• وبلاگ : تريبون
  • يادداشت : محسنيه؛ بي ارتباط با تاريخ!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علوي خراساني 
    آيا شما مي خواهيد مراسمي به نام محسنيه گرفته شود؟ يا با اصل مسأله مشکل داريد؟ مگر بسياري از تاريخ هاي شهادت و ولادت ائمه عليهم السلام امري اختلافي نيست؟ و حتي راجع به رحلت نبي اکرم که خودتان اختلاف را مرقوم نموده ايد.
    کار پسنديده از شما اين بود که ابتدا موضع خود را در قبال مسأله به صراحت بيان مي کرديد آنوقت نسبت به تاريخ آن با توجه به شواهد اظهار نظر مي کرديد.
    پاسخ

    سلام. بنده با اصل مسأله مخالفت دارم و در يادداشت مستقلي درباره آن خواهم نوشت؛ ان شاء الله
    سلام. متأسفم از استدلال ضعيف و نتيجه گيري غلط شما.
    در روايت هست که حضرت فرمودند: «ما هنوز مشغول به عزاي پيغمبر صلي الله عليه و آله بوديم که به خانه هجوم آوردند. ...». در تاريخ هست که تمام مسلمانان حاضر مي آمدند و 10 تا 10 تا در حجره پيامبر (ص) بر جنازه ايشان نماز مي خواندند و مي رفتند (چون حجره بيش از اين گنجايش نداشت) و اين کار ده روز طول کشيد.. پس قضيه سقيفه و ماجراي هجوم به اهل بيت پيامبر (ص) بايد در اين ده روز اتفاق افتاده باشد. البته سانسور شديد و وضعيت امنيتي سختي که اولي و دومي برقرار کردند، نگارش و نقل حديث و روايت و تاريخ نگاري متروک شد.
    در ضمن بحث تقيه و بحث برائت متفاوت هستند.
    پاسخ

    سلام. تأسف در بحث علمي يعني چه؟! سه و بيشتر از سه بار هجوم به خانه اميرمؤمنان در تاريخ ثبت شده، اما هجومي که منجر به آتش زدن درب خانه و سقط فرزند حضرت زهرا بوده، قطعاً بيش از چهل روز پس از رحلت پيامبر بوده است. منظور شما از بحث تقيه و برائت را هم نفهميدم؛ اما اين که ايد دو متفاوت‌اند شکي نيست.
    + arash 
    خوب بچه هيئتي ها عادت دارند يه بهانه جور کنن بشينن دورهم و عزاداري اگه هم چيزي پيدا نشد مجلس هفتگي ميگيرن
    پاسخ

    سلام. به نظر مي‌رسد همن جلسات هفتگي خيلي بهتر از اين ابداعات غريب است!
    + جمشيدبسم الله 


    سلام بر دكتر جواد

    اخوي بنده كه پزشك حاذقي است در آدينه اي كه در بيت مادر جان گرام به صله رحم مي پرداختيم بيان عجيب الخلقه اي فرمودند . گفتند كه اين ماه ربيع از معدود ماههايي است كه مناسبت عزاداري در آن كم است و همين به نظر آقايان روحاني(طلاب) ثلمه اي به دين است و از آنجا كه تكليف حيات و ممات حضرات معصومين در تقويم روشن است و جا براي كاركردن محدود، بدين سبب دوستان به فكر اين طفل سقط شده افتادند تا مفهوم افيون بودن دين براي توده ها را پررنگ تر و نهايت استفاده از جهل مردم را بنمايند.

    بنده كه كارآفريني دون پايه در صنعت معدن بيش نيستم عرض كردم كه اخوي جان نزن اين حروف را و نگاهي بيانداز لهوف را. كه سيد طاووس داد سخن را داده است و تكليف همه را روشن نموده است ولي اگر ايشان به اعمال روحانيون امت بخصوص ايران واقف مي گرديد بعيد به نظر مي رسيد كه دست به قلم مي برد.

    مادر جان ما كه تتمه ي عمر را با بيماري و كسالت به سر مي برد بانگ برداشت كه اي بي دينان و بي خبران از خدا،اين چه حرفهاي كفرآميزي است كه بيان مي داريد. حرام باد شير من بر شما بغير از همان دو سالي كه حقتان بوده است(من و اخوي 5/2 سال شير خورده ايم). و ما را با نفرين هاي الوان از خانه ي پدري بيرون كرد . اينجا بود كه آن نگاه سفيه اندر سفيه بين من و اخوي رد و بدل گرديد و فهميديم كه با طايفه ي شيوخ روحاني نتوان روبرو شد كه آنها رسالت گمراه كردن ذهن عامه را "باي نحو كان" انجام داده اند و عيان گرديد كه چرا عده اي از اهل دين به هنگام ظهور منجي با او از در نافرماني بر مي خيزند. زيرا ظاهرا سخت ترين كار ايشان مبارزه با خرافات در دين است. اميد كه ايشان را توان مقابله با برخي از اين طلاب جوان باشد.

    پاسخ

    سلام. و سلام ما را به اخوي محترمتان برسانيد. احتمالاً خوب ما را به جا بياورد. شکي نيست که روحانيت منشأ خدمات ارزنده‌اي بوده و هست. و البته شکي نيست که برخي از هم‌لباسان بنده از دين استفاده ابزاري کرده‌اند. اما نکته مهم اين است که متهم کردن همه، تهمتي است که گوينده آن بايد در قيامت از عهده‌اش برآيد؛ و اگر به قيامتي معتقد نباشد، که خيالش راخت است. درباره افيون بودن دين و دين‌داري،‌همين مقدار بس که اگر دين افيون است، چرا قدرت‌طلبان سعي در تخليه مردم از دين دارند؟! در آن نگاه، افيون را بايد پرورش داد يا با آن مبارزه کرد؟ برادر جمشيد! نگاه مادر شما و غضبش را مي‌ستايم که با چنين فرزنداني چنان برخورد کرد که ناخلف بار نيايند!