر وقت رأي داشتيم بگوييم انتخابات سالم بوده و هر وقت رأي نداشتيم بگوييم ناسالم بوده جز يکي بجر زني و ازي بچگانه نيست. اگر سن شما اقضا کند قبل از دوم خرداد 76 روزنامه‌هاي چپ آن روز پر بود از اينکه رئيس جمهور ناطق است و تعيين شده است و انتخابات فرماليته است! از اين تبليغات و شايعات که به عنوان آتش تهيه فتنه است زياد ديده‌ايم. رأي مردم هميشه بايد فصل الخطاب باشد،؛ چه نتيجه به مذاق ما خوش آيد و چه خوش نيايد. موفق باشيد.