• وبلاگ : تريبون
  • يادداشت : غافلگيري سياسيون
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اقبال 

    حجت الإسلاما! سلام. سالهاي دراز پيش از اين در كنار هم پشت ميزي چوبين و چركين مي نشستيم و خوب به ياد دارم كه با دو دست مطلب مي نوشتي: چپ و راست!! همان زمان به صرافت دريافتم كه نبوغ سرشاري داري و البته آنگاه كه شنيدم طلبه اي شده اي "دل از تو كندم!" با اين حال سطرهايي از دفتر خاطرات آن روزگار من با خاطره هايي از نبوغ و زيركي و گشاده رويي آن دوران شما مسطور است. يادش بخير.اميدوارم كه در راه نيل به "حقيقت" كه وراي تصورات رايج و رسمي است موفق باشيد و اگر از من بي نام و نشان بپرسيد خواهم گفت كه اگر دامن عبا گرد كنيد و از گودال گل آلوده سياست به سلامت بگذريد خوشتر و به سعادت نزديكترست. در اين سالها دانستيم كه چربي سياست چنان عباي ساده ديانت را آلود كه به آب زمزم و كوثر سپيد نتوان كرد.. ايام عزت مستدام.

    پاسخ

    سلام. جناب آقاي اقبال. قد رشيد شما و لطف مستمر شما به يادم مانده است. اما نمي‌دانم چرا از وقتي که طلبه شدم،‌ دل کندي؟! آيا فاصله طلبه شدن با آدم شدن فاصله بيشتري از ساير مشاغل تا آدم شدن است؟! برادرم جناب اقبال با خود عهد کرده‌ام که اگر به حرفي رسيدم از کسي هراس نداشته باشم و حتي به ياد ندارم که حرفي را به خاطر رودربايستي مطرح نکرده باشم. اما از دو کار به شدت فراري‌ام؛ قضاوت و سياست. اما درباره مباحث سياسي تا جايي که مي‌فهمم شجاعت اظهار نظر صريح دارم و پاي لوازم آن هم مي‌ايستم. الحمد لله تطميع‌ةاي سياسي تاکنون به عباي ما نرسيده، انشاء الله هرگز نرسد! بسيار خوشحال شدم از اظهار نظر شما و احياي خاطرات گذشته.