مثل اين که نظر خانم زهرا درست در اومده واقعيتش اينه که امثال اين مقايسه ها چون معمولا همه جانبه نيست خيلي قانع کننده هم نمي تونه باشه براي اثبات اصل ولايت فقيه براهين عقلاني وجود داره که حتما شما بهتر از من مي دونيد اين جور مقايسه براي اقناع بيشتر کساني خوبه که اين اصل رو قبول دارن و نه براي راضي کردنافرادي که با اين اصل مخالف هستن.

از دوستان که راجع به ديکتاتوري نظر مي دهند خواهش ميکنيم فق يک کار خلاف از رهبر معظم انقلاب ذکر کنند مگر ميشود ديکتاتور بود وخلافکار نبود البته مستند

برلوسکوني چه ديکتاتوري بوده که بدون خونريزي کله پا شده؟

اين چه ديکتاتوري هست که دوره ديکتاتوري فقط چهارسال؟ نهايتاً هشت سال؟ بعد هم بدون قتل و کشتارِ مخالفانت از قدرت بکشي کنار؟؟؟

آخه مي دونيد که ديکتاتورها مادام العمرند و اعمال ورفتارشون غير از اين ديکتاتورهاي مورد اشاره شماست! کافيه يه نگاه دور و بر خودتون بکنيد! ليبي، بحرين، سوريه، عربستان و...

انکار بدون سند خيلي راحت است. اتفاقا آقاي کلينتون به خاطر مسايل مذکور به دادگاه رفتند.
ضمنا قانون شفافيت اطلاعات در آنجا اجازه ميدهد که هر خبرنگاري به دنبال موارد اينگونه برود بدون منع. ضمنا همينکه شما و رسانه ها از همه مواردي که شمرديد (کلينتون، برلوسکوني، ...) اطلاع داريد معلوم است که رسانه هاي انجا خوب عمل کرده اند. هيچ فشاري بهتر از افکار عمومي نيست. اما در کشور ما (که کمتر از آنجا مفاسد مالي و اخلاقي نداريم) چند مورد سراغ داريد که مطبوعات حتي به خودشان اجازه بدهند در مورد مسئول (در حد وزير به بالا و البته در همان زمان مسئوليتش) اين موارد را پيگيري کنند؟؟؟
در مورد فضايح جنسي هم تمامي موارد طبق قانون همان کشورها عمل شد ...

با نظر آقا يا خانم احمدي موافقم.

يکي از مواردي که حکومتي را به سوي ديکتاتوري سوق مي دهد عدم آزادي بيان در جامعه است در فرانسه شخص اول حکومت يعني رييس جمهور هميشه در برابر مطبوعات و افکار جامعه پاسخگوست. آيا در کشور ما هم وضع همين است؟! واضح است که ذره اي هم چنين نيست.

در جواب گفتيد: "سلام. اگر با يک عذرخواهي مسأله حل مي‌شود من از جانب همه مسئولان کشور بابت قصور و تقصيرها عذرخواهي مي‌کنم!دوم اينکه اگر با انتقاد همه چيز حل ميشه، پس فقط جنگ زرگري است. افراد انتاقد مي‌کنند مستمرا/افراد هم غذرخواهي مي کنند مستمرا/ و البته همچنان هر کسي هر کاري خواست انجام ميده. اين پروسه، خوبه؟!"
درست مي فرماييد اولا در شخصيت له شده ما ايرانيها عذرخواهي به همين سادگيست که شما ميگوييد. دوما مسئولين ما همون عذرخواهي که شما گفتيد رو هم نميکنند. شما نميخواد از طرفشون عذرخواهي کنيد فقط يه نمونه بياريد که مسئول بلندپايه اي در حد رهبري، رياست جمهوري يا رييس مجلس يا قوه قضائيه به دليلي شخصا مسئوليت کارش را پذيرفته و عذرخواهي کند. البته بوده مواردي که با انداختن تقصير گردن يک قاضي متوسط الدرجه، يا يک خلبان فوت شده در حادثه سقوط يا ... يه عذرخواهي خشک و خالي در سطح وزير انجام شده.
سوما مرحله اول عذرخواهيست، مرحله بعد از عذرخواهي افت محبوبيت و فشار افکار عموميست که احتمالا منجر به استعفاي طرف خواهد شد و اگر جرمي مرتکب شد دادگاهي شدنش، اگر هم استعفانکرد پايان دوره حتما همون افکار عمومي بهش راي نخواهد داد

بنازم حکومت اسلامي را اگر اين قدرتها در ايران دست رييس جمهور بود چه ميشد.
به قول امام (ره)
اين ولي فقيه است که جلو ديکتاتوري را ميگيرد.

يک نکته رو فراموش کردم...
استعدا پيدايش ديکتاتوري به نظر من به فرهنگ باز مي گردد و متاسفانه در ايران فرهنگ بروز ديکتاتوري در اعضاي جامعه وجود دارد. چرا که همواره به دنبال کسي مي گرديم که کارهايمان را به او تفويض کنيم و با خيال راحت بنشينيم. مي توان در تحقيقات ثابت کرد که مردم ايران از اقتدار خوششان مي آيد و متاسفانه اين موجب بروز ديکتاتوري مي شود بطوري که از دل مشروطيت، ديکتاتوري رضاشاهي به عمل مي آيد. در واقع قانون اساسي ج.ا.ايران واقعا جلوي اين فرهنگ غلط را گرفته بطوري که امام فرمودند ولايت فقيه جلوي ديکتاتوري را مي گيرد....
ببخشيد گزاف گوييم را...
يا حق

و البته اين آدرس شايد راحت تر باز بشه:
http://sorayya.ir/Pages/law

سلام. چند سال پيش يک تحقيق با اين موضوع انجام دادم: بررسي تطبيقي راس هرم قدرت در ج.ا. ايران و ا.م.آمريکا
در اون تحقيق به اين نتيجه رسيدم که قدرت رئيس جمهور امريکا در قانون اساسي به مراتب بيش از قدرت ولي فقيه ايران در قانون اساسي است. بخش کوچکي از اون تحقيق رو در اين آدرس قرار داده ام در خصوص محدوديت قدرت ولي فقيه:
http://sorayya.parsiblog.com/Pages/law

ببخشيد فکر کردم جمله آخر مورد تاييد کسي نيست!لااقل اگه ولايت فقيه رو ديکتاتوري مي دونند رياست جمهوري فرانسه رو بيشتر!که متأسفانه ديدم...!!مي پذيرم که مقايستون پاسخ خوبيست!!

سلام! يک طرف قضيه رو درست گفتين. اما همه واقعيت رو يا نميدونين يا نگفتين:
1- مطبوعات فرانسه نظارت بسيار خوبي روي همه ارکان دارند. و محدوديت هاي کشور مارو اصلا ندارند. (نمونش داستان ارتباط سارکوزي قبل از ازدواج با کارلا بروني که مطبوعات بسيار گسترده بهش پرداختند و او عذرخواهي کرد. هيچکس هم بهشون نگفت قضيه را "کش" ندهيد.)
2- سيستم حزبي ساختار يافته که هيچوقت به فرد اجازه عدول از اساسنامه حزب را نمي دهد. مثلا در همين انتخابات اخير هم حزبيهاي اقاي سارکوزي علنا از ايشان براي تلاش در جذب آراي راست افراطي (ناسيوناليستها) انتقاد کردند. (پيش از انتخابات که روي راي ايشان هم تاثير داشت.)

سلام. ببخشيد که با تأخير است اما روز معلم را تبريک مي‌گويم.شاگرد شما در سه سال متوالي.

سلام دکتر جان

تحليل هاتون خيلي به موقع و به جا و جالب و پخته هستش

موفق باشيد

يا حق