تردیدی نیست که آب و خاک حاصلخیز و فضای سبز، در منطقه گرم و خشک و کم آب یزد و اردکان، بسیار ارزشمند است.
آن وقت این نعمت ارزشمند را به همراه کلی هزینه نیروی انسانی، صرف کاشت کاج و عرعر و نارون و اکالیپتوس و ... کردن، چقدر قابل دفاع است؟!
خوشبختانه به نظر می رسد چند سالی است کاشت درخت مثمر زیتون به صورت جسته و گریخته در دستور کار شهرداری است.
چند روز پیش در فضای سبز دانشگاه یزد، از عناب تازه نهالهای کوچک استفاده کردیم؛ بلافاصله این نکته تداعی شد که چرا این درخت با ارزش و دارای محصول دارویی، در فضای سبز شهرمان از جمله پارکها کاشته نمیشود؟!
چرا نهال خرما، توت، سنجد، عناب، انار و حتی نارنج و پسته و زرشک آزموده نمیشود؟! همه این درختان با آب و هوا و خاک منطقه، سازگارند.
هر باری که در چندوقت اخیر، فاصله پلیس راه تا پل قطار را طی میکنم، تنم میلزرد از این که احساس می کنم چند وقت دیگر درخت کاج و عرعر و نارون و زبان گنجشگ و ... این مسیر طولانی را اشغال خواهند کرد!
راستی، چرا نهضتی برای کاشت درختان مثمر در فضای سبز شهرمان شکل نمیگیرد؟ و چرا به طور کلی درختهای غیرمثمر از چرخه کاشت تازه، خارج نمیشوند؟!