بر اساس سنتی که در کلاسها برای خود دارم، پس از پایان ترم، از همه میخواهم بدون ذکر نام هر چه درباره کلاس نظر و انتقاد و پیشنهاد دارند بنویسند تا در آینده از مجموع نظرات برای کلاسهای بعدی استفاده کنم؛ که البته بسیار بهره بردهام. برگههای نظراتی همچنان نگه داشتهام که عمرشان بیش از هفده - هیجده سال است. اما اینک نوبت به نظرخواهی از خوانندگان محترم وبلاگ رسیده است.
از آخر مرداد سال گذشته وقتی وارد عرصه وبلاگنویسی شدم در اصل ورود و فوایدش مردد بودم؛ با خود قرار گذاشتم هفت - هشت ماهی امتحان کنم. و اکنون مهلت به سر آمده است و در وقت اضافه به سر میبرم. به هیچ کس هم راهاندازی وبلاگ را در ابندای کار خبر ندادم و در ادامه هم فقط به چند نفر اطلاع دادم چون میخواستم از نظراتشان بهرهمند شوم. و اکنون هم همچنان خیلی از دوستان نزدیکم از وبلاگ اطلاع ندارند. یکی دو تا از دوستان دیده و نادیده در وبلاگهایشان ذرهپروری کردند و کمکم کار رنگ جدی به خود گرفت؛ حتی یکی از خواهرانم چند ماه پس از شروع به کار وبلاگ آن را کشف کرده بود! و من همچنان در تردید ماندن یا رفتن!
در این فرصت دوستان نادیده بسیاری یافتم و فضای خوبی برای بحثها فراهم شد. گرچه هنوز برای ماندن یا رفتن تصمیم قاطعی نگرفتهام، اما تمایل بیشتری به ماندن در این فضا برایم ایجاد شده است؛ که البته باید به تبعات آن تن بدهم که سختترینش برای من فرصتی است که میگیرد. از دوستان دیده و نادیده، با سلایق موافق و مخالف میخواهم جمعبندی خود و نظراتشان را درباره وبلاگ برایم بنویسند؛ با نام یا بینامش مهم نیست؛ اما خصوصی ماندنش مهم است! پس لطف کنید و گزینه خصوصی را هنگام ارسال نظر تیک بزنید. لطفتان مستدام.