سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گاهی، برخی، چنان قاطع مدعی حمایت از نظام و انقلاب و پای‌بندی به ارزشهای اسلامی می‌شوند که اگر سابقه عملکرد آنها در حافظه تاریخ نمانده بود، انسان شک نمی‌کرد که انقلابی‌تر از آنها نیست؛ اما چه می‌شود کرد که نمی‌توان تاریخ و عملکردهای گذشته را به همین سادگی محو کرد.

این رویه مرا به یاد نکته‌ای در صدر اسلام انداخت. امروزه اهل سنت خود را سینه‌چاک سنت پیامبر صلی الله علیه و آله نشان می‌دهند؛ اما خوب است نگاه دوباره‌ای به تاریخ هم داشته باشند!

ابوسلمه می‌گوید از ابوهریره شنیدم که می‌گفت: ما کنا نستطیع أن نقول "قال رسول الله" حتی قُبض عمر؛ یعنی تا زمانی که عمر زنده بود ما جرأت نمی‌کردیم بگوییم "رسول خدا چنین فرمود"! (البدایه و النهایه، ج 8، ص 107؛ هر دو راوی و منبع، نزد اهل سنت کاملاً معتبر است).

پس با وجود دم خروسی به این بزرگی، قسم حضرت عباس (ع) کاملاً مشکوک است!


نوشته شده در  سه شنبه 92/2/17ساعت  11:22 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

فقط و فقط محض ریا؛ اگر در این جا قصد قربتی راه داشته است! (لینک) (ناشر)


نوشته شده در  دوشنبه 92/2/16ساعت  7:32 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

بسیار دیده‌ایم کسانی که به خاطر مبلغ ناچیزی با دیگران کدروت به هم زده‌اند. دیده‌ایم کسانی که برای انعام کارگری، خست به خرج داده‌اند و نیز کسانی که از خوف آینده، بر خود و خانواده و نزدیکانشان بیجا سخت گرفته‌اند.

دیده‌ایم کسانی که خرید و فروشی را به خاطر اختلاف ناچیزی در مبلغ نهایی، به پایان نرسانده‌ و به توافق نرسیده‌اند و دیده‌ایم که افرادی در باقیمانده ناچیز کرایه تاکسی و پمپ گاز و بنزین دعوا به راه انداخته‌اند. و شاید خود نیز در این دسته باشیم!

جمله گهرباری از امیر بیان و حکمت، مولای متقیان حضرت علی علیه السلام،‌ راهنمایی و اصلاح‌گری خوبی برای تغییر این گونه رفتارهاست. حضرت می‌فرماید:

التَسَهُّلُ یُدِرُّ الأرزاقَ (غرر الحکم) آسان گرفتن باعث فراوانی روزی می‌شود.

مرحوم آقا جمال خوانساری در شرح این جمله می‌نویسد:

سهل گرفتن روان میکند روزیها را، یعنى سهل گرفتن بر اهل و عیال و تنگى ندادن بر ایشان و همچنین در معاملات سهل گرفتن و سخت گیرى ننمودن باعث سیلان و روانى روزى و وسعت و فراوانى آن گردد. (شرح غرر و درر، 1، ص 202)

و البته به نظر می‌رسد بر اساس ظاهر این حدیث، عاقبت آسان گرفتن، مخصوص آسان گرفتن در رفتار اقتصادی نباشد و در سایر عرصه‌های روابط اجتماعی نیز چنین اثری در پی داشته باشد.


نوشته شده در  یکشنبه 92/2/15ساعت  11:42 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

هر وقت با وقت قبلی به مطب پزشکی می‌رفتم، انتظار برای ویزیت، حداقل یک ساعت بود و من مانده بودم که پس معنای وقت قبلی چیست؟!

در چند روز گذشته این راز در سالن انتظار در مطب پزشک محترمی و البته با وقت قبلی و البته پس از انتظاری حدود یک ساعت کشف شد.

منشی محترم پزشک، در پاسخ به هر تماسی، می‌گفت: دوشنبه آینده ساعت 9 مطب باش! این جواب مشترک، معلوم بود چه غلغله‌ای به پا می‌کند؛ نظیر آنچه در همان روز به پا شده بود.

وقتی با کنایه این سبک وقت دادن را نقد کردم؛‌ گفت: پزشک محترم اگر به مدت یک دقیقه مریضی نداشته باشد، می‌رود! و ما این طوری نوبت می‌دهیم که مطب خالی نباشد.

گفتم: وقت مردم چه می‌شود؟! لبخندی تلخ و نگاهی عاقل اندر سفیه،‌ پاسخش بود!


نوشته شده در  پنج شنبه 92/2/12ساعت  11:8 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

"من آنم که رستم بود پهلوان" این ضرب المثل و موارد کاربرد آن برای ایرانیان روشن است و البته در آستانه انتخابات شوراها،‌ احتمالا استفاده از آن رواج خواهد یافت!

در این فضای تبلیغی، یکی می‌گوید خود امام زمان علیه السلام، آن هم در بیداری و نه در خواب، گفته کاندیدا شو.

دیگری به افتخارات قوم و قبیله‌ و محله‌اش می‌نازد. سومی خود را تنها فرد و عضو تنها گروهی می‌داند که می‌تواند باعث نجات شهروندان شود!

و دیگری می‌گوید چون فلانی محبوب است و من هم فلانی را دوست دارم، پس به من رأی دهید! و آن گاه که از ربطش پرسیده شود، گویند در فضای احساسی تبلیغات، اغواگری اصل است،‌ نه تعقل!

برخی سوار بر قله توهم، مدینه فاضله را وعده می‌دهند؛ و برخی دیگر، چنان از خود و افتخاراتشان می‌گویند که به تعبیر برخی "مرغ پخته هم به خنده می‌افتد"!

برخی از لزوم تخصص دم می‌زنند و آن گاه که نوبت بیان تخصص‌شان می‌رسد، خود را به کوچه‌ای می‌زنند که نامش در افواه عوام "علی چپ" است!

و عجب صبری داریم ما ملت که باید در این میان بشنویم و عجب درایتی داریم که باید انتخاب کنیم!


نوشته شده در  سه شنبه 92/2/10ساعت  8:50 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

نکته جالبی در سرمقاله کیهان خواندم؛ اگر ظواهر و عملکردها را نادیده بگیریم،‌ در فضای بحث تئوریک هم نمی‌دانم گوینده این سخن هنوز بر عقیده خود هستند یا چرخش داشته‌اند!

اما اصل خاطره زیر خاکی جالب به نقل از کیهان:

آقای خاتمی وزیر ارشاد وقت است و سومین جشنواره سینمایی فجر (1363) در حال برپایی و انجام است. خبرنگاری از آقای خاتمی می پرسد؛

«آیا افرادی که در عرصه فرهنگ و هنر آلوده به فساد بوده اند، می توانند دوباره به این عرصه بازگشته و فعالیت کنند»؟

حالا جواب آقای خاتمی را بخوانید؛

«به نظر اینجانب کسانی که مروج پلیدترین جنبه های فرهنگ ضد اسلامی بوده اند، نباید کارهای فرهنگی و از جمله وجهه فرهنگی سینما را به آنان سپرد، هرچند اگر مدعی باشند که توبه کرده اند. بسیار خوب، در جامعه می توانند به فعالیت های مختلفی مشغول شوند ولی در صحنه فرهنگ و هنر جایی برای آنان نیست. این اصل، صرفنظر از این که خود، یکی از مصادیق بارز پالایش فرهنگی است، حداقل احترامی است که به انقلاب خونبار اسلامی می گذاریم».


نوشته شده در  دوشنبه 92/2/9ساعت  10:9 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

از حیرت بسیاری از کسانی که باید امسال به حج واجب اعزام شوند، حتماً خبر دارید. جدای از سپرده 800000 تومانی یا یک میلیونی خود در سال 1384 که در بانکها بلوکه شد و کاسبی بانکها را رونق داد،‌ اضافه بر آن، حدود ده میلیون تومان باید بپردازند!

امسال ثبت‌نامی‌های 1384 دعوت به نامنویسی در کاروان‌ها شده‌اند. در آن روزگار حج واجب آزاد حداکثر دومیلون تومان بود. و قیمت سکه چیزی حدود یکصد هزار تومان! (یعنی حداقل با این ودیعه 10 سکه تمام خریداری می‌شد؛ و امروز با آن پول و سود چند ساله آن، یک سکه هم نمی‌دهند!).

این پولها در بانک سپرده شد؛ سودش را خوردند و نفعش را بردند و الان حاجی بیچاره باید تاوان سود خورده و برده شده بانکها و سوء مدیریت اقتصادی مملکت را بدهد و حاجی شود.

و البته کسی از این حق‌کشی ساده مطالبه نمی‌کند؛‌ چون که خرما بر نخیل و ... رئیس‌های بانک شریک قافله و رفیق دزد!

چرا تدبیری به حال این چرخه باطل نمی‌شود؟!


نوشته شده در  یکشنبه 92/2/8ساعت  6:35 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

سخنان امام جمعه محترم اصفهان، قابل توجه و پاسخ معمای افتضاح استقبال در سمنان و اهواز و اصفهان است؛ البته اگر در گوش برخی‌ها فرور رود! (لینک)


نوشته شده در  شنبه 92/2/7ساعت  10:45 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

خاطره مرحوم امیر حسین فردی از آقای مخلمباف، به شدت خواندنی است! (لینک)


نوشته شده در  شنبه 92/2/7ساعت  10:40 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

 

در آستانه سبز شدن متوالی داوطلبان ریاست جمهوری، و با توجه به پیگیری مستمر اخبار این عرصه، فکر می‌کنم به فرمول اعلام کاندیداتوری ریاست جمهوری دست یافته باشم! لذا نتایج تحقیق خود را در قالب شرح مواد و میزان مواد لازم اعلام می‌کنم:

1. احساس تکلیف به هر میزان؛ که فراوان است و ظاهرا کسی در این زمینه کمبودی نداشته باشد.

2. خودشیفتگی به میزان مجاز؛‌ استفاده بیش از اندازه آن، طعم اعلام را به شوری یا بی‌مزگی می‌اندازد.

3. چند نفر برای اعلام درخواست کاندیداتوری؛ می‌شود از یک نفر هم برای نوشتن متن انواع درخواست‌ها و امضاها استفاده کرد، اما چون ممکن است انشای وی شناخته شود، توصیه می‌شود ترجیحاً چند نفر باشند. (راهنمایی: با توجه با تایپ شدن درخواستها، امکان تشخیص خط وجود ندارد!)

4. چند دانشجوی متقاضی کار دانشجویی؛ برای ساختن آمار و نظرسنجیهایی که نشان دهد آن فرد در صدر لیست آن هم با فاصله بسیار زیادی از دیگران، قرار دارد.

5. پیدا کردن چند نفر که بگویند هیچ کس مثل فلانی نمی‌شود.

6. ساپورت مالی چند خبرنگار برای همراهی و پوشش مستمر تحولات.

برای جذابیت بیشتر،‌ چند توصیه هم وجود دارد:

توصیه 1. تأکید بر امکان نداشتن ائتلاف با احدی.

توصیه 2. داوطلب ترجیحاً سابقه وزارت یا نمایندگی داشته باشد.

توصیه 3. مهارت لازم برای سیاه‌نمایی حرکت نظام از ابتدای انقلاب تاکنون.

توصیه 4. منصب مهم یا پول زیاد برای تطمیع و نیز خاموش کردن زبان مخالفان.

توصیه 5. دسترسی به منابع بادآورده و ترجیحاً بیت المال.

توصیه 6. تهیه چند تریبون و ایجاد اشتغال برای تعدادی آدم بیکار برای گوش کردن افاضات.


نوشته شده در  شنبه 92/2/7ساعت  3:59 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]