سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکایت تاریخی زیر نشان از تلاش دشمن برای تفرقه مذهبی بین شیعه و اهل سنت دارد. ماجرای زیر به نقل از آیت الله شهاب الدین نجفی مرعشی از سردار کابلی یکی از شاگردان حاجی نوری نویسنده کتاب «فصل الخطاب» نقل شده است؛ کتابی که سالهاست دستاویز اهل سنت علیه شیعه است و با استناد به آن،‌ شیعه را متهم به تحریف قرآن می‌کنند. سردار کابلی می‌گوید:

یکی از روزها که خدمت حاجی نوری بودم، ناگهان سید عمامه به سری که سخت می‌گریست سراسیمه وارد شد؛ در حالی که بر سر خود می‌کوبید! حاجی پرسید چه شده؟ او جواب داد: چرا خدا به علی ظلم کرده و نامش را در قرآن نیاورده است!

حاجی که تحت تأثیر سخن او قرار گرفته بود در جواب گفت: اتفاقاً چنین نیست. نام او در قرآن بوده است ولی بعضی از دشمنان آن را حذف کرده‌اند. آن معمم دلیل مطلب پرسید و حاجی به برخی روایات در این باره پرداخت. آن شخص آن روز و روزهای بعد می‌آمد و روایات را می‌نوشت و با خود می‌برد. پس از آن که روایات تحریف جمع و منظم شد خود او زیر نظر حاجی نوری به عنوان «فصل الخطاب» چاپ کرد.

سردار کابلی می‌گوید مدتی از این ماجرا گذشت تا این که یک روز جهت گرفتن ویزا به کنسولگری هندوستان رفتم. فردی ریش تراشیده با عینک دودی و کلاه شاپو دیدم که به من لبخند می‌زد. جلو آمد وگفت: مرا نمی‌شناسی؟ گفتم: نه! گفت من همان سید روحانی هستم که فلان روز به خانه حاجی آمدم و روایات تحریف قرآن را از او می‌گرفتم!

این حکایت را در کتاب « شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان» تألیف محمد حسن زمانی دیدم. نگارنده در ادامه می‌نویسد که صحت این گزارش را از فرزند آیت الله مرعشی، دکتر سید محمد مرعشی جویا شدم و ایشان در خرداد 1383 آن را کاملاً تأیید کردند. ر. ک: شرق شناسی و اسلام شناسی غربیان، ص 364.

متأسفانه ضربه این کتاب بر شیعه همچنان می‌تازد! هر چند حاجی نوری خواست این کتاب را جمع کند و نتوانست. اگر خدا بخواهد جریانش را در فرصتی دیگر خواهم نوشت.

 


نوشته شده در  یکشنبه 91/1/27ساعت  9:50 صبح  توسط جواد پورروستایی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درود بر اهالی ورزنه!
حرکت؛ درجا؟!
آخر دورویی!
ابهام ادبی
زور عجیب سوتیها!
عاقبت حکم تخریب؟!
چاه مجاز یا غیرمجاز؟!
درخواست افزایش ظرفیت!
افقهای جدید اشتغال بانوان!
پرسشگری خطرناک!
قحط الرجال
[عناوین آرشیوشده]