درباره توسعه نامتوازن، و بیتناسب با محیط اردکان، سخن بسیار گفته شده و میشود؛ اما اکنون، و در میانه راه چه میشود کرد؟
به نظر میرسد برخی از انتقادات به صنعت، سنگهای بیهدفی است که حاصلی ندارد؛
مثلاً خروجی کوتاهمدت و بلندمدت خطبه طوفانی نماز جمعه علیه صنعت چه بود؟! و مثلاً این همه اعتراض به تابلوهایی که مردانه، فقط و فقط یکدستی هوا را گزارش میکنند چه بود؟!
اما راهکار چیست؟ به نظر نگارنده، منتقدان هنوز برنامه مدونی برای سامان اعتراضات به صنعت ندارند.
با وجود هزینههای کلان، و با وجود مجوزها، آیا میتوان تصور کرد که مخالفان انتظار داشته باشند این بساط، برچیده شود؟ قطعاً خیر!
و اگر تدبیر مفیدی باشد، باید برای اصلاح ادامه کار، و نیز جلوگیری از توسعه این صنعت باشد؛ که در هر دو بخش، ظاهراً برنامه خاصی وجود ندارد؛ چون شنیده میشود همچنان فولاد و گندله، در ریل طراحی و اجرای طرحهای گسترش هستند!
و اگر تدبیر مفیدی باشد، باید در مسیر الزام صنایع به ایفای مسئولیتهای اجتماعی در شهر باشد؛ اما آیا چنین میشود؟!
شنیدهها حاکی است که رقم میلیاردی کمک ماهانه صنایع به شهرستان، مستمراً در حال وصول است؛ اما وصولکنندگان، چه کسانی هستند و در چه مصارفی هزینه میشود؟!
به نظر میرسد صنایع و کانونهای قدرت و ثروت و شاید هم سیستم اداری شهرستان، کاملاً از وضع موجود راضی هستند و تغییر خاصی به وجود نخواهد آمد!
شاید، اگر قرار است تلاشی صورت گیرد، باید در مسیر شفافسازی دریافتکنندگان و مصرفکنندگان ارقام میلیاردی کمک صنعت به شهرستان باشد؛ پولها به کجا میآید و از آن جا، به کجا میرود؟ چرا کسی پیگیر درستی یا نادرستی این ادعا و گزارش واقعیت نیست؟
و شاید اگر بتوان گام مفیدی برای شهرستان برداشت، از مسیر همین شفافیت باشد؛ و نه از مسیر زدن سنگهای بیهدف به شیشه صنعت!
اما شخصاً انتظار شفافیتی در این مسیر ندارم؛ چرا که طبق شنیدهها، حتی حقوق برخی کارمندان خارج از چارت فرمانداری (بخوانید نورچشمیهای سفارشی) را صنعت تأمین میکند؛ با این شرایط آیا میتوان انتظار داشت، شفافیتی اتفاق افتد؟!
و از آنجا که رقمهای کلان اعطایی، قدرت مانور مدیران ما را در اموری که به صلاح میدانند، بالا برده، آیا با دست خود، تیشه به منبع قدرت خود خواهند زد؟ رقمهایی که برای مصارف آن، به هیچ کسی هم پاسخگو نیستند! قطعاً مدیران ارشد شهرستان، چنین خطای بزرگی را مرتکب نخواهند شد!
و کوتاه سخن این که ساماندهی و نتیجه بخشی اعتراضات به صنعت، نیاز به طرح مشخص، مطالبات روشن و پیگیری مستمر دارد؛ که هنوز حتی کورسویی از این روند دیده نمیشود.
هر از چندی، سنگی بیهدف، به شیشه صنعت میخورد و صدایی از این شیشه نکن برمیخیزد؛ این صدای بلند و بیحاصل، مخالفان را مسرور میکند؛ و صنعتیان را مشعوف! و هر دو، همچنان، این چرخه را تکرار میکنند!