شکی نیست که سرانه نگهداری فضای سبز رقم قابل توجهی است؛ مبالغی که غالباً در قالب پیمانکاری، شهرداری به شرکتها پرداخت می کند؛ ظاهرش مناقصه است؛ اما باطنش چیست، نمی دانم! و البته ربطی به موضوع این یادداشت هم ندارد!
اما آبا کنترلی هم بر حسن انجام کار شرکتهای پیمانکار، توسط شهرداری و شورای شهر صورت می گیرد؟! شاید و به نظرم، پاسخ کاملاً منفی یا تقریباً منفی باشد. شاید هم هدف، فقط، هزینه کردن پول ملت بیچاره است؟!
شب عید گذشته فرصتی شد تا یک ساعتی در پارک فرهنگیان قدم بزنم؛ نظافت پارک قابل قبول بود؛ نمی دانم از زحمات شرکت پیمانکار بود یا فرهنگ مردمی که از این پارک استفاده می کنند؟!
و شاید با توجه به نکاتی که در ادامه می آید، باید بخشی مهمی از پاکیزه بودن پارک را مرهون فرهنگ بالای استفاده کنندگان از پارک بدانیم.
اما مواردی که در ادامه می آید نشان می دهد مدیریت درستی بر نگهداری فضای سبز و کنترل کار شرکتها وجود ندارد:
1.در موارد متعددی درختان قبلی کاج و سپیدار و خشک شده بودند، اما به جای آن درختی کاشته نشده بود.
2. فقط در بخشهای جلوی پارک، شمشادها مرتب بودند، اما از میانه پارک تا آخر، هر چند متری یک یا چند شمشاد بود؛ یعنی باز هم به جاکاری شمشادها توجهی نشده بود.
3. باید فسیل شناس بیاید تا تشخیص بدهد چند سال است زمین اطراف این درختان مخصوصاً درختان کاج شخم زده نشده است! علفهای هرز که هیچی!
4. وقتی شخمی پای درخت نخورده، ادعای کوددهی درختان، قابل باور است؟! باید به این کاجها احسنت گفت، که با این شرایط نگهداری، هنوز رنگ سبز پریده ای به رخسار دارند!
5. درختان متعدد توت خودرو در پارک وجود داشت که هیچ کدام پیوند نخورده بودند؛ البته هیچ کدام هم نظمی نداشتند که نشان از خودرو بودن آنها داشت؛ خب چرا پیوند زده نشده تا حداقل، مردمی که از پارک استفاده می کنند، از محصول آن هم استفاده کنند!
6. تعداد قابل توجهی از سپیدارها خشک شده بود؛ اما همچنان سرپا بودند؛ گویا پیمانکار دلش نمی آمده درخت خشک را هم ببرد! بگذریم از این که نمیدانم انتخاب کدام عاقلی بوده؛ درخت سپیدار و هوا و آب و خاک اردکان؟!
7. چندین طاق برای هدایت گلهای یاس در باغچه ها نصب شده بود، اما درختچه ها همان جا بر زمین، چمن شده بودند؛ کسی دستشان را نگرفته تا به سمت طافهای احداثی، هدایت کند!
8.، از همان سنگهای تراورتن که به قول جناب شهردار، اگر شرایط خاصی داشته باشند نباید خاک شوند، در جدولگذاری سکوها استفاده شده بود؛ اما باز هم بی جنبه بازی درآورده بودند و برخی خاک شده بودند؛ اما جاگذاری و تعویضی صورت نگرفته بود!
9. بسیاری از لامپهای روشنایی پارک سوخته یا خاموش بودند!
10. بسیاری از حبابهای لامپها چنان خاک گرفته بودند، که نور کم رمقی از جداره خاک عبور می کرد و روشنایی می داد!
11. عمود یکی از چراغهای بلند میان پارک کج شده بود؛ و سر بر خاک پای بانیان و تحویل گیرندگان می سایید!
12. جدولهای سیمانی پارک، گویا سالهاست که رنگ را به خود ندیده است! رنگ چندباره بسیاری از جدولها در خیابانها، و بی رنگی محیطی که به عنوان پارک، به شدت نیازمند زیبایی بصری است، نشانه چیست؟!
13. بسیاری از حفاظهای مانع ورود موتورسیکت به پارک تخریب یا کج شده است؛ اما دریغ از بازسازی! معدود مواردی هم که اصلاح شده، لوله هایی است که بدون رنگ آمیزی رها شده است!
14. شهرداری به مالکان زمین ساده کنار بلوار و کوچه اخطار دیوارکشی می دهد؛ اما دو ساختمان مخروبه و نیمه کاره دولتی در یک طرف پارک به لطف تساهل شهرداری همچنان بی دیوار و بی حفاظ رها شده است! یعنی زور شهرداری فقط به مردم بیچاره می رسد؟!
و موارد متعدد دیگری که از آن می گذرم؛ شهردار محترم خدا را شاکر باشد که کمتر از یک ساعت در این پارک قدم زدم و الا لیست سیاه ضعف مدیریت و کنترل، طولانی تر می شد!
با این اوصاف شما قضاوت کنید که آیا بر نگهداری فضای سبز توسط شرکتها، کنترلی صورت می گیرد؟! آیا نسبت به پولی که پرداخت می شود، خدمت به پارک هم ارائه می شود؟!
جناب شهردار! نگهداری فضای سبز، فقط آبیاری درختان آن است؟!
جناب آقای شهردار! آیا می شود متراژ دقیق پارک فرهنگیان و میزان هزینه ای که به پیمانکار برای نگهداری هر متر مربع فضای سبز این پارک داده می شود، رسانه ای شود؟!
جناب شهردار! آیا می شود اسم و رسم شرکت پیمانکار و صاحبان آن اعلام شود؟!
و آیا می شود قضاوت در معقول بودن هزینه پرداختی و خدمت انجام شده را به مردم واگذار کرد؟!
جناب شهردار! امیدوارم و خوش خیالم که قبل از شکایت به اتهام توهین و نشر اکاذیب از نگارنده، اطلاع رسانی شفافی صورت گیرد و قضاوت درباره نشر اکاذیب یا سوءمدیریت به مردم واگذار شود!