• وبلاگ : تريبون
  • يادداشت : از استدلال تا فحش
  • نظرات : 1 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اين نوع رفتار فقط در اين مورد نيست بلکه در جاهاي ديگر نيز ديده ميشود گاه از اين طرف بام گاه از آن طرف بام به طور کلي:
    مشکل ما اين است که((گوش نمي دهيم)) که ((بفهميم)) بلکه ((گوش ميدهيم)) که (( جواب بديم))
    پاسخ

    سلام. با تمام مطالب شما به شدت موافقم. ممنون از اظهار نظرتان.
    + مبين 12 
    سلام
    اعتراض کردن نسبت به مسائلي که انها را قبول نداريم امري است طبيعي (حالا با منطق يا غير منطقي را کار ندارم)ولي نفس موضوع وجود دارد وچه خوب است که هميشه اين اعتراضات ما با الفاظي که در خور وشان گوينده ي ان است بيان شود بايد اين واقعيت را قبول کنيم که الفاظ ناصحيح ورکيک ما قبل از اينکه بخواهد طرف ما را ضايع وخورد کند سبب خوار شدن ما و خورد شخصيت خودمان خواهد شد
    هميشه يادمان باشد "بفرما ؛بنشين ؛و ... هر سه يک معتا دارند ولي چقدر باز خورها در مقابل شنيدن هر کدام از انها متفاوت است...
    اختيار با ماست که کدام را انتخاب کنيم...
    پاسخ

    سلام. خوب است قبول نداشتن‌ها تابع منطق و استدلال باشد و البته با الفاظ و ادبيات محترمانه. ممنون از اظهارنظرتان
    + احمدي 
    فکر کنم بازهم اشتباه متوجه شديد. به دوستانتان بگوييد عکس العملشان در مقابل جوراب نداشته يک خانم خوب بود دستشان درد نکند و حالا که وظيفه شان را انجام داده اند حداقل به اندازه همان چندتا پستي که براي اين موضوع گذاشتند براي مسائلي از اين دست هم بگذارند. مشکل اينجاست که جاييکه بحث انتقاد از ارگان حکومتي مطرح مي شود دوستان همه اول نگاه ميکنند که آيا اين انتقاد به منافع جناح متبوعشان خللي وارد ميکند يا نه !!! اما در مورد مردم عادي حتي به جوراب پاي يک دختر هم رحم نميکنند. کشته شدن يک فرد که نهايت جرمش نوشتن مطلب در وبلاگش بوده انهم بدون محاکمه، يا سوختن دختران دانش آموز در اثر بي مسئوليتي برخي مسئولين و ... رگ گردن آقايان را اينقدر کلفت نميکند که جوراب نداشته يک دختر.
    همين ميشود مصداق نومن ببعض و نکفر ببض
    پاسخ

    سلام. حق با شماست؛ اگر چنين تفکري دارند!
    + احمدي 
    گفتيد: " اين که افرادي نمي‌توانند در مشکلات بزرگ اثرگذار باشند، معنايش آن است که در مشکلاتي کوچک يا مشکلاتي که مي‌توانند اثرگذار باشند، سکوت کنند؟! "
    حرف بنده را اشتباه متوجه شديد: واکنش اين دوستان به اين مشکل که ابعادش کوچکتر از موارديست که ذکر شد، بسيار بزرگتر از واکنششان به مشکلات بزرگتر است. يعني عدم تناسب واکنش ها مدنظرم بود. و نگفتم که از ايشان انتظار است که مشکلي را خودشان اصلاح کنند.
    پاسخ

    سلام. تشخيص اشتباه در بزرگي يا کوچکي خطاها و نوع واکنش متناسب قابل اغماض‌تر است يا سکوت در برابر هر دو؟ تلاش بيهوده، به از خفتگي!
    سلام
    ممنون از اينکه اطلاع رساني خواهيد فرمود:


    مراسم استقبال از کاروان پياده انصار الحسين (ع)
    که از مشهد مقدس عازم کربلاي معلي هستند .
    زمان : چهارشنبه 22 آذر 91 ساعت 3 عصر
    مکان : ميدان بسيج اردکان

    + اردكاني 

    سلام

    به نظر بنده نقد جناب آقاي قانعي بسيار خوب و به جا و دقيق بوده و اين كه برخي برنتافته اند هم بايد به فال نيك و موثر بودن آن دانست

    امروز مي گويند جوراب مشكلي ندارد فردا يك كمي مو هم بيرون باشد عيبي ندارد و پس فردا رو خدا به خير گرداند

    كاري كه عزيزان در زمان اصلاحات انجامش دادند كاري كه رضا شاه نتوانست با توسل به زور انجام دهد انها با تز روشنفكري انجامش دادند و حرام خدا را حلال دانستند

    به نظر بنده يه جوراب و يه تيكه از پا مسئله ي مهمي نيست اما عادي و برحق جلوه دادن ان كاري بس خطرناك است كه متاسفانه عزيزان دانسته يا ندانسته اين كار را انجام مي دهند

    پاسخ

    سلام. بنده هم با نظر شما موافقم؛ اما خلاصه يادداشت بنده اين شد که بايد هشداري براي اجراي نمايش داده مي‌شد نه اينکه خود تصوير محکوم شود. مي‌توان مهربان‌تر بود و تذکر داد. شرط تأثير فراموش نشود!
    + احمدي 
    و البته چه خوب که آقاي قانعي و شما فهميديد که توهين کردن چه مزه اي دارد. شايد خودش در پستهاي بعديش مطالبش را مودبانه وبيغرضانه بنويسد.
    همانطور که فرموديد:"دوم. حساسيت در زمينه رعايت مسايل شرعي، نه تنها خوب، بلکه از جانب همه ضروري است. اين که حکمي از احکام الهي را درجه دو بدانيم و اهمال در رعايت آن را توجيه کنيم، مصداق توبيخ قرآن است که مي‌فرمايد: نؤمن ببعض و نکفر ببعض (سوره نساء / آيه 150)"
    اما من فکر ميکنم حساسيت آقاي قانعي و دوستانشان درجه يک و دو و سه دارد. من هم قبول دارم که بهتر بود دوستان مجري تئاتر جوراب به پا ميکردند و حال که نکردند قطعا به گناه افتاده اند و البته دوستان فضاي مجازي هم با قاطعيت ! با آن برخورد کردند. اما آيا اين دوستان به همين شدت هم با منکرات بزرگتر برخورد ميکنند؟ رشوه و ارتشايي که اکثر اداره هاي در تماس با مردم (جاييکه کاري گير کسيست) دچارش هستند، بي مديريتي هايي که وضع اخلاق و فرهنگ و اقتصاد و دانش مملکت را به اين روز انداخته، انحرافات و خرافه هايي که برخي مداحان و منبريهاي بيسواد در دين مردم ترويج ميکنند، پارتي بازي، دروغگويي مسئولين و شانه از زير بار مسئوليتها خالي کردن، چاپلوسي ها و تملق هاي تهوع انگيز، خرج بيت المال براي بيت الحال، . . . منکراتي هستند که فکر ميکنم در مقابل جوراب آن خانم بازيگر ارجح هستند و چه بسا اگر اين امور زيربنايي درست شود آنگاه نصيحت دستگاه عريض و طويل تبليغاتي کشور ما براي رعايت حجاب و عدم استفاده از ماهواره و . . . در بين مردم مقبول تر خواهد افتاد چون تنها در اين صورت است که مردم مي فهمند :رطب خورده منع رطب نکرده
    پاسخ

    سلام. ممنون از اظهار نظرتان. اگر کسي را پيدا کرديد که بتواند اين همه مشکل را اصلاح کند، او قطعاً خداست؛ چون حتي در دوران ظهور هم گناهان فردي و اجتماعي اتفاق مي‌افتد. اما سؤال اينجاست که آيا افرادي مي‌توانند در اصلاح اين آفات نقشي داشته باشند و کاري نمي‌کنند؟! اينها چه کساني هستند؟ و سؤال ديگر اين که آيا کسي هست که اعتقاد به مبارزه با اين آفات نداشته باشد؟! اگر هست چه کساني‌اند؟ و آيا اين که افرادي نمي‌توانند در مشکلات بزرگ اثرگذار باشند، معنايش آن است که در مشکلاتي کوچک يا مشکلاتي که مي‌توانند اثرگذار باشند، سکوت کنند؟! درباره توهين هم فرموديد، بنده مزه‌اش را فهميدم. نمي‌دانم منظورتان چيست؟ اما حداقل يک مورد بياوريد که به کسي توهين کرده باشم! البته اهل اظهارنظر و نقد صريح هستم و از توهين ديگران در اين باره هراسي ندارم. موفق باشيد.
    + اردكاني 

    طلبه عزيز :

    به شعبان عزيز بگوييد تا حالا چيزي از جوراب رنگ پا چيزي شنيده اند ؟؟؟!!!!

    احتمالا رفقايشان هم که براي کسب خبر نه براي هنر به سالن امده بودند در عمرشان هرگز چنين چيزي نديده اند.

    خدا به همه سربازان علم و ديانت "" بصيرت "" عطا کند.

    الهي آمين

    پاسخ

    سلام. الهي آمين.
    سلام.
    به قولي؛ "نه به اين شوري شور؛ نه به اين بي نمکي"!
    هر چيزي به اعتدالش خوب است.
    ريزبيني به نظرم تا جايي خوب است. هر چيري که از حدش گذشت؛ و وارد افراط و تفريط شد؛ مطمئنا مضرر است. البته نبايد از بي توجهي مسئولين تئاتر هم؛ چشم پوشي کرد.
    پاسخ

    سلام. هر چيزي به اعتدالش خوب است؛ اما اعتدال در رعايت احکام قطعي شرعي يعني چه؟ چگونه مي‌توان در موضوعي که گفته شده، اعتدال را ترسيم کرد؟ البته بايد به عمل ديگران خوش‌بين بود و تا حکمي نقض نشده، ديگران را نبايد متهم به نقض حکم کرد.

    بادرود

    بهتر است نظر علامه مجلسي که جامع ترين مجموعه حديث شيعه يعني بحارالانوار(110جلد) را بوجود اورده در مورد حجاب ذکر مي کرديد.امان از اين فربه هي فقه بر اخلاق در اين سرزمين؟؟؟!!!!!!

    پاسخ

    سلام. اگر مرجع تقليد شما علامه مجلسي است، شخصاً مراجعه فرماييد. فربهي اخلاق هم از شعارهاي نوانديشي ديني است که عليه احکام الهي به کار گرفته مي‌شود تا بتوانند به ديني برسند که عرفي باشد و مورد پسندشان قرار گيرد و مردم، البته تابع دين خدايند نه دين روشنفکران! و البته از ادعاي اخلاق که بگذريم، هنوز بااخلاق‌ترين مردم اين سرزمين، متدين‌ترينهاي ايشان هستند. ممنون از اظهار نظرتان.درباره نظر علامه مجلسي هم براي اين که مخاطبان در اثر نوشته شما به اشتباه نيفتند، تصريح مي‌کنم که ايشان رأي مشهور فقهاي شيعه درباره لزوم پوشش کامل زن به استثناي وجه و کفين و قدمين را قبول دارد و أقوي مي‌داند. همچنين فتوايش (با تعبير الأحوط =احتياط واجب) بر آن است که موي بلند زن هم بايد پوشانده شود. (ر. ک: بحار الانوار، ج 80، ص 179 و 180)
    سلام و تشکر : به گفته برخي از عزيزاني که براي تماشاي اين برنامه رفته اند ، بانوان حاضر در اين تئاتر در برخي از صحنه ها جوراب به پا نداشته اند!
    پاسخ

    سلام. انشاء الله از غفلت بوده، يا جورابشان گم شده بوده و وقت تهيه جوراب تازه نبوده است و فکر کرده‌اند که پس در اين صورت اشکالي ندارد!
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ يكشنبه 19 آذر 91 نوشته (از استدلال تا فحش) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام. ممنونم.