سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بدون شک نتیجه انتخابات هفتم اسفند 94 در اردکان، پیروزی یکی از دو رقیب اصلی است؛ اما نکته مهمی در تفسیر رأی نفر اول و دوم انتخابات وجود دارد.

نخبگان و فعالان خاص هر یک از دو جریان سیاسی، به شدت علاقمند هستند که رأی مردم را رأی به جریان سیاسی مورد علاقه خود تفسیر نمایند؛ یعنی پیروزی هر یک از این دو نفر را به پیروزی اصلاح طلبی یا اصولگرایی تفسیر نمایند.

حتی دیدم برخی، پیشاپیش نتیجه انتخابات را "سردی اصلاح طلبی یا خاموشی اصولگرایی" تفسیر کرده بودند! اما به نظر می رسد این تحلیل، تفسیر انحرافی رأی مردم است.

در استخراج دو نظرسنجی میدانی و حضوری، مربوط به انتخابات اخیر در این شهر، با نمونه آماری 350 نفر و 700 نفر نتایج قابل توجهی یافت شد.

در مجموعه سؤالات این نظر سنجی، گزینه اول و دوم رأی افراد پرسیده شده بود. در گزینه دوم، همه نامها آمده بوده است و فرد مجاز به انتخاب هر یک از افراد بوده است؛ یعنی پرسش شونده، می توانسته در گزینه دوم، باز همان فرد اول را اعلام کند؛ یا افرادی دیگر را از لیست، انتخاب کند.

جالب این که افرادی که گزینه اول را فردی زده بودند، غالباً (بالای نود درصد) فردی دیگری را انتخاب کرده بودند؛ یعنی گزینه دومشان، تکرار گزینه اول نبوده است.

و جالب تر این که گزینه دوم بیش از هشتاد درصد پاسخها، از جناح مقابل بوده است؛ به بیان دیگر:

اگر فردی گزینه اول را آقای تابش زده بوده، در بیش از هشتاد درصد، گزینه دوم را آقای حسینی نژاد اعلام کرده بوده است؛

و همچنین حدود هشتاد درصد افرادی که گزینه اول را آقای حسینی نژاد اعلام کردند، گزینه دومش آقای تابش بوده است.

این نتایج اگر به واقعیت نزدیک باشد، نشان می دهد تفسیر رأی مردم اردکان به جریان اصولگرایی خالص یا اصلاح طلبی خالص، کاملاً نادرست و مصادره اشتباه آرای مردم شهر به نفع جریانات سیاسی است.

آنچه در واقعیت جامعه از نزدیک مشاهده میشود، نیز به همین نتایج نزدیک است.


نوشته شده در  پنج شنبه 94/12/6ساعت  6:5 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

این روزها که فضای شهر و کشور، سیاسی و انتخاباتی است، هر نقدی رویکرد سیاسی خواهد گرفت؛ مخصوصاً در این شهر سیاست زده که نقد سوختگی نان نانوا هم نقد نماینده محسوب میشود و انگ سیاسی به خود میگیرد!

این مقدمه را عرض کردم تا به این نکته بپردازم که:

در ده روز اخیر، بارها و بارها دوستان در فضای مجازی یا به شکل حضوری و تلفنی، می پرسیدند که چرا انتقادات بنده علیه وضعیت درمانی شهر و نیز اعتراض در برابر جریان سازی مصنوعی طرفداران ماشین نود میلیونی، از جمله بنرهای یکپارچه مسخره دفاع و تشکر از شهردار و شورای شهر، متوقف شده است؟!

ضمن احترام به نظر این دوستان، و در پاسخ به چرایی پایین کشیدن فتیله این نقدها در این ایام، عرض میکنم که:

درست یا نادرست، در این شهر، هر نقدی علیه هر کسی، نقد علیه نماینده محسوب میشود؛ حتی نقد نان سوخته نانوای شهر! و طبعاً با انگ سیاسی گرفتن انتقاد، تأثیر آن در اصلاح امور و بهبود وضع مردم، کاملاً از بین می رود؛ از این رو، نقدها بماند برای بعد انتخابات.

بدون تردید، فارغ از نتیجه انتخابات، این نقدها پس از انتخابات با اطلاعات جدیدتری که به دست آمده، با قوت و قدرت بیشتر ادامه خواهد یافت. ان شاء الله


نوشته شده در  سه شنبه 94/12/4ساعت  11:0 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

پیرو چند یادداشتی که درباره رزومه آقای دکتر تابش نوشتم، حوادث جالبی اتفاق افتاد:

در چند گروه تلگرامی طرفداران ایشان، حضور داشتم. با انتشار یکی از این یادداشتها، بلافاصله بنده را از گروه حذف کردند!

در گروه دیگری از این دست، یک نفر دیگر هم در همراهی بنده درخواست شفاف سازی کرد، کل گروه را منحل کردند!

و تهدیدهای ضمنی و صریح دیگر از طرفداران آقای تابش. که البته احتمال می دهم آقای تابش به این برخوردهای فاقد منطق، رضایت ندارد.

سؤالات بنده خیلی ساده بود و نیاز به این همه گارد گرفتن نداشت. با انتشار چند فتوکپی ساده از مدارک آقای تابش، دعوا خیلی آسان و خیلی سریع خاتمه پیدا میکند.

به ستاد آقای تابش پیشنهاد میکنم برای تمام شدن شبهات، فتوکپی مدارک زیر را منتشر کند:

1. کارت پایان خدمت ایشان. (چون هم ابتدا و انتهای خدمت مهم است و هم مدرک تحصیلی حین خدمت در کارت مشخص است)

2. مدرک تحصیلی قبل انقلاب ایشان؛ کاردانی یا کارشناسی

3. مدرک کارشناسی ارشد ایشان از دانشگاه تهران در رشته منابع طبیعی

اگر این مدارک وجود داشته باشد، انتشار کپی و تصویری از آنها، یک دقیقه هم وقت نمی گیرد.

به جای صرف یک دقیقه وقت، این همه فرافکنی و تهدید و سکوت مرموز، پای احتمالاتی از قبیل دروغ بودن این ادعاها را محکمتر میکند. در انتظار فتوکپی هستیم.


نوشته شده در  یکشنبه 94/12/2ساعت  11:38 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

پس از آن که در اثر اکتشاف اشتباهات (یا دروغهای احتمالی) در رزومه قبلی آقای تابش، رزومه جدیدی در سایت آمد، طبعاً انتظار بود که مطالب آن دقیق باشد؛ اما فقط با بررسی یک سال از ادعای بند 9، معلوم شد باز هم اشتباه یا  بی دقتی یا دروغ وجود دارد!

در بند 9 رزومه جدید آمده: عضو کمیسیون بودجه و تلفیق مجلس شورای اسلامی از ابتدای حضور در قوه مقننه تا کنون

فقط دنبال لیست آخرین کمیسیون تلفیق بودجه در سایتها گشتم؛ یعنی کمسیون تلفیق بودجه 1394 (که دی ماه 1393 تشکیل شده!)

هر چی چشممان را تیز و دقیق کردیم اسم ایشان را در اعضای کمسیون تلفیق پیدا نکردیم. ان شاء الله که این هم دروغی به اضافه دروغهای قبلی نبوده، بلکه اشتباه تایپی بوده است!

لینکهای خبرگزاری تابناک (لینک خبر) و خبرگزاری تسنیم (لینک خبر) در معرفی کامل اعضای کمیسین تلفیق 1394 را بگردید؛ شاید شما چیزی که ادعا شده را پیدا کنید؛ ما که پیدا نکردیم!!!

و البته کلی تف و لعنت کردیم شیطان را که این قدر بی جهت ما را حساس کرد!

قسم میخوریم که بیش از این حساس نشویم! توکل بر خدا.


نوشته شده در  شنبه 94/12/1ساعت  11:46 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

پیرو یادداشت قبلی، قرار شد حساس نشویم که کار خراب تر نشود. متأسفانه، بی جهت حساس شدیم و کار خراب تر شد!
در رزومه آقای تابش (که قبلاً در سایت بوده و چند روزی است حذف شده! عکس قبلی هم داریم!) آمده که: پس از پیروزی انقلاب اسلامی... نقش بارزی در تأسیس جهاد سازندگی ایفاد کرد.
در تحقیقاتی که انجام شد، معلوم شد این نیز واقعیت ندارد. قطعاً منظور این نیست که ایشان نقشی در تأسیس جهادسازندگی در کشور داشته، که اساساً دروغ است.
اما اینکه نقشی در تأسیس جهاد سازندگی در اردکان هم داشته، دروغ و خلاف واقعیت است.
بسیار پرسیدیم و همه به اتفاق گفتند که در جریان تأسیس جهاد سازندگی در اردکان، پیرو نظر مرحوم آیت الله خاتمی جلسه ای در تالار تختی تشکیل می شود و آقای هاشمی اولین رئیس جهاد سازندگی اردکان میشود. آقای تابش در این جریان نقشی ندارد.
آقای خالصی هم به عنوان پشتیبانی با جهاد سازندگی همکاری میکند. آقای تابش سالها بعد، پس از اتمام سربازی و پس از مدتی فعالیت در دفتر آیت الله خاتمی در یزد و پس از مدتی فعالیت در کامیاران سنندج، به یزد برمی گردد و در جهاد سازندگی مشغول می شود.
این جریان که توسط چند نفر از مطلعین اردکان تأیید شد، نشان میدهد ایشان هیچ نقشی حتی در تأسیس جهاد سازندگی اردکان نداشته، چه رسد به جهاد سازندگی کل کشور.
نمیدانم که این را به حساب دروغ بگذاریم یا باز هم پای اشتباه تایپی در میان است. بی خیال! سعی میکنیم بیشتر حساس نشویم!


نوشته شده در  شنبه 94/12/1ساعت  11:12 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]