سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(عریضه ای به مناسبت قطعی شش ساعته آب در بخشی از خیابان ابوالفضل علیه السلام بدون اطلاع رسانی قبلی! با توجه به این که قطعی، با برنامه ریزی قبلی بوده است؛ یعنی حوادث غیرمترقبه، منجر به قطعی آب نشده!)
یکی شهردار می شود؛ برادر خانمش، شاید کاملاً اتفاقی، می شود یکی از بزرگترین پیمانکاران شهرداری!
یکی رئیس آبفا می شود؛ برادرش، آن هم شاید کاملاً اتفاقی، می شود یکی از بزرگترین پیمانکاران آبفا! (و از قضا، پیمانکاری که آب را شش ساعته بدون اطلاع به مردم قطع کرده است!)
البته قانون منع مداخله کارکنان دولت و اقوام آنها در معاملات دولتی را هم داریم که خیلی ناقص است!
شاید هم در ظاهر و روی کاغذ، پیمانکاران، هیچ ربطی با اقوام نداشته باشند!
کاش ما هم رئیس شویم تا اقوام، آباد شوند!
نتیجه اخلاقی:
ایها الناس بخورید و بچاپید و راحت باشید؛ که شهر، داروغه ندارد! شاید هم مشغول یا شاید هم شریک است! 


نوشته شده در  دوشنبه 96/7/24ساعت  10:52 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]