امیرمؤمنان علی علیه السلام میفرماید فاصله حق و باطل چهار انگشت است. (کنایه از اینکه آنچه میبینی حق است و ممکن است آنچه میشنوی باطل باشد)! بهترین روش برای تبیین حق از باطل در بین شنیدهها، پرسیدن از کسی است که چیزی به او نسبت داده شده است. ممکن است گاهی به فردی دسترسی نداشته باشیم و پرسیدن سخت باشد. در این صورت نشر آنچه شنیدهایم مصداق دروغ است. در روایت است که در دروغگویی مردم همین بس که هر چه میشنوند بازگو کنند. در هنگام پرشس از افراد هم بر اساس روایات، باید تحلیل و دفاع فرد را شنید و همان را ترجیح داد و فرد را به دروغگویی و توجیهگری متهم نکرد.
اما فاصله ما با اخلاق مطلوب اجتماعی در اسلام، چقدر زیاد است؟! با اینکه فرد در دسترس است، از او نمیپرسیم. با این که دفاع و توجیه معقولی دارد، نمیپسندیم. با اینکه احساس کردهایم آنچه شنیدهایم از حق فاصله دارد، در بازگوکردنش همت به خرج میدهیم و ...
البته یادآوری این نکته هم ضروری است که خوشبینی به سایر افراد جامعه، غیر از اعتماد به افراد در واگذاری مسئولیتهاست. در این بخش، اسلام تأکید دارد که امانت را به اهلش بسپارید. در نتیجه، خوشبینی نسبت به همه یک چیز است و کاملاً مطلوب؛ و اعتماد به همه در واگذاری مسئولیتها چیزی دیگری است که نامطلوب است. آنچه گفته شد فرق «احراز» صلاحیت و «عدم احراز» صلاحیت و «احراز عدم» صلاحیت است. حتماً توجه دارید که فاصله بین دومی و سومی هم زیاد است.