سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امروز رفته بودیم خرانق؛ که فردا میزبان جلسه‌ای به مناسبت روز خبرنگار است!
به‌اختصار مشاهداتم را می‌نویسم:
1. حداقل در فاصله سه ساعتی که در آنجا بودم، بیش از 30 گردشگر خارجی به‌تناوب آمدند و رفتند؛ اما بوی تعفن سطل آشغال بزرگی که چسبیده به محل ورود و توقف ماشین‌ها بود، هوش از سر می‌برد!
2. تعمیر و بازسازی غیراصولی و نیز نگهداری نامناسب، ساختمان‌های مسیر خیابان تا ورودی قلعه، و خرابی‌های مجدد به‌وضوح قابل مشاهده بود.
3. دو طرف ورودی این کوچه تا قلعه، به وجود تلی از آشغال مزین شده بود!
4. کوچه اصلی که با کلی هزینه، سنگ‌فرش شده و از کنار خیابان اصلی تا قلعه تاریخی خرانق امتداد یافته، معبر اصلی ورود گردشگر نیست؛ بلکه ماشین‌های حامل گردشگران، مسیر خاکی و نامناسب پشت کاروانسرا را انتخاب کرده تا کنار قلعه می‌آیند!
5. در محوطه اصلی (ورودی قلعه) بوی نامطبوع آغل بسیار نزدیک به مجموعه، آزاردهنده بود!
6. تلی از کاه‌گل که برای بازسازی مجموعه ساخته بودند، کنار درب اصلی ورودی ریخته بود؛ اما آن‌قدر از ساختن و لگد کردن این کاه‌گل گذشته بود که جو و گندم‌های داخل کاه آن، سبز شده بود!
7. کلی خشت و مصالح ساختمانی بازسازی اطراف ورودی اصلی به شکل نامنظمی انبار و پراکنده بود!
8. دو تیر برق بتونی دقیقاً با فاصله کمتر از نیم متری دیوارهای قلعه نصب شده بود؛ البته معلوم بود مدت زیادی از نصب این تیرها نمی‌گذرد؛ نمی‌دانم مثال و مصداق بهتری برای معنای آلایندگی بصری آثار باستانی از این نمونه وجود دارد یا نه؟!
9. فکر نمی‌کنم بازسازی مجموعه، دارای طرح و برنامه خاص و مدیریت خاصی و فازبندی مشخصی باشد؛ بماند که برخی ضروریات بازسازی هم ظاهراً اجرا نمی‌شود!
پس از گذشت چندین سال از آخرین بازدیدم، تغییر محسوسی در بازسازی داخل قلعه دیده نمی شد!
مثلاً دیدیم که در داخل و عمق این مجموعه گلی، کارگران در حال ساخت اندود کاه‌گل و لگد کردن آن برای بازسازی هستند! آب و رطوبت چه بلایی سر خشته‌ها در می‌آورد؟!
10. هیچ گونه اطلاع‌رسانی تاریخی درباره قلعه و کاروانسرا در محل، نصب نشده بود! با یکی از تورلیدرها صحبت کردم و پرسیدم چه اطلاعاتی به گردشگر تحویل می‌دهید؟ خندید! پای خطابه انگلیسی یکی دیگر از تورلیدرها ایستادم؛ فقط یک سری اطلاعات عمومی؛ که اگر هم گفته نمی‌شد، خود بازدیدکننده می‌فهمید!
11. از فضای سبز و پارکی که با کلی هزینه کنار بخشداری و در آستانه ورود به بخش تاریخی ساخته شده، فقط سنگ و سیمان مانده و چند تا اسباب‌بازی! عجیب این که در آن هوا و خاک، فضای سبز مناسبی طراحی نشده است!
نکات دیگری هم بود که بماند برای بعد! و نکته آخر این‌که اگر فقط به هدف بازدید از این مجموعه، این مسیر را طی کرده بودم، قطعاً احساس خسارت می‌کردم! نمی‌دانم گردشگر خارجی، چه حسی در بازگشت خواهد داشت؟!
برای هر منصفی و با یک بازدید ساده از مجموعه باستانی قلعه خرانق، غبار غلیظ غفلت و سوءمدیریت میراث فرهنگی مشهود است! کاش قلعه خرانق در اصفهان بود!


نوشته شده در  چهارشنبه 96/5/18ساعت  6:30 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]