• وبلاگ : تريبون
  • يادداشت : نتايج سحرگاهي توسعه متوازن!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + احمدي 
    دوست عزيزي که لقب دکتر را نيز يدک ميکشيد، بنابر چه مطالعه علمي يا ميداني اين امار را به صنعتي شدن استان نسبت ميدهيد؟ حداقل جاي يک اما و اگر باقي بگذاريد. مثلا استان يزد از نظر رتبه طلاق در سالهاي دور کمترين ميزان طلاق ثبت شده را داشت و به اين آمار افتخار ميکرد در حاليکه امروزه که ديگر فرهنگ مدارا و تحمل سابق بين جوانان يزدي حاکم نيست آمار طلاق رسمي به شهرهاي بزرگ کشور نزديک شده است. آيا تغيير فرهنگ تحمل و مداراي زنان فقط به صنعتي شدن مرتبط است؟ يا عوامل ديگري مثل رشد شبکه هاي مجازي، افزايش آگااهي زنان، رواج تفکرات فمينيستي و ... هم موثر است.
    جواب من بعنوان يک دانشگاهي اينست که نميدانم بايد همه عوامل دخيل توسط صاحبنظران مطرح و ميزان اثرشان با مطالعات ميداني مشخص شود.
    درخصوص افزايش جرم و جنايت هم عواملي مثل مهاجرت نيروي کار غير بومي، تغيير سبک زندگي و ... مطرح است. اما آيا واقعا اماري داريد که اين ميزان جرم و جنايت فقط توسط غيربوميها افزايش يافته؟ بر چه مبنايي فقط صنعتي شدن و توسعه نامتوازن را تنها عامل ميدانيد؟
    در پايان بالفرض که توسعه صنعتي عاملي موثر بر رشد آمار جرايم باشد. چرا فکر ميکنيد که راه جلوگيري از رشد جرايم جلوگيري از رشد صنعت است؟ شايد بايد از مسولان فرهنگي و فعالان اجتماعي پرسيد چرا آنها همپاي رشد صنعتي شهر، به رشد مردم کمک نکردند؟ چرا داشنگاهيان، حوزويان، سازمانهاي فرهنگي و تبليغي همپاي صنعت فعاليت و نفوذشان را افزايش ندادند؟ و ....
    پاسخ

    سلام. اتفاقا همان آمارهاي رسمي نشان مي‌دهد که بيش از شصت درصد زندانيان و بيش از هفتاد درصد جرايم کيفري استان، از غيربومي‌هاست.