کسی را دیدند که دست و لقمه به دور سر می چرخاند و غذا را به زحمت به دهانش می رساند و می خورد. از او پرسیدند چرا اینگونه غذا میخوری؟! گفت: دیدم همه، مثل هم و ساده، لقمه به دهان میرسانند؛ خواستم ابتکاری داشته باشم و متفاوت غذا بخورم!
شهرداری اردکان هم به چنین ابتکار خلاقانه و ضایعی دست زده و لابد به این خلاقیت عجیبش افتخار هم می کند! نمیدانم تاکنون به ذهن مبارکشان نرسیده که این خلاقیت، مثل لقمه دور سر چرخاندن یا ضایعتر از آن است؛ و شاید ذهن و فکر و عقل را امانت خدا میدانند و به کار گرفتن عقل را "تصرف در امانت خدا" میدانند و خیانت در امانت روا نمیدارند!
قضیه از این قرار است که شهرداری اردکان، مثل سراسر کشور، تابلوهایی سر کوچه ها نصب کرده و میکند که نام یا شماره کوچه در آن درج شده است. اما تفاوت در اینجاست که در همه جای کشور، در دو طرف این تابلوها، نام یا شماره کوچه نوشته شده، اما استثنائاً در اردکان پشت تابلوها را برای سرکار گذاشتن ملت یا احتمالا برای خنده، سفید گذاشته اند!
با ابتکار خلاقانه شهرداری اردکان، اگر شما در خیابانی در حال تردد بوده و دنبال شماره کوچه ای باشید که سمت چپ شما قرار دارد، باید لزوماً از کنار کوچه به طور کامل رد شوید و گردن خود را به تمام قوا، و قدری بیشتر از گردن شترمرغ یا شتر، برگردانید تا شماره را ببینید و اگر درست بود، آن وقت دنده عقب برگردید و گردش کنید و وارد کوچه شوید!
نمیدانم توجیه این ابتکار ضایع چیست؟ ادعای صرفه جویی در بیت المال که فوق العاده خنده دار است؛ در جایی که میلیاردی حیف و میل میشود، محاسبه ریال و تومان را کسی باور نمیکند!
شاید هم یکی از اقوامشان مزرعه پرورش شترمرغ دارد و برای افزایش مصرف گوشت گردن شترمرغ برای تقویت عضلات گردن شهروندان، از چنین ابتکاری بهره جسته است. یعنی شاید در ضمن مدیریت و ابتکار، در حال ایجاد رانت هم هستند! از این قوم پاک دست، با چنین توهمی، استغفار میکنم!
پس، شاید بیش از این به عقلشان نرسیده، و لایکلف الله نفساً الا وسعها.
(اگر جایزه انتقاد برتر به این یادداشت رسید، پاداش نقدی و لوح تقدیرش را تقدیم میکنم به شهرداری اردکان، برای تأمین بخشی از هزینه برگزاری جلسات تقویت هوش!)