بواسطه يک سرچ با وبلاگ شما آشنا شدم و مدتي است مطالب وبتون را ميخوانم، به نظر ميرسد با وجود اينکه مدتي در قم سکونت داشتيد و داراي مشغله کاري بيشتري نسبت به اکنون گه در اردکان زندگي ميکنيد؛ ولي نگاه قشنگتري به مسايل داشتيد. اين طود که فهميدم استاد حوزه و دانشگاه هستيد. يک استاد دانشگاه بايد ديد وسيعي داشته باشد و در عجبم چرا تحليل شما و نوشته شما افت محلي کرده؟ مسايلي که در مورد اردکان مينويسيد؛ مبتلا به اغلب شهرهاي ايران است؛ پس به فکر اسلام و اجراي آن باشيد؛ تحليل هاي اخير وب شما بيش از آن که دغدغه اسلامي داشته باشد؛ رنگ و بوي سياست زدگي ميدهد؛ البته من با سياست و کار سياسي مخالف نيستم، ولي سياست زدگي جالب نيست و چون احساس ميکنم؛ تحليل هاي وبلاگ در طول اين مدت تغيير کرده و روح اوليه را ندارد؛ دلم به حال نخبه ديگري که در دام سياست زدگي افتاده سوخت. البته ديده بودم مردمان استان يزد؛ بسته هستند و کشوري فکر نميکنند؛ حتي در جمع خودشان؛ مردم شهرهاي ديگر را راه نميدهند؛ ولي از شما بعيد است که با وجود اينکه مدت زيادي در قم زندگي ميکرده ايد؛ به اين سرعت چنين روحيه اي پيدا کنيد. اصولا زيست در کلان شهرها تحليل ها را بالا ميبرد؛ من اين را در دانشجويان تهراني به وضوح ديده ام. بچه هاي تهران، شيراز، مشهد، اصفهان، تبريز و ... نسبت به جاهاي ديگر تحليل هاي عميقي دارند و حيف شما است که دچار ضعف در مدل نگاه شويد ؛ چون مدت زيادي در کلان شهر قم زندگي کرده ايد و در ارتباط با تهران نيز بوده ايد. با آرزوي موفقيت