در خصوص تعیین فرماندار غیربومی برای شهرستان، قبلاً وعده کردم نکاتی بنگارم؛ علت تأخیر در نگارش و انتشار آن یادداشت، پرهیز از ادعای اخلال در مسیر انتصاب فرماندار جدید بود؛ چرا که به شدت طرفدار تغییر فرماندار بودم و برچسب اخلال در تغییر فرماندار، وصله ناجوری بود که تحملش برایم آسان نبود!
اکنون که آبها از آسیاب افتاده و فرماندار جدید، بر کرسی ریاست، به سلامتی، جلوس کرده، در این باره خواهم نوشت. اکنون که سال تحصیلی به پایان رسیده و فراغت بیشتری فراهم است، نکات را طی چند یادداشت مستقل و مشروح (و البته به هم پیوسته در موضوع) می نویسم تا احیاناً به خاطر طولانی شدن، برخی مطالب، مغفول واقع نشود. اما فعلاً اولین یادداشت تقدیم میشود:
****
خبر تعیین فرماندار غیربومی برای اردکان، بازخوردهای منفی بسیاری در بین خواص و عوام مردم اردکان داشت. (در موافقت یا مخالفت نگارنده با این بازخوردها، در یادداشتی دیگر، نکاتی خواهد آمد؛ ان شاء الله)
در این بازخورد منفی بخش مهمی از اصلاح طلبان شهر هم همداستان و همفکر بودند. اما تیم خبر و رسانه بخش خاصی از جریان اصلاح طلبی شهرستان (تأکید میکنم: بخش خاص و البته محدودی از جریان اصلاح طلبی شهرستان!)، در حمایت از فرماندار غیربومی و در مقابله با موج منفی عمومی علیه این انتصاب، اقداماتی انجام داد. (انگیزه بانیان این سیل حمایتی از فرماندار غیربومی، موضوع یادداشت دیگری است).
یکی از آن اقدامات تبلیغی و حمایتی این بود که موج منفی اجتماعی علیه فرماندار غیر بومی را به عنوان ساخته سیاسی جریان اصولگرایی شهر و کاملاً مصنوعی معرفی نمودند و از آن با عنوان آشفتگی خواب اصولگرایان شهر به علت تغییر فرماندار یاد کردند!
نمی دانم فکری و تدبیری هم ورای این ایده تبلیغی وجود داشت یا نه؛ اگر این رویکرد تبلیغی، پشتوانه فکری نداشته، که نمیتوان از آن انتظاری داشت! و اگر این رویکرد تبلیغی با فکر و برنامه بوده، باید به اوج فضاحت آن، خندید!
کسی نیست از این حضرات بپرسد که جریان اصولگرایی شهر، چه فیضی از حضور و عملکرد فرماندار قبلی برده که با خبر تغییرش، خوابشان آشفته شود؟! اگر آشفتگی خوابی وجود داشته باشد، برای کسانی وجود خواهد داشت که این تغییر، به منزله ایجاد دست اندازی در یکه تازی انها در مدیریت شهر است! و همین اشاره کافی است!
و کسی نیست که از این حضرات بپرسد که جریان اصولگرایی شهر، چه سهمی در مدیریت شهر دارد، که با کاهش یا افزایش آن، خوابش آشفته شود؟!
و کسی نیست که از این حضرات بپرسد جریان اصولگرایی شهرستان، چه خلل یا مانعی در یکه تازیهای سیاسی باند خاص شهرستان، ایجاد کرده که ممانعت در مسیر تغییر فرماندار، دومین مورد آن باشد؟!
و اصلاً کسی نیست که از این حضرات بپرسد با وجود قلع و قمع بزرگان و پیاده نظام اصولگرایی شهرستان، در سالهای گذشته حتی در سطح کاملاً نازل و مفتضح تغییر دستوری و استبدادی امام جماعت مسجد دانشگاه، مگر رمقی برای مخالفت یا موافقت جریان اصولگرایی باقی مانده است؟!
به نظر نگارنده این یادداشت، انتخاب فرماندار غیربومی برای شهرستان، باعث آشفتگی خواب خوش جریان اصولگرایی شهرستان نیست؛این خواب، عمیق تر از آن است که با چنین تکانه هایی، ناخوش شود!
بلکه انتخاب فرماندار غیربومی، در هیاهوی گوشخراش ادعای فراوانی و غلبه مطلق اصلاح طلبی در شهر، شاهدی روشن بر ناخوشی جریان اصلاح طلبی شهرستان، مخصوصاً در سطح نخبگان این جریان است که مجبور شده به فرماندار غیربومی رضایت بدهد؛ بلکه، بالاتر از آن، مجبور شده از غیربومی بودن فرماندار، در حد چاک دادن یقه، حمایت تبلیغی کند و در مقابل مخالفان، خشمگینانه و بی هدف، موضع دفاعی بگیرد. تفسیر و شواهد این ادعا، بماند برای یادداشتی دیگر.