سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمی‌دانم ذهن خراب را چه کار باید کرد؟! جریان از اینجا شروع شد که چندی پیش جریان اعتصاب غذای چهل روزه (خیلی باورش سخت است!) "نسرین ستوده" با پادرمیانی برخی افراد از مجلس و دولت پایان یافت. گرچه حقوق همه افراد باید در جامعه اسلامی باید محترم باشد، اما با مراجعه به لینک پیوست (کلیک کنید)، خانم ستوده را بیشتر بشناسید! (و البته درود بر نظام اسلامی که چنین رأفتی بر چنان مجرمی دارد).

ذهن خرابی دارم و زود به یاد چیزهای بی‌ربط دیگری می‌افتم؛ غرض از این یادداشت چیزی است که از گذشته جریانات سیاسی به یادم آمد! ؛ لذا امیدوارم اعتصاب غذای خانم ستوده مثل اعتصاب و تحصن و روزه سیاسی اصلاح‌طلبان پایان مجلس ششم نباشد.

یادم است که در پایان مجلس ششم، (1382) متحصنین اصلاح‌طلب، روزه‌ سیاسی و استعفا را به تحصن افزودند. اما انتشار عکسی درخصوص شروع روزه‌ سیاسی متحصنین در صفحه ‌نخست روزنامه شرق، جوکی ساخت که هنوز در خاطره‌ها باقی است! (ادامه مطلب را ببینید و بخوانید؛ جالب است!)

در این عکس، محسن میردامادی، رئیس کمیسیون امنیت مجلس ششم، در حالی متحصن و در حال اعتصاب سیاسی است که روی میز غذای او خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های مختلف چیده شده بود و زیر این تصویر، جمله‌ «آغاز روزه‌ سیاسی متحصنین» آمده بود! (عکس مشهوری که مورد اشاره است، در انتهای همین یادداشت درج شده است)!

البته ظاهراً قرار بود که اعتصاب غذا باشد و با انتشار این عکس ناگهان محتوای "روزه سیاسی!" تغییر کرد که در آن هم غذا می‌خوردند و حرف سیاسی می‌زدند! این عکس آن قدر برای آنها سنگین تمام شد که هنوز هم نمی‌توانند جمعش کنند!

و البته چه ذهن خرابی دارم! یاد جریان دیگری افتادم که آن را هم نمی‌توانند جمع کنند؛ جریان مرگ موش صفی و آقای مزروعی؛ که امروزه گاهی به نام آقای "مرگ موش" خوانده می‌شود!


نوشته شده در  شنبه 91/10/2ساعت  5:0 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]