مذاکرات، در مجموع دو جنبه داشت؛ جنبه تبلیغی و جنبه حقیقی. هر دو طرف به اندازه کافی در جنبه تبلیغی خود را برنده میدانند؛ پیگیری سخنان طرفهایی ایرانی و امریکایی هر کدام به گونهای است که خود را برنده نهایی معرفی میکند.
اما مطالعه متن توافق منتشر شده نشان میدهد مسیر بسیار پرچالشی پیش روست. از یک طرف انتظارات 1 + 5 از ایران خیلی شفاف و صریح و در مسیر محدود کردن حقوق طبیعی ملت ایران است که به هر دلیل و بنا به مصالحی که "نرمش قهرمانانه" نامیده شد، طرف ایرانی به آنها در قالب نام "داوطلبانه" به آنها تن داده است. نمیدانم چرا رئیس جمهور محترم فرمودند تمام فعالیتها به روال سابق ادامه دارد؟ متن رسمی توافق که قطعا چنین ادعایی را برنمیتابد.
اما در مقابل محدودیتهایی که برای ایران در نظر گرفتهاند، فقط بخش ناچیزی از حقوق مسلم ایران را که به دلیل قدرت برتر از ایران سلب کرده بودند، با اما و اگرهایی به ایران برمیگردانند.
در مجموع، به نظرم در کوتاه مدت این توافق به نفع اقتصاد ایران است اما در عرصه سیاسی و در بلند مدت چیز جدیدی حاصل نخواهد شد؛ بلکه احتمالا کانال جدیدی برای فشار بیشتر بر ایران باز خواهد شد؛ با این بهانه که ایران به تعهدات خود در توافقنامه عمل نکرده پس دیگر مذاکره فایدهای ندارد و باید راههای دیگر را آزمود!
راستیآزمایی این نظر شخصی، فقط به گذشت شش ماه زمان نیاز دارد تا معلوم شود که میتوان به امریکاییها اعتماد کرد یا نه!