سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در صدد نگارش یادداشتی به مناسبت ایام تبلیغات انتخابات مجلس بودم. یادداشتهای قبلی وبلاگ را مرور کردم تا تکراری ننویسم. به نظرم رسید یادداشتی که سوم شهریور امسال نوشته‌ام مجددا عرضه کنم. چیزی غیر از آن محتوا فعلا منظورم نیست. در آن یادداشت نوشتم: ابتدا حکایتی و سپس نکته ای درباره تبلیغات انتخابات مجلس:

گویند مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین و شنوایی اش کم شده ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد.
به این خاطر، مشکل را با پزشکی درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر بفهمی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد و بتوانیم درمانی انتخاب کنیم. به خانه برگشت. دید همسرش در آشپزخانه است.از اتاق پذیرایی با فاصله حدود 4 متر با صدای معمولی از همسرش پرسید: شام چی داریم؟جوابی نشنید، بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را پرسید و باز هم جوابی نشنید. باز هم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و پرسید: شام چی داریم؟و همسرش گفت:

« مگه کری؟! » برای چهارمین بار میگم: « خوراک مرغ » !!

و این قصه، حکایت خیلی از ماهاست. مخصوصا که ایام انتخابات نزدیک است. خیلی از کسانی که داوطلب مجلس هستند، امروزه با نگاه سیاه به همه، در صدد اثبات سفیدی خودشان هستند. این جریان در غیر از حوزه های انتخابیه بزرگ شیوع دارد؛ چرا که انتخابات سیاسی، بیشتر در حوزه های بزرگ است و در سایر حوزه ها، انتخابات رنگ و بوی سیاسی کمتری دارد. داوطلبان نمایندگی در این گونه حوزه ها دو دسته اند: دسته ای که فعلا نماینده هستند و دسته ای دیگر که در هوای نماینده شدن هستند.برخی از افراد دسته دوم بی مهابا همه چیز را سیاه نشان می دهند و همه را کر و کور می دانند تا میزان هوش و دلسوزی و صلاحیت خود خود را معلوم کنند.

در خصوص دسته اول وضع فرق دارد. اگر به تبلیغات انتخابات در شهرهای کوچکتر توجه شود، به برخی از نکات عجیب می رسیم. افرادی که سابقه نمایندگی دارند به گونه ای فعالیت خود را تشریح می کنند که گویا اگر نبودند یک ریال از اعتبارات عمرانی و فرهنگی و خدمات کشور به آنها نمی رسید. در این زمینه تفاوتی میان نمایندگان متمایل به دو جناح دیده نمی شود. همه به یک اندازه از این خوان کرم بهره مندند. البته زمینه این تبلیغات در دولت نهم به خاطر تنوع فعالیتهای عمرانی بیشتر فراهم است.همانطور که این روند مخصوص این دوره نیست. نمایندگان اصلاح طلب امروزه به همان اندازه خود را در جذب اعتبارات از دولت اصولگرا مهم می دانند که نمایندگان اصولگرا در دوره حاکمیت اصلاح طلبان خود را مهم می دانستند.

انشاءالله در همه این فعالیتها اخلاص بوده و در تشریح آنها اجر اخلاص ضایع نمی شود. حکایتی معروف است که گویند فردی مسجدی ساخت و آماده افتتاح کرد. روز افتتاح دیدند تابلوی نام مسجد دستکاری شده و به نام "مسجد ملا نصر الدین" تغییر یافته. بانی ناراحت شد . از ملا گلایه کرد. ملا گفت اگر برای خدا ساخته ای به هر نامی باشد اجرت ضایع نمی شود. اگر برای خدا نبوده، قضیه فرق می کند و باید نامت را برگردانی!


نوشته شده در  دوشنبه 90/11/17ساعت  4:42 عصر  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]