این حکایت را شنیده اید، اما تکرارش خالی از لطف نیست:
برای پادشاه غذای بادمجان آوردند پادشاه خوشش آمد و یکی از همراهان شاه در مدح بادمجان شعری گفت. پادشاه سیر شد و از غذا ابراز نفرت کرد و همان همراه در مذمت بادمجان شعری گفت. پادشاه گفت: تو چه مرد چاپلوسی هستی؟! هم در خوبی و هم در مذمت بادمجان شعر گفتی! مرد گفت: جناب پادشاه! من مداح تو هستم، نه مداح بادمجان!
غرض از تکرار این حکایت، آن است که مخالفان دولت قبل، مخصوصاً آنها که در مخالفت تصمیمات اقتصادی دولت، در اظهار نظرشان، ژست تخصصی اقتصاد هم می گرفتند، مفصل درباره آثار تورمی افزایش حاملهای انرژی قصیده می بافتند!
اما اکنون که دولتی که حامی سیاسی اش هستند، نرخ حامل های انرژی را افزایش داده، مفصل درباره اثر تورمی نداشتن این اقدام صحبت می کنند و آمار می دهند!
از این دست مطبوعات هم فراوان داریم. مطبوعاتی که در گزارشهای مفصل از نقش افزایش قیمت سوخت در تورم می گفتند، امروز چه شاهکارهای گزارشی درباره بی اثر بودن افزایش قیمت سوخت در تورم دارند؟! (کاش فرصت می شد برخی از آرشیوهای این دست مطبوعات را استخراج کرد تا عمق این تناقض رفتاری آشکارتر شود!)
مرحبا بر این مداح شاه ها، که در هر صورت مداح بادمجان نیستند!
(تذکر حیثیتی: از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی شخصاً با حذف نظام سهمیه بندی موافق هستم؛ نقد اساسی نگارنده در این یادداشت، نقد روش رفتاری ما در حمایت و مخالفت است).