در حمامهای عمومی که اکنون در آستانه انقراض نسلش قرار داریم، مشتری برای بیرون آمدن از محوطه حمام و رفتن به رختکن باید از حوضچه آبی رد شود که به عمق حدود ده سانتیمتر از آبسرد و البته جاری پر شده است. قدیمترها چند باری و بیشتر برای مشت و مال، به این حمامها رفته بودم. پس از خروج از فضای به شدت گرم حمام و با وجود گرمای شدید بدن، آب حوضچهها بیش از اندازه سرد به نظر میرسید. همیشه این سوال برایم وجود داشت که چرا این حوضچهها را از آب گرم پر نمیکنند؟! این سوال کاملا موجه مینمود؛ مخصوصا با توجه به این که هدف از وجود این حوضچهها را فقط در تطهیر کفپا منحصر میدانستم. اما بعدها که در مطالعه، اطلاعات اندکی از طب سنتی به دست آوردم، فهمیدم بر اساس طب سنتی پس از حمام، عبور از آب سرد و خنک شدن کفپا چه خواص عجیبی دارد و چه بیماریهایی را تسکین میدهد. تحقیقات جدید نیز این نتایج را تأیید کرده و محققان توصیه میکنند قبل از خروج از حمام، پاها با آب سرد شسته شود.
در جایی که عقل ناقص بشر با دانستههای خود نمیتواند درباره مسائل ساده زندگی مادی به طور قاطع اظهار نظر کند و در جایی که همواره ادعاها و نظرات علمی در حال ارتقابخشی یا ابطال دانشهای پیشین است، چگونه کسانی با جرأت به تحلیل گزارههای دینی میپردازند و نتایجی که باب میلشان باشد میگیرند و نظرات مخالف را برنمیتابند یا آن را نشانه فهم نادرست قائلان آن میدانند؟! همواره در محاسبات و توصیههای مربوط به زندگی مادی، دنبال بهترینها و توصیه کارشناسان و متخصصان هستیم و باب میل بودن و خوشایند خودمان را در نظر نمیگیریم. آیا در اظهارنظر در مسائل دینی و تحلیل و تجزیه گزارههای معرفتی و دستوری آن، به همین اندازه یا کمتر آن احتیاط میکنیم و وسواس داریم؟ به نظر میرسد پاسخ در بسیاری از موارد، منفی است. فلسفه حوضچه آب سرد حمام عمومی، میتواند درس بزرگی برای ما باشد.