در یادداشت قبلی مطالعه دو مصاحبه را پیشنهاد کردم. بخشی از قسمت دوم مصاحبه فارس با جناب شهریار زرشناس را در این یادداشت درج میکنم. نکته ناب و نغز در این دو مصاحبه زیاد است؛ این قطعه را آوردم تا آزادی از جنس آزادی مدعیان پر سر و صدای آنها شناخته شود!
آقای زرشناس در این مصاحبه میگوید: آقایانی از جمله شمسالواعظین و رخ صفت زمانی که در کیهان بودند سال 1363 یا 1364 در یک صفحه از کیهان، مقالهای از احمد فردید به مناسبت مشروطه با عنوان «دفع فاسد به افساد» چاپ شد؛ آنها جلوی چاپ روزنامه را گرفتند و به طور کلی آن روز، صفحه اندیشه از روزنامه کیهان حذف شد!
بنابراین جریان سروش، فضای اختناق آلودی علیه هر نوع اندیشهای غیر از خودش ایجاد کرده بود و در آن زمان مدعی بود که انقلابی فقط ما هستیم و هر کسی که حرفی خلاف ما میزند ضد انقلابی است اصلا مجال و امکان این وجود نداشت که راهحلی، فکری، طریق دیگری بخواهد مطرح شود.
این فضا در سالهای 68 ـ 69 کم کم شکسته شد و امکان درج صحبتهایی دیگر نیز در کیهان پدید آمد اما تا سال 1372 همچنان امکان صحبتهای تازه در صدا و سیما وجود نداشت.
تنها فردی که به صورت مداوم در صدا و سیما برنامه داشت سروش بود و مباحث او درباره مولوی کار را به جایی رساند که آن برنامه به دستور امام(ره) متوقف شد. سروش ایدئولوگ نظام بود، اگر کتابهای درس معارف اسلامی در سال 1365 را که سروش نوشته بود نگاه کنیم متوجه میشویم عین حرفهای پوپر را میآورد و متأسفانه این موارد، جزو کتابهای درسی جمهوری اسلامی بود.
بنابراین، فضا اصلاً مجالی برای حضور فرد دیگری کسی نمیداد. آقای دکتر داوری برایم تعریف میکرد که در سالهای 63 و 64 با سروش بر سر مطلب «جامعه باز» با سروش دعوا کرد و از آن به بعد بود که مقاله او را چاپ نمیکردند و حتی اگر کسی به مقاله آقای داوری نیز استناد کرده بود باز هم مقاله آنها چاپ نمیشد!