شنیدهها حاکی است که شهردار محترم اردکان استعفا فرمودهاند؛ آن هم در اوج روزهای کاری شهرداری در طول سال، یعنی در آستانه سال نو، با فراوانی کارهای شهرداری در روزهای پیش رو تا پایان تعطیلات عید نوروز!
شنیدههای دیگر حاکی است که این استعفا، احتمالاً دستوری یا فرار به جلو است؛ یعنی در جمعبندیهای اخیر شورای شهر، این نتیجه حاصل شده که اکثریت شورا، مایل به برکناری شهردار هستند وشهردار محترم قبل از برکناری، پیشدستی کردهاند یا پیشنهاد این پیشدستی را از شورا دریافت کرده است! تا به ادبیات امروزی، هزینه سیاسی و اجتماعی هر دو طرف در برکناری احتمالی شهردار، در یک معامله برد ـ برد کاهش یابد!
اینها همه را در کنار این موضوع قرار دهیم که در یک سال و نیم قبل، شورای شهر، با اتفاق آرا (بدون حتی یک مخالف) همین شهردار را منصوب کرد و و این رأی بدون مخالف ( که داد میزد اتحاد نظر کاملاً سیاسی و حساب شده است) اعتراضات بسیاری هم برانگیخت!
چرا شورای محترم آن قدر احساسی و بدون کارشناسی تصمیم گرفته که پس از یک سال و نیم، به چنین نتیجهای رسیده؟! تازه شما در نظر داشته باشید که این مخالفتها از چه زمانی شروع شده که حالا این قدر بالا گرفته؟! شاید هم تصمیم اخیر شورا، احساسی و بدون مطالعه کافی است!
میتوان حدس زد اولین مخالفتها و نشانههای پشیمانی، از همان ماههای اول شروع شده و البته شورای شهر شجاعت جبران فوری اشتباهش را نداشته و پس از کلی کش و قوس، چارهای جز اصلاح مسیر و تصمیم گذشته ندیده است!
کاش همه ما آنچه هستیم، مینمودیم و آویزان دیگران و مرعوب برخی دیگر و ابزار اجرای نظر دیگران و نیز عوامزده و دنبال رأی دور بعد انتخابات شورا نبودیم تا شجاعت اظهار نظر صریح داشته باشیم و تبعات تصمیمهای درست ونادرست خود را هم با شجاعت قبول میکردیم!