• وبلاگ : تريبون
  • يادداشت : ناپختگي يا تذبذب سياسي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + zahra 
    البته مي خواستم اين مطلبو در يادداشت «فضاي مجازي در وقت اضافه» بگذارم!!!! براي همين چون مي خوام کساني که نظر مي دهند اين مطلبو بخونند شرمنده اونجا هم تکرار مي کنم!!!
    + zahra 
    سلام
    حيفم آمد مقدمه داستان شهيد مطهري رو ياد آوري نکنم براي همين با اجازه گزينه خصوصيو تيک نمي زنم.
    در ص 21 اين کتاب مي فرمايند:در مدتي مشغول نگارش و چاپ اين داستانها بودم، بعضي از دوستان ضمن تحسين و اعتراف به سودمندي اين کتاب، از اينکه من کارهاي به عقيده آنه مهمتر و لازمتر خود را موقتا کنار گذاشته و به اين کار پرداخته ام، اظهار تأسف مي کردند و ملامتم مي نمودند که چرا چندين تأليف علمي مهم را در رشته هاي مختلف به يک سو گذاشته ام و به چنين کار ساده اي پرداخته ام، حتي بعضي پيشنهاد مي کردند که حالا که زحمت اين کار را کشيدي پس لااقل به نام خودت منتشر نکن!گفتند اثري که به نام تو منتشر مي شود لااقل بايد در رديف همان اصول فلسفه باشد، اين کار براي تو کوچک است.گفتم مقياس بزرگي و کوچکي چيست؟معلوم شد مقياس بزرگي و کوچکي کار در نظر اين آقايان مشکلي و سادگي آن است و کاري به اهميت و بزرگي و کوچکي نتيجه کار ندارند؛هر کاري که مشکل است بزرگ است و هر کاري که ساده است کوچک.
    اگر اين منطق و اين طرز تفکر مربوط به يک نفر يا چند نفر مي بود،من در اينجا از آن نام نمي بردم.متأسفانه اين طرز تفکر-که جز يک بيماري اجتماعي و يک انحراف بزرگ از تعليمات عاليه اسلام چيز ديگري نيست-در اجتماع ما زياد شيوع پيدا کرده. چه زبانها را که اين منطق نبسته و چه قلمها را که اين منطق نشکسته و به گوشه اي نيفکنده است!
    و البته قبلا ضمن اشاره به اينکه
    معمولا فساد از خواص شروع مي شود و به عوام سرايت مي کند و صلاح برعکس از عوام و تنبه و بيداري آنها آغاز مي شود و اجبارا خواص را به صلاح مي آورد...
    در ص20 مي فرمايند:
    اين،فکر غلطي است از يک عده طرفداران اصلاح که هر وقت در فکر يک کار اصلاحي مي افتند،زعما هر صنف را در نظر مي گيرند وآن قله هاي مرتفع در نظرشان مجسم مي شود و مي خواهند از آن ارتفاعات منيع شروع کنند.
    تجربه نشان داده که معمولا کارهايي که از ناحيه آن قله هاي رفيع آغاز شده و در نظرها مفيد مي نمايد، بيش از آن مقدار که حقيقت و اثر اصلاحي داشته باشد، جنبه تظاهر و تبليغات و جلب نظر عوام دارد.
    + zahra 

    من بيشتر جذب برهاني که چيدي شدم! با خوندن تيتر فکر کردم شايد بشه به خاطر ناپختگي ،تساهل نشون داد بعد برهان منو قانع کرد که چه تذبذب چه ناپختگي نتيجش يکيه! مثال خوبيه براي تمرين قياس و برهان لمّي و انّي!

    البته حرفهاي ديگه اي هم دارم که شايد نشانه ناپختگي خودم باشه البته سياسي نيستم ولي ممکنه روي خوانندگان وبلاگ اثر پاک نشدني بذاره!پس بماند!

    پاسخ

    کلي فسفر سوزانديم تا نکته شما را بگيريم که نگرفتيم و در جهل مرکب مانديم!