فضائل حضرت فاطمه معصومه (س) دخت گرامی امام موسی کاظم(ع) بسیار است، به طوری که حضرت امام صادق (ع) فرمود: بانویی از فرزندان من در قم از دنیا مىرود که اسمش فاطمه دختر موسى است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مىشوند.
همچنین امام رضا (ع) فرمود: کسى که معصومه را زیارت کند پاداش او بهشت است.
و همچنین فرمود: هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسى است که مرا زیارت کرده است.
و نیز امام جواد (ع) فرمود: کسى که عمهام را در قم زیارت کند پاداش او بهشت است.
زیارت حضرت معصومه معادل زیارت حضرت فاطمه زهراست
مرحوم آیتالله سیّد محمود مرعشى نجفى، پدر آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشى نجفی (ره) بسیار علاقهمند بود که محل قبر شریف حضرت فاطمه زهرا (س) را به دست آورد.
ختم مجرّبى انتخاب کرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت کرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت امام صادق (ع) مشرّف شد.
امام به ایشان فرمودند: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَةِ اَهْل ِ الْبَیت» یعنى به دامان کریمه اهل بیت چنگ بزن.
ایشان به گمان اینکه منظور امام، حضرت فاطمه زهرا (س) است، عرض کرد: قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.
امام فرمود: منظور من، قبر شریف حضرت معصومه (س) در قم است.
سپس افزود: به دلیل مصالحى خداوند مىخواهد محل قبر شریف حضرت فاطمه زهرا (س) پنهان بماند؛ از این رو قبر حضرت معصومه را تجلّىگاه قبر شریف حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه سلامالله علیها داده است.
مرحوم آیتالله مرعشى نجفى هنگامى که از خواب برخاست، تصمیم گرفت به قصد زیارت حضرت معصومه (س) رهسپار ایران شود و بىدرنگ همراه خانوادهاش نجف اشرف را به قصد زیارت کریمه اهلبیت (س) ترک کرد.
آیت الله مرعشی نجفی سالهای طولانی اولین زائر حرم حضرت معصومه (س) بود
همچنین مرحوم آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی در مدت 60 سالی که در شهر قم اقامت داشت، سحرها اولین زائر حضرت معصومه بود. ایشان در طول سال ـ چه شبهای سرد زمستان و چه شبهای گرم تابستان قم ـ قبل از اذان صبح در پشت حرم به انتظار میایستاد تا پس از باز شدن درها اولین زائر حضرت باشد.
علامه طباطبایی روزهاش را با بوسه بر ضریح، افطار میکرد
مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی غروب ماه رمضان با پای پیاده با کهولت سن به حرم حضرت فاطمه معصومه (س) میآمد و با بوسه بر ضریح آن حضرت (با کیفیتی مخصوص) روزه خود را افطار میکرد سپس به خانه رفته و غذا میخورد.
آیتالله العظمی بروجردی به خاطر حضرت معصومه (س) شاه عربستان را نپذیرفت
وقتی در عصر مرجعیت عامه آیتالله العظمی بروجردی، شاه عربستان به ایران آمده بود و توسط سفیر عربستان تقاضای ملاقات با ایشان را نمود، آقا اجازه نفرمودند!
اطرافیان گفتند مصلحت است که شما اجازه ملاقات بدهید. ایشان فرمودند: او وهابی است اگر به قم بیاید به زیارت حضرت معصومه (س) نمیرود و این، هر چند غیر مستقیم، توهینی به ساحت ملکوتی ایشان است.
دیدگاه علامه حسن زاده آملی نسبت به حضرت معصومه (س)
آیتالله حسن رمضانی میگفت: چندین سال قبل، دانشگاه قم برای تجلیل از مقام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها گردهمایی تشکیل دادند و از من خواستند که واسطه شوم و حضرت استاد علامه حسن زاده آملی را برای این مجمع دعوت کنم.
معمولا حضرت استاد به خاطر کسالت و اشتغالات فراوانشان این دعوتها را قبول نمیکردند، اما وقتی این مساله را مطرح کردم با کمال صفا و صمیمیت و تمام وجود، سریعا قبول کردند.
حتی به مسئولین آنجا تماسی نگرفتیم که وسیلهای برای حضور استاد در مراسم بفرستند. خود ایشان به محل جلسه تشریف آوردند و به محض حضور در مجلس، جلسه منقلب شد و قرار نبود ایشان سخنی بگویند، اما اصرار مسئولین و دیگران ایشان را به حرف آورد و جملهای که با تمام وجود فرمودند و ابراز کردند و همه را منقلب کرد این بود: «اگر برای من ممکن بود و مواجه با مشکل نمیشدم برای تجلیل از شخصیتی مانند فاطمه معصومه سلام الله علیها این مسیر را سینهخیز میآمدم!»
همچنین علامه میفرمود: «ما امامزاده زیاد داریم و خود موسی بن جعفر علیهماالسلام فرزندان زیادی داشتند، اما کدام یک از ایشان مانند فاطمه معصومه (س) درخشید و منشأ خیرات و برکات شد و باید یک مقام ثبوتی باشد که این مقام اثبات رقم خورده باشد و ای کاش من میتوانستم در این مسیر اینطور به محضر شما تشرف پیدا کنم.»
من از اصطلاحات بورس و معنی و مفهوم و چگونگی و نتایج و تحلیلهای پیوست افزایش و کاهش شاخص بورس سر در نمیآورم؛ این را نمیدانم چرا وقتی شاخص افزایش پیدا میکند بارها و بارها در بخشهای مختلف خبری مطرح میشود و کارشناسان به تفصیل درباره رمز و راز افزایش صحبت میکنند، اما در مقابل، هنگام کاهش شدید آن مثل چند روز گذشته، هیچ خبری منتشر نمیشود؟! و آبی از آب تکان نمی]ورد!
از این جا میفهمم که رشد شاخص بورس، چیز خوبی است و همه به میدان میآیند تا سهم خود را در این افزایش مؤثر نشان دهند. و نیز میفهمم که کاهش شاخص بورس، چیز بدی است که هیچ کسی حاضر نیست آن را به گردن بگیرد. اطلاعات من از بورس، همین اندازه است!
به مناسبت اول ذیقعده سالروز ولادت کریمه اهل بیت علیهم السلام، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها. (اگر نمی به ساحل نگاهتان نشست، ما را نیز یاد کنید).
آفتاب تازه بر پهنای آسمان قم خود را گسترده کرده بود و ساعت حدود 10 صبح را نشان میداد، چند کارگر و بنا در حال کار کردن در خانهای هستند که در محلهای قدیمی شهر بر اثر بمباران دشمن ویران شده است.
جز صدای نامفهوم بنا و کارگران که با یکدیگر مشغول صحبت هستند فقط صدای ملایم و کودکانهای از داخل یکی از اتاقهای این خانه نیمه کاره به گوش میرسد.
«یه توپ دارم قلقلی میزنم زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره من این توپ رو نداشتم مشقهام خوب نوشتم بابام به من عیدی داد یه توپ قلقلی داد...» ادامه مطلب...
در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از داوطلبان شهر ما از تصویری که توسط خودش یا با نظر خودش با فتوشاب دستکاری شده بود، استفاده کرد. (این جملات با دقت نوشته شده و نظر شخصیام است). بسیاری، این کار را تقبیح کردند؛ و من هم به شدت از این اقدام ناشیانه و آگاهانه، انتقاد کردم.
اما باز هم فتوشاب؛ اما این بار توسط خانم اشراقی در انتشار عکس دخترش، نعیما طاهری، به مناسبت برنده شدن در یک مسابقه علمی. اگر در این خصوص خبری ندارید، با اندک جستجویی در اینترنت، به قضیه پی خواهید برد.
جالب اینکه کسانی از همشهریان ما که فتوشاب قبلی را به شدت تقبیح کردند، اکنون در صدد ماستمالی کردن فتوشاب تازه، و توجیه آن هستند و به منتقدان این فتوشاب میتازند؛ چنین است که این مثل فوری تداعی میشود:
قربان برم خدا را / یک بام و دو هوا را (آنها که حکایت شیرین این ضربالمثل را نمیدانند، از آنها که میدانند بپرسند!)
اوایل دولت احمدینژاد و ادعاهایی که شنیدیم؛ و نیز پس از پایان کار دولتش و ادعاهایی که میشنویم! متأسفانه همین روال را در دولت کارگزاران و اصلاحات هم شاهد بودیم.
یادداشت جالبی در یکی از سایتها درباره دلیل عضویت آقای احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت خواندم که پیشنهاد میکنم ببینید! (لینک مطلب)
دو نکته؛ یکی شوخی و دیگری جدی!
شوخی این که با دوستی در حال صحبت بودم؛ به ایشان گفتم نمیدانستم دست به کمک آقای احمدینژاد این قدر خوبه که برای دانشگاهی که فقط روری کاغذه 16 میلیارد کمک میکند. گفت اگر میدانستی چه کار میکردی؟ گفتم درخواست تأسیس دانشگاه میدادم!
اما جدی، خاطره ای از مدیری از مدیران با اخلاص جهادی، یعنی شهید حجت الله ملاآقایی. (لینک مطلب) شاید این خاطره شاید وجدان خفته بعضی از مدیران رو بیدار کنه! شهید ملا آقایی فرمانده مهندسی رزمی جنگ جهادسازندگی استان تهران و به قول امام سنگرساز بی سنگر بود.
پدر بزرگوارش نقل کرده که: کپسول گاز خانه تمام شده بود و برای عوض کردن آن نیاز بود مسیر زیادی از منزل تا سر شهرک آزادیه قرچک میآمدم و کپسول گاز تهیه میکردم. حمل کپسول یازده کیلویی گاز برای من که سنی ازم گذشته بود سخت بود و مسیر طولانی تا منزل هم حمل کپسول پر را برایم طاقت فرسا کرده بود.
اما دیدم شهید حجت که تازه از جبهه اومده بود با ماشین در مقابلم ظاهر شد. خوشحال شدم که کمک کاری آمد اما در ناباوری دیدم حجت بدون توجه از کنارم گذشت و بعد از چند دقیقه نفس زنان آمد و کپسول گاز را بدوش گرفت و با هم به سمت منزل راه افتادیم.
در مسیر راه گفتم:بابا جون تو که با ماشین رفتی تا درب منزل، کپسول رو هم داخل ماشین میگذاشتی که اینقدر اذیت نشی. اما حجت لبخندی زد و گفت:بابا اون ماشین برای بیت المال مسلمین است و من اجازه چنین استفاده ای ندارم.
(راستی، یک کورس کرایه سواری، 16 میلیارد میشود؟!)
دیشب مهمان عزیزی را تا ایستگاه قطار و (البته تا داخل قطار) بدرقه کردم تا عازم یزد شود. قطار قبل از اذان مغرب از تهران راه افتاده بود و در ایستگاه محمدیه قم برای مسافرگیری و البته برای نماز مغرب و عشاء نیم ساعتی توقف داشت.
قطار از نوع اتوبوسی دوطبقه بود؛ وارد سالن شدم؛ در آن سالن، متأسفانه بیش از نیمی از مسافران، برای نماز پیاده نشده بودند!
خوشبینانه (شاید هم خیالبافانه!) با خود گفتم ان شاء الله این جماعت از هموطنان زرتشی ما هستند! (البته زرتشیان هم نماز دارند؛ اما اوقات نمازشان و کیفیت آن با نماز ما فرق دارد).
خبر زیر را به نقل از برخی سایتها میآورم. قضاوتی درباره درستی یا نادرستی اخبار آن ندارم؛ اما اگر درست باشد....
مهندس اکبر ترکان، مشاور عالی رئیس جمهور، در گفتگویی با شماره 111 مجله همشهری ماه در پاسخ به سوالی، سخنانی در خصوص پشت صحنه روزهای انتقال دولت از احمدی نژاد به روحانی روایت کرده است که قابل تامل است. در ادامه گزیدهای از اظهارات ترکان را میخوانیم:
بورسیههای سیاسی و جناحی دولت اصلاحات و مخصوصاً اواخر دولت اصلاحات، مخصوصاً بورسیههای خارج کشور در رشتههایی که امکان آموزش داخل وجود داشت، سر و صدای زیادی در آن زمان به پا کرد؛ و البته کسی گوشاش بدهکار این حرفها نبود!
چند روز پیش سرپرست اصلاحاتی وزارت علوم، بورسیههایی که موافقت شده و هنوز احکاماش صادر نشده را تعلیق کرد و البته در توجیهش، تنگناهای بودجه را دلیل آورد!
هر چه باشد، این کار باعث برکات زیادی است و البته باید قانون بورسیه و تیمی که موارد بورسیه را بررسی میکنند (که همه از مجموعه وزارت علوماند)، در قانون تغییر کند تا جلوی باندبازیها در اعطای بورس گرفته شود.
نمیتوانم تعجب خود را از بورسهایی که میشنوم، انکار کنم! مثلاً دانشگاه قم فردی را در یکی از رشتههای حقوق مثلا "فقه و مبانی حقوق" بورسیه میکند؛ در حالی که به راحتی میتواند از فارغالتحصیلان دکتری بیکار این رشته که فراوان هم هستند، استفاده کند.
از این بورس فرضی دانشگاه، آیا نمیتوان نتیجه گرفت که این بورس، جز از راه رانت و رابطه تحصیل نشده است؟!