شرکت نسبتاً محترم ایران خودرو همراه برخی از محصولاتش، کارت طلایی یک یا چند ستاره اجباری با قیمت گزاف میفروشد.
مثلاً کارت سه ستاره سمند، 900 هزار تومان ناقابل برای خریدار واقعاً محترم آب میخورد؛ و این لطف شرکت ایران خودرو کاملاً اجباری است، یعنی خریدار امکان حذف یا تغییر این کارت را از ماشینی که قصد خریدش دارد، به هیچ وجه ندارد!
اما امکانات این کارت چیست؟ یکی بیمه بدنهای است که از شرکتهای بیمه بیرون خیلی ارزانتر میتوان تهیه کرد؛ و دیگری شمول بسیاری از تعهدات گارانتی ماشین در لیست کارت طلایی است! برخی از شروط تعهدات شرکت در برابر مالک ماشین این قدر عجیب و غریب است که به معنای دیگر چنین تفسیر میشود که در صورت وقوع حادثه، بیهوده وقت خود را تلف نکن؛ چیزی دستگیرت نمیشود!
یعنی شمای محترم ماشینی با گارانتی محدود و کاملاً ناقص تحویل میگیرید و در مقابل برای اجرای این گارانتی 900 هزار تومان باید پول پرداخت کنید؛ آخرش هم هیچی!
(نمونه عینی: ماشین بنده (405 مدل خرداد 89) در کیلومتر 800 یعنی فقط کمتر از دو هفته پس از تحویل، تسمه هیدرولیک یا همان تسمه پروانه پاره کرد؛ زنگ زدم برای گارانتی؛ فرمود: تسمه از اقلام مصرفی است و گارانتی ندارد؛ پرسیدم حتی در کیلومتر 800؛ گفت حتی در کیلومتر یک!!!!!!!!)
بگذریم؛ جالبتر این که اعتراض به این فروش اجباری به هیچ جایی فایده ندارد. اما اگر ماستفروش محترم به جای بقیه پول و در نقش پول خرد، یک آدامس شیک به شما بدهد، تعزیرات او را جریمه میکند به دلیل تخلف «فروش اجباری کالا و خدمات» اما کسی به این شرکت ماشینساز کاری ندارد!
شما بفرمایید بین یک ماستفروش با یک خودروساز در این موضوع چیست که ماستفروش جریمه میشود اما خودروساز جریمه نمیشود؟!
اخیراً هم که دیدهاند کسی به آنها گیر قانونی نداده، بستههایی شامل برخی اقلام میدهند که طبق محاسبه برخی کمتر از یک میلیون ارزش دارد و شرکت نسبتاً محترم ایران خودرو، دو میلیون و صد هزار تومان از مشتری میگیرد. این بسته هم اجباری است؛ و البته حق داریم کمکم از این همه لطف اجباری به آستانه خفگی برسیم!
امروز کسالت اجازه نداد سر کار حاضر شوم. بعد از اذان ظهر توفیق اجباری نصیب شد که تیتراژ شروع برنامه «سیمای خانواده» را ببینم و بشنوم.
اما یک سؤال اساسی پیش آمد و آن این که این تیتراژ چه تفاوت ماهوی و ساختاری با ترانههای حرام دارد؟! اگر دوستان، به نتیجهای رسیدند، نگارنده را هم در جریان بگذارید!
به نظر میرسد اگر همین تیتراژ در قالب صوتی (بدون ضمیمه تصاویری که نقش حلالکننده ایفا میکرد!) به واحد موسیقی اداره ارشاد برای اخذ مجوز انتشار، تحویل شود، روسفید خارج نشود؛ بگذریم که اگر شخص مراجع چنین موسیقی را بشنوند، چه حکمی خواهند داد و آن را مشمول چه مصداقی از مصادیق موسیقی خواهند کرد.
دولت اسلامگرای ترکیه با همه معایبی که در حکومتداری داشته، گاهی برای امریکا و اسرائیل به اصطلاح «شاخ» شده است؛ چیزی که استکبار جهانی برنمیتابد!
چند روزی است دستگیریهای مربوط به فساد و اختلاس مالی در ترکیه اوج گرفته؛ برخی منصوبان حزب حاکم نیز در میان دستگیرشدگان هستند. از سوی دیگر برکناری برخی مقامات امنیتی و افسران برجسته پلیس هم شروع شده است.
اینها نشان از جنگ قدرت در ترکیه است و البته مسئولان ترکیه تأکید میکنند که این بازی زیر نظر آمریکا و صهیونیستهاست. اما نکته مهم این است که خارجیها برای رواج استعمار خویش در کشورها، امروزه مانند گذشته نمیتوانند مستقیم وارد شوند و نیاز به مهره داخلی دارند.
محصول پرداخت هزینه حامد کرزای در امریکا، چند دوره حکومت باب طبع امریکا در افغانستان بود؛ و اما مهره آمریکا در ترکیه، با عنوان چهرهای علمی و مذهبی و البته سیاسی «فتح الله گولن» است؛ مهرهای که در سالهای آینده ترکیه، بیشتر از او خواهیم شنید!
منابع متعددی در سایتهای مختلف اینترنتی وجود دارد که تفکرات لیبرالی و پلورالیستی و لائیک او را نشان میدهد؛ جالب آن که برخی امریکاییها تلاش دارند چهره ضدامریکایی از گولن نمایش دهند، چرا که امروز در ترکیه امریکاستیزی و صهیونیسمستیزی میان مردم خریدار بیشتری دارد!