بگذریم از یکی از گزینهها، که همیشه در حد گزینه باقی است؛ این که چه کسانی به عنوان گزینه مطرحش میکنند که هیچ وقت جدی گرفته نمیشوند، بماند در جای خود!
یا این که چرا هیچ وقت خود او جدی گرفته نمیشود، جای تأمل دارد!
اما مرد همیشه حاضر در صحنه گزینهها، اگر عمامه داشت، لابد گزینه رهبری هم بود!
اما محسن علیجانی، عضو فراکسیون امید مجلس با اشاره به گزینههای مطرح برای شهرداری تهران، گفته که «عارف خواستار بررسی موضوع شهردار شدنش در فراکسیون امید شده است». (عین متن سایتهای خبری است).
نمیدانم این جملات، دقیق هست یا نه؟! یعنی خود آقای عارف خواستار بررسی شدن گزینه بودن خودش شده؟!
یعنی این قدر عملکرد ایشان در طول این سالیان حتی در دوره معاونت اولی ریاست جمهوری، در خور توجه نبوده که از سوی تصمیمگیرندگان به عنوان گزینه احتمالی هم مطرح نبوده و خودش، خودش را به عنوان گزینه پیشنهاد کرده؟!
البته حضور ایشان در لباس نمایندگی که تقریباً هیچ وقت دیده نمیشود؛ حداقل به صورت فعال علنی و حاضر در صحنهها.
از پشت پردهها هم خبر خاصی نداریم؛ اما خبر خاصی هم شنیده نمیشود!
در هر صورت، اگر این ادعا که خود آقای عارف درخواست بررسی گزینه بودن خودش داده، واقعیت داشته باشد، خیلی افتضاحه!
امیدوارم آقای محسن علیجانی، اشتباه کرده باشند؛ و واقعیت چیزی دیگر و جوری دیگر باشد!
https://t.me/poorroostaee
یکی از کانالهای خبری شهرستان زده «تابش؛ یکی از گزینههای شهرداری تهران»!
بعدش هم ذوق زده هشتک زده: « مرد تکرار نشدنی اردکان»!
دلبندم! اونی که گزینه شهرداری تهران است، «وفا تابش» است؛ و نه....
یه وقت غش نری؟!
https://t.me/poorroostaee
پیشنهاد میکنم روابط عمومی شهرداری اردکان، گامهای اول تأسیس موزه شهرداری را بردارد و به فکر تهیه اسناد، عکس، فیلم، اقلام و موارد مشابه باشد؛ تا تحولات شهر و شهرداری به رویت آیندگان برسد.
و پیشنهاد میکنم برای اولین گام، گلدانهای سیمانی بریدگی جلوی شیرینیسازی قصر را به این موزه انتقال دهند؛ چون با توجه به ارزش تاریخی آن، هر لحظه احتمال سرقت آن وجود دارد!
ان شاءالله که دوریالیها افتاده باشد؛ حتی اگر خیلی کج بوده باشد!
https://t.me/poorroostaee
چندی پیش فرماندار اردکان در برنامه رصد شبکه تابان (17 آذر 96) رسماً و با صراحت اعلام کرد که از اول هم آب انتقالی برای شرب نبود؛ بلکه برای صنعت بود! (نقل به مضمون!)
جدای از این که این ادعا نشانه بیاطلاعی شدید این فرماندار است از جریان طرح انتقال آب و هزینه سنگینی که مردم یزد سالها پرداختند؛ اما وقتی کشاورز اصفهانی این ادعا را میشنود، حق ندارد که مسیر آب انتقالی را قطع کند؟!
اگر فقط این قطعه مصاحبه فرماندار اردکان دست کشاورزان شرق اصفهان باشد، به تنهایی دلیل کافی برای قطع جریان آب نیست؟!
کمی منصف باشیم؛ فقط مردم و کشاورزان را تهدید نکنیم؛ تقصیر مسئولان، کمتر از مردم نیست.
https://t.me/poorroostaee
دوستی پیام داده که شنیدم امروز آب انتقالی به یزد قطع شده!
ما هم جواب دادیم: ما که تابستانها آب شور میخوریم؛ بیچاره فولادها و گندله و صنایع کاشی که آب ندارند!
https://t.me/poorroostaee
این روزها که درگیر مجتمع تفریحی چادرملو در زمینهای مزروعی سابق میلشبار شدهایم، خبرهای فراوانی از تغییرات در فرمانداری اردکان میرسد؛ نمیدانم شنیدهها چقدر واقعیت دارد؟!
اما به نظر میرسد که حکایت ما، حکایت درگیر شدن جامعه به فیلتر تلگرام است؛ تا از تلخی و درد افزایش نرخ دلار غافل شود!
و چه تدبیر موفقی؟!
شاید ما هم در این شهر، از این تدبیر موفق به طور کامل رودست خوردیم و کار تمام شد!
https://t.me/poorroostaee
شهید مطهری:
این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است؛ تا ساکت است، مورد تعظیم و تجلیل است؛ اما همینکه به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمیکند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود و این نشانه یک جامعه مرده است!
(منبع: کتاب حق و باطل)
https://t.me/poorroostaee
گندله نزدیک 45 هکتار زمین مزروعی از شرکت میلشبار را خریده با امتیاز دو حلقه چاه آب!
آبها را برده؛ اکنون زمین مزروعی بدون آب را چه کسی مالک میشود؟!
تغییر کاربری هم که به در بسته خورده است!
و چه قالبی بهتر از مجتمع برای خام کردن مردم و مسئولان شهری؛ تغییر کاربری و امتیازات رایگان از مسئولان شهر اردکان است؛ و سند همچنان به نام چادرملو!
به اسم خدمت به مردم شهر با مساعدت همه جانبهمسئولان شهری و با مالکیت گندله، مجتمعی ساخته میشود؛ و چه تجارت پرسودی؟!
هم زمین بسیار بزرگی، به رایگان تغییر کاربری پیدا کرده؛ هم امتیازات رایگان تقدیم گندله شده؛ و هم ارزش زمینهای مزروعی چند برابر شده است!
مالک مجتمع، شرکت گندله است و هر زمانی که خواست میتواند بخشی یا تمام آن را به قیمت روز بفروشد؛ و چه کسی حق دارد که اعتراض کند؟!
لطفاً منت کاسبی شرکت گندله را بر سر مردم این شهر نگذارید!
https://t.me/poorroostaee
فکر بکر احداث مجتمع تفریحی، دیوار به دیوار گاوداری هزار رأسی، ابتکار کدام فکر خلاقی بوده؟!
یعنی حجم بالای بوی نامطبوع گاوداری قراره موسیقی متن پارک و مجتمع تفریحی باشد؟!
یا قرار است شرکتی با سابقه چهل سال کار زراعی و دامپروری، در به در شود؟!
از پنج تا چاه کشاورزی این شرکت، چهارتا به حلقوم صنعت ریخته شده؛ یعنی طمع به این پنجمی و میخ آخر بر تابوت میلشبار همچنان باقی است؟!
ظاهراً تا این لحظه کسی به این شرکت چیزی نگفته که باید جابجا شود؛
و آیا اصلاً کسی چنین حقی دارد که به شرکتی که در اراضی با کاربری زراعی و دامپروری کار میکند، بگوید بساطت را جای دیگری پهن کن؟!
واقعیت این است که منارهای دزدیده شده، بدون این که چاهی کنده باشند؛ مدیریت فوق پیشرفته یعنی همین!
https://t.me/poorroostaee
برنامه برای سرطانگیری باقیمانده مردم
این روزها، خبرهایی از تصمیم پرهیاهوی احداث مجتمع رفاهی درمانی صنایع در جوار میلشبار یا در زمینهای مزروعی سابق همین شرکت شنیده میشود!
نمیدانم چقدر این حرف و شنیده، واقعیت دارد! اما بر فرض صحت این خبر، دو نکته قابل توجه وجود دارد:
اول این که آیا مراحل قانونی تغییر کاربری این زمینها طی شده است؟! یا اول قرار است کلنگش زده شود و شروع به ساخت کنند؛ سپس برای تغییر کاربری اقدام شود!
و به تعبیر دیگر، آیا قانون فقط برای عده خاصی است؛ اما دیگران استثنا هستند؟!
و دوم این که آیا مطالعات زیست محیطی احداث مجتمع رفاهی و درمانی و پارک در این منطقه انجام شده است؟!
خیلی دوست دارم بدانم کدام فرد یا شرکتی این مکان را از لحاظ زیست محیطی مناسب چنین کاری دانسته است؟!
احداث پارک و مجتمع درمانی و تفریحی شانه به شانه دیوار شهرک صنعتی؛ با آن همه آلودگی! خدا شفا بدهد ان شاءالله.
شاید اگر سنسورهای تعیین میزان آلودگی هوا در آن منطقه و در چند نقطه دیگر شهر نصب شود، سنسورهای محل احداث مجتمع صنایع، همواره پیشتاز باشند!
فکر کنم و شاید با این کار، برنامه ریزی شده که این چند نفری هم که سرطان نگرفتند، بروند و آنجا تفریح کنند تا بگیرند؛ و نفسکشی نماند!
و خدا به ما رحم کند با این تصمیمگیریهای فوق مهندسی مسئولان شهرمان!
https://t.me/poorroostaee