سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جناب شهردار با ماشینی که با ادعای مضحک صرفه جویی در بیت المال خریداری شده، میرود سالنی در شهر مجاور برای عروسی؛

لابد عروسی کاری بوده، پس خدا را شکر که با هواپیما نرفتند و با ماشین تواضع کردند و قدم رنجه فرمودند!

البته عضوی از اعضای شورای شهر هم همراهی میکرده!

یکی، بی خیال شهردار می شود و به آن عضو شورای شهر طعنی می زند؛ که چرا این چنین؟!

و آن عضو شورای شهر، وقیح و جسور پاسخ می دهد که: تا کور شود هر آن که نتواند دید!

اگر لازم باشد، در تکمیل یادداشت، نام آن عضو شورا هم اضافه کنم، بفرمایید!

اجمالاً به آن عضو شورا عرض میکنم، وقتی سلامی بر امام حسین علیه السلام می دهند، یادی هم از پدر بزرگوارشان بفرمایند که شمع بیت المال را هم برای گفتگوی شخصی خاموش میکرد!

***

اصلاحیه: عضو شورای شهر، شهردار را همراهی نمیکرده، بلکه هر دو در عروسی حضور داشتند. هر چند این نکته اصلاحی چیزی از زشتی جریان کم نمی کند!


نوشته شده در  چهارشنبه 95/3/5ساعت  12:2 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]