دقیقاً همان روزهایی که پیمانکار شهرداری در حال نصب سرعتگیرهای پلاستیکی مقابل مسجد روح الله در خیابان حضرت ابوالفضل علیه السلام و مقابل مسجد امام حسین علیه السلام در خیابان حافظ بود، به افراد متعددی که فکر می کردم، میتوانند مانع این اقدام شوند، زنگ زدم؛ از جمله به ریاست محترم شورای شهر.
از ایشان خواهش کردم که محل را و نوع سرعتگیرها را ببینند و نصب بقیه سرعتگیرها را به بعد از مطالعه مجدد و ارزیابی عملکرد این موانع در کاهش سرعت و نیز نوع واکنش مردم واگذارند!
درخواستی که هیچ فایده ای نداشت و به سرعت هر چه تمام، این سرعتگیرها، در جای جای شهر نصب شد و فحش و لعن و نفرین مردم را نثار بانیانش کرد!
اما به مرور، سطح هوشیاری نصب کنندگان این موانع افزایش پیدا کرد و این سرعتگیرها در بین آسفالتهایی که قبل و بعد آن ریخته شد، گم شد؛ یعنی غرورشان نپذیرفت که نصب این موانع، غیراصولی بوده است، اما در عمل، با دفن کردن سرعتگیرها در آسفالت، سرعتگیرهای پلاستیکی حذف شد!
اندک موانعی هم که بدون آسفالت قبل و بعد باقی مانده، شاید بدان دلیل بوده که مسیر تردد شهردار و اعضای شورای شهر نبوده است؛ و اگر روزی گذارشان به آن مسیرها هم بیفتد، احتمالاً دستور آسفالت کردن سرعتگیرهای پلاستیکی باقیمانده صادر خواهد شد!
اما چیزی که کسی سراغش را نمیگیرد، حیف و میل بیت المال در این کار معیوب است؛ اگر کار کارشناسی و حساب و کتاب بیت المال، برای برخی، فقط و فقط به اندازه یک صدم حساب و کتاب اموال شخصی آنها بود، این چنین، بی مبالات، بیت المال هدر داده نمی شد!
****
هیس! خزانه شهرداری خالی است!
هیس! معلوم نیست پیمانکار سرعتگیرها به کجا وصل است!
هیس! معلوم نیست پیمانکار آسفالت به کجا وصل است!
هیس! سازمان بازرسی بیدار می شود!
هیس! برخی اعضای شورای شهر و برخی مسئولان شهرداری زودرنج هستند!