سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیروز جلسه دفاع از پایان‌نامه ارشد یکی از دانش‌پژوهی بود که نقش "راهنما" را در آن بر عهده داشتم. چند دقیقه زودتر از ساعت مقرر در سالن کنفرانس و البته "تنها" نشسته بودم.

ده دقیقه از زمان جلسه گذشته بود که یکی زنگ زد و فرمود: کجا تشریف دارید؟! استاد داور آمدند و منتظرند!

وقتی گفتم مستقیم به سالن کنفرانس آمده‌ام و از کنار معاونت پژوهش گذشته‌ام، و در سالن دفاع، استاد داوری در کار نیست، شوکه شد!

نمی‌دانستم چرا، اما وقتی که حدود یک ربع بعد به خاطر نیامدن استاد محترم داور، جلسه دفاع به روز دیگری موکول شد، فهمیدم که قصد پیش‌دستی داشته و کلک‌اش نگرفته است!

و البته بعدتر هم فهمیدم که به خاطر قصور همین شخص در هماهنگی با استاد داور، جلسه لغو شده است!

جالب است که در هر کاری از خرد و کلان، قاطعانه دنبال مقصر بیرونی می‌گردیم و حاضر نیستیم نقص کار خودمان را قبول کنیم؛

همچون برخی طرفداران دولت که معایب توزیع سبد کالا و البته اشکالات مشمولان سبد را همگی به گردن دولت سابق می‌اندازند! (لینک یک نمونه؛ کارشناس محترم چه زحمتی هم کشیده برای ربط قضایا با سابق. خسته نباشد!!!!!!!)


نوشته شده در  سه شنبه 92/11/15ساعت  7:51 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]